کد خبر: 706163
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۷
اسکندری در گفتگوی تفصیلی با «خبرگزاری دانشجو» - بخش اول
وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم بر این اعتقاد است که واژه «اقتصاد مقاومتی» تفسیر همان جمله معروف حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی است که فرمودند «ما می‌توانیم».
به گزارش خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشـجو»؛ محمد رضا اسـکندری، وزیر جهادکشاورزی در دولت نهم در گفتگویی صریح و صمیمانه، به تبیین «الگو و تئوری اسلامی ایرانی اقتصاد مقاومتی» به ویژه در بخش کشاورزی پرداخت و سخنانی را بازگو ساخت که می‌تواند راهگشای مشکلات بخش کشاورزی کشور باشد.

 

اسکندری سوء مدیریت در سال‌های گذشته را عامل اصلی وضع نامناسب بخش‌های اقتصادی به ویژه حوزه کشاورزی می‌داند. وی می‌گوید: نظام برنامه‌ریزی در کشور ما؛ «برنامه محور» نیست، «شخص محور» است.

 

وی هم اکنون مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر وابسته به نهاد مقدس بنیاد شهید و امور ایثارگران، یکی از  مجموعه‌های موفق اقتصادی کشور است که نقش برجسته‌ای در بخش کشاورزی دارد. به گفته وی، بعد از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری در 29 بهمن ماه 1392، ستادی در سازمان اقتصادی کوثر تشکیل شده است تا در چارچوب بندهای این ابلاغیه، پروژه‌هایی را در قالب اقتصاد مقاومتی تعریف و پیگیری کند.

 

مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر می‌گوید: در حال حاضر اصول کلی و راهبردها و سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مشخص بوده و نیازی به کلی‌گویی مثل من نیست، بلکه باید به برنامه‌های عملیاتی و تعریف پروژه در حوزه‌های مختلف کاری توجه شود، اما متأسفانه نظام برنامه‌ریزی در کشور ما، «برنامه محور» نیست، «شخص محور» است.

 

گفتنی است، محمد رضا اسـکندری، برادر شهید، جانباز، از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس و وزیر جهادکشاورزی در دولت نهم است که مجری بازسازی نخیلات در خرمشهر و آبادان، رئیس سازمان جهادسازندگی خوزستان، رئیس سازمان امور عشایر کشور، مدیرعامل مؤسسه جهاد استقلال و مجری طرح ملی خودکفایی گندم از دیگر سوابق ایشان می‌باشد.

 

بخش اول گفتگوی صریح و صمیمانه محمدرضا اسکندری، وزیر جهادکشاورزی دولت نهم با خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو» را در ادامه می‌خوانید.

 

 آقای مهندس اسکندری، هم اکنون شما به عنوان مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر که از قضا پتانسیل بسیار بالایی در حوزه کشاورزی، صنعت و معدن دارد، مشغول فعالیت هستید. از آن جایی که صحبت مشخص مقام معظم رهبری در این سال‌ها بکارگیری اقتصادی مقاوم و درون‌زاست، بفرمایید سازمان اقتصادی کوثر در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی را برنامه‌ریزی و پیگیری می‌کند؟

 

 مقام معظم رهبری در سال 92 به صورت جدی، اقتصاد مقاومتی را از کشور و مسئولین مطالبه کردند، اما می‌توان ریشه این موضوع را در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد.

 

* اقتصاد مقاومتی تفسیر «ما می‌توانیم» است

 

صراحتاً می‌توان گفت واژه اقتصاد مقاومتی تفسیر همان جمله معروف حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی است که فرمودند: «ما می‌توانیم». طبیعتاً کشوری که انقلاب کرده است و می‌خواهد الگویی برای مستضعفین دنیا باشد، باید بتواند این الگو را ارائه کند. بعد از تشدید تحریم‌ها، ضرورت پرداختن به اقتصاد مقاومتی بیشتر نمود پیدا کرد. در آن زمان که بنده به عنوان وزیر جهادکشاورزی در دولت نهم مشغول فعالیت بودم، طرح‌های بسیاری در دست بود که اگر فرصت عملیاتی شدن پیدا می‌کرد، بسیاری از مشکلات کنونی بخش کشاورزی وجود نداشت.

