بياخلاقي در فوتبال بيداد ميكند و به نظر ميرسد برخوردها آنچنان كه بايد قاطع نيست كه جلوي اين معضل را بگيرد. البته علياكبر محمدزاده، رئيس كميته اخلاق فدراسيون فوتبال معتقد است برخوردها با بياخلاقيهاي فوتبال شديد است تا باعث پيشگيري شود اما از سوي ديگر تأكيد ميكند برچيدن بساط اين بياخلاقيها زمان زيادي ميخواهد؛ شايد چيزي حدود يك دهه! با اين وجود به نظر ميرسد اگر قوانين سفت و سختي در اين خصوص وجود داشته باشد يا مسئولان سرعت بيشتري به بررسي پروندههاي تخلفات اخلاقي بدهند، اوضاع كميبهتر شود. مسئلهاي كه رئيس كميته اخلاق آن را ميپذيرد اينكه چه زماني ترتيب اثر داده شود مهم است!
بياخلاقي در فوتبال طي سالهاي اخير رشد سرسامآوري داشته است به طوري كه ديگر فوتباليستها مانند سالهاي قبل قشر محبوب و الگوي جامعه نيستند و دليل اين امر نيز بيتوجهي به مسائل اخلاقي در اين ورزش است. فكر ميكنيد دليل اين اتفاقات چيست؟
به اعتقاد من فوتبال يك ورزش جذاب و شهرتآور و پولساز است. افرادي كه به سراغ فوتبال ميروند از تحصيل علم و فرهنگ دور ميشوند و اين غفلت از علم و فرهنگ در آنچه از آن به عنوان بياخلاقي در فوتبال نام ميبريد، تأثيرگذار است.
يعني بيتوجهي به تحصيل باعث ضعف فرهنگي و اخلاقي در فوتبال شده و اين ناهنجاريها را به بار آورده است؟
بدون شك غفلت از علم و فرهنگ تأثير زيادي دارد. شما نگاه كنيد چند درصد از ورزشكاران وارد دانشگاه شدهاند و خروجي همان درصدي هم كه وارد شدهاند چه قدر مثبت بوده است. آن هم در حالي كه ورود به دانشگاه ديگر به كنكور نيازي ندارد. توجه به علم و تحصيل نقش مهمي ميتواند در تربيت افراد داشته باشد و ضعف تحصيلي در عدهاي ميتواند مسئله ضعف و ناهنجاريهايي را كه شاهديم به بار آورد. هر چند كه اين عموميت ندارد و نميتوان گفت تمام بياخلاقيها ناشي از اين مسئله است اما اين ميتواند يكي از دلايل آن باشد.
البته تحصيل و توجه به مسائل فرهنگي ميتواند تأثير زيادي در كنترل ناهنجاريها داشته باشد اما دلايل ديگر چه چيزي ميتواند باشد؟
خب گاهي رسانهها به برخي موارد دامن ميزنند كه باعث ميشود ماجرا بزرگتر و زشتتر از آن چيزي كه هست، بشود. گاهي اگر به يك مسئله زشت پرداخته نشود و كسي از آن مطلع نشود، شايد بهتر بتوان با آن برخورد كرد. مثلاً ماجراي نصرتي، مسئلهاي بود كه ميشد به آن نپرداخت و به گونهاي بهتر با آن برخورد شود. يا حتي فيلمي كه از خانزاده پخش شد، چه دليلي براي اين كار وجود داشت؟!
يعني ميگوييد برابر اتفاقات و بياخلاقيها بايد سكوت اختيار كرد؟
نه من چنين چيزي نميگويم اما بايد اجازه داد كارها مراحل قانوني خود را طي كنند. مثلاً اين همه پرونده در دادگاهها و قوه قضاييه وجود دارد، اما آيا قبل از برگزاري جلسه دادگاه و محاكمه، كسي پرونده را در رسانهها پخش ميكند و مردم در مورد آن بحث و قضاوت ميكنند؟ اين روش نميتواند كمكي به حل مشكل اخلاقي فوتبال كند.
اما خاطيان با وجود اينكه فايل صوتي و تصويري رفتارهاي زشت آنها وجود دارد منكر ميشوند و با اشك تمساح سعي در تغيير روند پرونده دارند و در بسياري موارد هم موفق ميشوند.
نه اين طور هم نيست. مثلاً در مورد خانزاده نميگويم كارش درست بود اما ما هم او را 9 ماه محروم كرديم. ضمن اينكه ابراز پشيماني افراد از رفتاري كه ميكنند هميشه تأثيرگذار نيست. براي مرتبه اول شايد باعث ايجاد تخفيف در حكم آنها شود اما در مراتب بعدي بدون شك تأثيري ندارد. ضمن اينكه شخصاً بر اين باور هستم كه مجازاتها بايد شديد باشد تا تأثير داشته باشد و ديگران از آن درس عبرت بگيرند و به نوعي باعث پيشگيري از تكرار آن توسط سايرين شود.
اما هميشه دست آخر كاسه كوزهها سر مطبوعات شكسته ميشود.