 

اعتقاد و راهبرد ما در سازمان اقتصادی کوثر از همان ابتدا به صورتی بود که با تعریف چارچوب‌های مشخص در مباحث اقتصادی، بتوانیم از ظرفیت‌های کشور به درستی استفاده کنیم. به همین لحاظ، برنامه‌ریزی و کارهای تولیدی که در سازمان اقتصادی کوثر و شرکت‌های زیر مجموعه دنبال می‌شود، به شکلی است که همان شکل اجرایی مطالبه مقام معظم رهبری را دنبال کند تا به یاری خدا بتوانیم با پیاده‌سازی و ارائه الگوهایی مشخص، به همان الگوی «ما می‌توانیم»  را به کشور و مردم ارائه کنیم.

 

بعد از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری در 29 بهمن ماه 1392، ستادی در سازمان اقتصادی کوثر تشکیل شد تا در چارچوب بندهای این ابلاغیه، پروژه‌هایی را در قالب اقتصاد مقاومتی تعریف کند و در حال حاضر نیز در حال پیگیری است.

 

از آن جایی که کوثر، یک سازمان اجرایی بوده و سیاست‌گذار نیست، طبیعتاً قادر نخواهیم بود به شکل ملی و کلان مشکلات را پیگیری کنیم و تعریف سیاست‌ها در قالب وظایف سازمان خواهد بود.

 

** در اقتصاد مقاومتی باید پروژه تعریف شود

 

اگر بخواهیم به شکل ملی و کلان کشور به مبحث اقتصاد مقاومتی نگاه کنیم، قاعدتاً بایستی دستگاه‌های سیاستگذار،  این سیاست‌ها را در قالب پروژه‌های عملیاتی، تعریف کنند. به عنوان مثال در بخش کشاورزی حداقل بیش از 20 پروژه توسط سازمان اقتصادی کوثر تعریف شده است که می‌توانند در بندهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی، تعریف و عملیاتی شوند.

 

** تفکر موجود در بخش کشاورزی، اعتقادی به خودکفایی ندارد

 

تحقق بخش اعظمی از بندهای مربوط به ابلاغیه مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی را باید در حوزه کشاورزی جست و جو کرد. اگر بعد از جنگ، مسیری را که خواست حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) بود، دنبال می‌کردیم، اکنون دغدغه واردات مواد غذایی مورد نیاز به کشور را نداشتیم.

 

در حال حاضر با وجود تمامی قوانین فرادستی، همچون سند چشم‌انداز و سیاست‌های کلان بخش کشاورزی و ابلاغیه مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی و پیش از تمام این قوانین، قانون اساسی کشور، تفکری وجود دارد که اعتقادی به این موضوع ندارد. تفکر موجود بر این اعتقاد است که به دلیل محدودیت موجود در کشور، نیازی به خودکفایی نیست و بهتر است بعضی از کالاها را وارد کنیم.

 

می‌بینید که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند و اخیراً هم فرمودند: «سعی کنید که این فشار واردات بر کشور را کم کنید. امروز فشار واردات، کشور را دارد از پا در می‌آورد؛ بهانه‌های مختلفی هم وجود دارد.»

 

** ایران اسلامی باید در بخش معیشت و اقتصاد هم، الگو باشد

 

مقام معظم رهبری بارها در اظهاراتشان تأکید داشته‌اند که اقتصاد مقاومتی، نه ریاضت اقتصادی است و نه محدود کردن و تحت فشار قرار دادن مردم. بحث الگو قرار گرفتن است. ایران اسلامی باید در بخش معیشت و اقتصاد هم الگو شود.

 

متأسفانه بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری، در پیگیری و اجرایی نمودن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی پیشرفتی مشاهده نشده و بعضاً بحث‌هایی مطرح می‌شود که تکلیف ایجا می‌کند که وارد شویم و موضوع به موضوع، مسائل را پیش ببریم. سازمان اقتصادی کوثر می‌تواند به عنوان الگو عمل کند، اما به تنهایی تأثیر چندانی در اقتصاد ایران ندارد.