نه، اينطور هم نيست. من كه گفتم دليل اين بياخلاقيها موارد متعددي است. چند فرهنگي، ضعف تحصيلي، غفلت از مسائل فرهنگي، شهرت، پول و... پيغمبر (ص) ميگويند از شهرت اجتناب كنيد. حال شما دقت داشته باشيد ايشان اين حرف را به فرماندهان لشكري ميگفتند كه سن و سالي از آنها گذشته بود اما ما با جواناني طرف هستيم كه در سن 17، 18، يا 20 سالگي با كلي توجه و پول و شهرت مواجه ميشوند، عكسشان در روزنامهها منتشر ميشود، همه از آنها عكس و امضا ميخواهند. خب نميتوانند مسئله را هضم كنند. اولين كاري كه ميكنند يك ماشين آنچناني ميگيرند و لباسهاي گرانقيمت بر تن ميكنند و چنان در خيابانهاي شهر ويراژ ميدهند كه بيا و ببين. بياخلاقي فقط فحاشي كه نيست. نبايد از آنها توقع داشت در چنين شرايطي كاملاً معقول رفتار كنند، اين رفتار شايد طبيعي باشد وقتي در اين سن و سال با چنين شرايطي مواجه ميشوند. راه درست اين است كه آنها را تنها نگذاشت. بايد آنها را راهنمايي كرد تا راه را از چاه تشخيص دهند. اين وظيفه من و شما و باشگاههاست.
اما باشگاهها در بياخلاقي بازيكنان و مربيان خود هميشه حامي آنها بودهاند. مثلاً در ماجراي خانزاده اگر چه نژادفلاح ابتدا عذرخواهي كرد اما در ادامه نقش وكيل مدافع او را بازي كرد.
باشگاهها بايد در كادر پزشكي خود از روانشناس و جامعهشناس هم استفاده كنند و اجازه ندهند شهرت بازيكنانشان را خراب كرده و به بيراهه بكشاند. سعي داريم دستورالعملي صادر كرده و با كمك كميته آموزش روانشناس و جامعهشناس را در جامعه فوتبال وارد كنيم تا بيش از اين آسيب نبيند.
اما تعلل در بررسي برخي پروندهها و صدور حكم آنها باعث ميشود آبها از آسياب افتاده و ديگر حكم صادره تأثيري كه بايد را نداشته باشد. در حالي كه به نظر ميرسد تا تنور داغ است بايد نان را به آن چسباند تا جواب دهد.
اتفاقاً يكي از انتقادهايي كه ما ميشود همين مسئله است كه در صدور برخي رأيها تأخير ايجاد ميشود. در اين مورد حق كاملاً با شماست و اين مسئله را ميپذيريم. رسيدگي به پروندهها بايد با سرعت بيشتري انجام شود تا تأثيري را كه بايد بگذارد و موجبات پيشگيري را فراهم كند. اين ضعفي است كه ميپذيريم و منكر آن نميشويم و بايد برطرف و اصلاح شود.
البته برخي رأيهاي صادره هم بسيار عجيب است، مثل رأي كرار كه بياخلاقيهايش در فوتبال زبانزد است.
اين پروندهاي بود كه انتقادهاي زيادي را به دنبال داشت اما شايد به اين دليل بود كه اطلاعات افراد از مسائل حقوقي در حد كافي نبود. در واقع ما او را طبق قانون جريمه كرديم و جريمه سختي هم كرديم.
اما محروميت بعد از پايان قرارداد مثل نوشدارو پس از مرگ سهراب ميماند و فايدهاي ندارد!
من معتقدم جريمه بايد شخصي باشد و به خود فرد برگردد، براي او بدترين جريمه اين است كه نميتواند تا دو سال در ايران بازي كند!
هر چند به نظر ميرسد اين فقط توجيهي است براي حكمي كه در خصوص كرار صادر شد، اما تنبيه ديگري كه در نظر گرفته ميشود مالي است كه به نظر ميرسد تأثيرگذار نباشد، مثلاً كسر يك ميليون تومان از بازيكني كه يك ميليارد و دويست ميليون ميگيرد تأثيري ندارد!
برعكس شما فكر ميكنم. براي فوتباليستها يك ميليون تومان هم يك ميليون تومان است و اين بدترين جريمه است براي آنها. ضمن اينكه ميگوييم يك ميليارد و دويست اما اين اندازه هم دريافت نميكنند. با در نظر گرفتن جريمهاي كه به آنها در طول سال ميخورد و تأخير در پرداختها، هرگز به آنچه در قراردادشان است نميرسند. مثلاً الان دو بازي از فصل باقي مانده فكر ميكنيد آنها چقدر دريافتي داشتهاند؟!
هرچند قبول آنچه ميگوييد سخت است اما در كل فكر ميكنيد با اين اوصاف نميشود با بياخلاقيهاي فوتبال مقابله كرد و بايد با آن كج دار و مريز رفتار كرد؟
نه، ميتوان براي آن راهكار ارائه داد و اينطور نيست كه قابل حل نباشد اما اين يك پروسه طولاني مدت را ميطلبد و حداقل يك دهه وقت لازم است تا با راهكارهاي فرهنگي اين معضل را از فوتبال برچيد!