 

 برای توجیه این طرز تفکر که صحبت از عدم نیاز به خودکفایی و لزوم واردات می‌کند، دلایل علمی بیان‌ می‌شود. آیا واقعاً این طرز تفکر بر اساس مبنایی علمی و تئوریک شکل گرفته است؟

 

 شاید بتوان گفت بحث‌های این چنینی که مطرح می‌شود، لباس علم به تن می‌کند، در واقع این‌چنین مباحث، صورت مسئله را پاک می‌کنند، بدون این که به اصل موضوع بپردازند.

 

به عنوان مثال، موضوع آب در کشور، با وجود قرار گرفتن کشورمان در منطقه خشک و کم آب، آیا می‌تواند توجیهی برای تعطیل شدن کشاورزی در کشور باشد؟ یک عده چنین اعتقادی دارند و با همین بحران آب کشور، بحث خودکفایی در محصولات کشاورزی را نیز زیر سؤال می‌برند.

 

اجازه بدید، موضوع را ریشه‌ای‌تر مطرح کنم. تردیدی نیست که کشور ما کشور کم آبی است، اما ما همان آب‌هایی را که داریم، خوب استفاده نمی‌کنیم و بخش اعظم آن را از دست می‌‌دهیم. آیا این بحران بی آبی است یا بحران بی مدیریتی؟

 

ایران از نظر عرض جغرافیایی در کمربندی از کره زمین واقع شده که اغلب مناطق خشک و نیمه خشک جهان در آن قرار دارند. عامل این خشکی نیز از گردش عمومی هوا در کره زمین نشأت می‌گیرد. چون هوای گرم و مرطوبی که از استوا به سمت قطب حرکت می‌کند، بتدریج در اثر بارندگی رطوبت خود را از دست داده و در عرض‌های جغرافیایی٣٠ تا ۴٠ درجه به مقدار زیادی خشک و سرد و سنگین شده و به پایین سقوط می‌کند، بنابراین امکان بارندگی تا حد زیادی از آن سلب می‌شود.

 

با توجه به این که ایران نیز در همین کمربند اقلیمی واقع شده است، لذا کمبود بارندگی در آن یک واقعیت ذاتی هیدرولوژیکی است. عمده‌ترین معیار برای تعیین درجه خشکی در یک منطقه، رابطه بین مقدار بارندگی (سالانه) و تبخیر (توان تبخیری محیط) است. هر اندازه مقدار باران نسبت به توان تبخیر کمتر باشد، درجه خشکی آن منطقه بیشتر است، به جز نواحی محدودی از ایران (حاشیه دریای خزر) در سایر مناطق، توان تبخیر به مراتب بالاتر از مقدار واقعی بارندگی است. مثلاً در یزد میانگین سالانه بارندگی ۶٠ میلیمتر است، درصورتی که در این منطقه توان تبخیری محیط ٣٩٠٠ میلیمتر است. یعنی اگر یک سطح آزاد آب در یزد وجود داشته باشد، سالانه ارتفاعی معادل ۴ متر از آن تبخیر می‌شود.

 

با توجه به مقدار متوسط ٢۵٠ میلی متر بارندگی سالانه در سطح کشور، هر سال حدود ۴١٣ میلیارد متر مکعب آب در اثر نزولات جوی در پهنه ایران وجود دارد که ٣٢٠ میلیارد مترمکعب آن (٧٨ درصد) مربوط به بارش‌ها در مناطق کوهستانی بوده و بارش روی دشت‌ها، تنها ٩٣ میلیارد مترمکعب را شامل می‌شود.

 

در مجموع حدود ٧٢ درصد از بارندگی‌ها بلافاصله از طریق تبخیر یا تبخیر - تعرق مجدداً وارد جو می‌شود و لذا حجم آب قابل استحصال که عمده آن نیز در مناطق کوهستانی است، بسیار اندک است. (٢٨ درصد نزولات جوی).

 

آماری دیگری اعلام می‌کنم. بارش کشور از اول مهر لغايت 7 آذر سال آبي 93-94 به این صورت است: در ایستگاه رامسر(تركرود آخوند) 1422 میلیمتر، ایستگاه شلمان 1088 میلیمتر، ایستگاه چهلگرد 429.5 میلیمتر، ایستگاه كمپ اروميه 216 میلیمتر، ایستگاه سيرا تهران 158.8 میلیمتر، ایستگاه بنرک خراسان جنوبي 57.7  میلیمتر و ایستگاه قوچان  99 میلیمتر اعلام شده است.

 

تحقیقات انجام شده بر روی روند سالیانه خشکسالی 10 سال گذشته کشور و روند ماهیانه این پدیده در 4 سال گذشته، نشان دهنده 9 منطقه اقلیمی در کشور است که توسعه و مدیریت منابع آب در آن‌ها، باید به صورت جداگانه و متناسب با شرایط آب و هوایی، خاک، پوشش گیاهی و موضوعات اقتصادی و اجتماعی صورت بگیرد.

 

** بهترین استراتژی در رابطه با تغییرات آب و هوایی و مقابله با خشکسالی‌ها در کشور برای توسعه و مدیریت منابع، ذخیره‌سازی آب به شکل رطوبت خاک و آب در زیر زمین است

 

در چنین شرایطی بهترین استراتژی در رابطه با تغییرات آب و هوایی و مقابله با خشکسالی‌ها در کشور برای توسعه و مدیریت منابع، ذخیره‌سازی آب به شکل رطوبت خاک و آب در زیر زمین است، به نحوی که از دسترس تبخیر فزاینده در شرایط فوق در امان باشد. مخازن خدادادی به اندازه کافی به طور طبیعی وجود دارد.

 

پایگاه‌های پایش و مدیریت خشکسالی در مناطق 9 گانه اقلیمی که اشاره کردم، پتانسیل‌های محلی را در ارتباط با استراتژی ذخیره‌سازی، شناسایی و از طریق پیشنهاد اجرای عملیات آبخیزداری، سطوح آبگیران باران، آبخوان‌داری و سدهای زیرزمینی،  اجرایی خواهند کرد.

 

عملیات آبخیزداری در مناطق اقلیمی 9 گانه متناسب با شرایط مناطق حفاظت کلان آب و خاک را ممکن می‌سازد و با تغییرات سیستم هیدرولوژیکی مناطق، شرایط را برای سازگاری با خشکسالی و تغییرات اقلیمی فراهم می‌کند. همچنین توسعه درختکاری در دامنه‌های شیب‌دار ضمن ایجاد ارزش افزوده، با محافظت از خاک و کنترل رواناب سیلاب‌های بزرگ را آرام و به منابع آبی تحت کنترل تبدیل خواهد کرد و عمر سدها را افزایش خواهد داد.

 

متأسفانه امروز، بحران آب، بهانه به دست برخی افراد داده است تا جمعیت را هدف قرار دهند، در صورتی که می‌توان اثبات کرد، ظرفیت موجود کشور در وضعیت فعلی قادر خواهد بود غذای حداقل 200 میلیون نفر را تأمین کند.

 

** ما بحران مدیریت در آب داریم، نه بحران خشکسالی

 

البته می‌توان به نتایج پژوهش یک محقق خارجی در سال 78 اشاره کرد که اذعان داشت: در صورت استفاده صحیح از وضعیت و امکانات موجود در ایران و بدون ایجاد ظرفیت‌های جدید، ایران، قادر به تأمین غذایی 400 میلیون نفر می‌باشد، در حالی که 50 درصد مواد غذایی جمعیت 65 میلیون نفری ایران (در آن سال) وارد می‌شد که مشکل بی‌مدیریتی در صنعت کشاورزی است.

 

در حال حاضر ایران با بحران خشکسالی مواجه نیست، بلکه تمامی مشکلات ناشی از بحران مدیریت در آب است که اگر این مشکل حل شود، می‌توان از ظرفیت‌های موجود در کشور به درستی استفاده کرد.

 

** سدهای کشور به تشتک تبخیر تبدیل شده‌اند

 

برخی با تجزیه و تحلیل‌های عددی ادعا می‌کنند 8 درصد آب در اختیار صنعت و مصارف خانگی بوده و مابقی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این سخنان نادرست است.

 

درست است که بهره‌وری آب در بخش کشاورزی پایین است، اما واقعیت این است که تمام آب ذخیره شده در پشت سدهای کنونی کشورمان، صرف بخش کشاورزی نمی‌شود، بلکه این سدها  به یک تشتک تبخیر، تبدیل شده‌اند.

 

به عنوان مثال می‌توان به 550 هزار هکتار اراضی کشاورزی اطراف سد کرخه اشاره کرد که از روز کلنگ‌زنی آغاز احداث این سد، وعده زیرکشت رفتن این اراضی و اشتغال‌زایی تعداد زیادی از افراد داده شد، اما سال‌هاست که توجه این اراضی به مطالبه مقام معظم رهبری تبدیل شده است.

 

یکی از بحث‌هایی که مدت‌هاست، مطرح کرده‌ایم و تحقیقات زیادی نیز در این زمینه صورت گرفته، بحث سدهای زیرزمینی است. ما معتقدیم در کشور ما بیش از این، نباید سد ساخته شود، بلکه از طریق آبخیزداری و آبخوان‌داری آب را در زیر خاک ذخیره کرده و در زمان لازم از خاک خارج کنیم.

 

ببینید ویژگی‌های پروژه‌های آبخیزداری را در چند جمله خلاصه می‌کنم: کوتاهی زمان اجرا (بین 6 ماه تا 2 سال)، کم هزینه بودن، زود بازده بودن، پراکنش مناسب جغرافیایی، امکان اجرا در مناطق صعب العبور، چند منظوره بودن، استقبال و مشارکت مردم در اجرا، فن‌آوری ساده و برخورداری از پشتوانه دانش بومی.

 

 از دیدگاه جنابعالی، شاخص‌ها و تکالیف در بخش آب چیست؟

 

 به چند مورد می‌توان اشاره کرد:

 

افزایش میزان استحصال آب از نزولات جوی به میزان 15 درصد تا سال 1404، جبران 100 درصد تراز منفی آب‌های زیرزمینی تا سال 1404، بهبود تراز منفی آب‌های زیرزمینی تا انتهای برنامه پنجم به میزان 25 درصد تراز سال آخر برنامه چهارم، اصلاح الگوی بهره‌برداری از آب و خاک، جنگل‌ها و مراتع با اجرای عملیات آبخیزداری تا سطح هشت میلیون هکتار تا پایان برنامه پنجم توسعه، کاهش مصرف آب‌های کشاورزی به 87 درصد کل منابع تجدید شونده کشور، افزایش بهره وری متوسط آب کشاورزی به 6.1 کیلوگرم بر متر مکعب، دسترسی به آب سالم و ارتقای آن به 100 درصد مصرف‌کنندگان، دسترسی به امکانات دفع بهداشتی فاضلاب و ارتقای آن به 100 درصد تولیدکنندگان فاضلاب و پساب و نهایتاً ارتقاء کیفیت آب به 100 درصد کیفیت مورد  نیاز در مصارف مختلف.

 

 در حال حاضر در هر مکانی که مشکلی وجود دارد، می‌بینیم قانون وجود دارد و دولت فعلی تمامی مشکلات را به دولت گذشته نسبت می‌دهد، اما باز هم خبری از اجرای قوانین نمی‌شود. این مسائل را ناشی از مشکلات ساختاری می‌دانید یا دولت‌ها و افراد؟

 

 شاید بتوان گفت: مشکل از طرفین است. عرض کردم، نظام برنامه‌ریزی در کشور ما برنامه محور نیست. هر دولتی که تشکیل می‌شود، توقع برنامه‌ریزی از وزیر می‌رود. وزیر برنامه‌ای می‌دهد و برنامه نیز مورد تصویب قرار می‌گیرد، اما شاید برنامه تدوین شده از سوی وزیر بعدی، اختلافات زیادی داشته باشد. مشکل از اینجاست.

 

قوانین فرا دستی لحاظ نمی‌شود. اینجاست که اعمال سلیقه افراد، بسته به انگیزه و دیدگاه، همه چیز را تحت شعاع قرار می‌دهد، چرا که اگر انگیزه کافی وجود نداشته باشد، طبیعتاً کار آن گونه که باید شود، انجام نمی‌شود.

 

ادامه دارد...

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار