«در تمام بازيهاي برگزار شده اين تورنمنت هيجان زده هستم و همانند بسياري از تماشاگران در تمام استاديومها حاضر بودم و يك تجربه لذتبخش داشتم». اين توصيف شيخ سلمان رئيس بحريني كنفدراسيون فوتبال آسيا از شانزدهمين دوره جام ملتهاي آسيا بود؛ رقابتهايي كه شنبه با قهرماني استراليا به پايان رسيد و كانگوروها براي اولين بار جام قهرماني را بالاي سر بردند. نكته قابل توجه در شانزدهمين دوره جام ملتهاي آسيا سطح و كيفيت فني رو به رشد فوتبال آسيا بود كه نشان داد تيمهاي آسيايي براي نزديكتر شدن به سطح جهاني آرزوهاي بزرگي در سر دارند. در سه هفته برگزاري اين مسابقات، خيلي از كارشناسان فوتبال با تمجيد از سطح جام ملتها، آن را نويدبخش پيشرفت فوتبال آسيا دانستند. در اين دوره از جام ملتها همچنين يك ركورد پس از 86 سال شكسته شد و برگزاري 24 بازي مرحله گروهي بدون هيچ نتيجه تساوي كه اين تعداد ركورد قبلي را با 18 بازي در جام جهاني 1930 شكست. به گفته هومن افاضلي كارشناس فوتبال، جام ملتهاي استراليا يك قدم رو به جلو براي فوتبال آسيا بود. افاضلي در گفتوگو با «جوان» به بررسي فني و كيفي اين رقابتها پرداخته است.
آقاي افاضلي! ابتدا ميخواهيم ارزيابي كليتان را نسبت به جام ملتهاي آسيا كه در استراليا برگزار شد، بدانيم.
شانزدهمين دوره جام ملتها يك قدم رو به جلو براي فوتبال آسيا بود و تيمهاي آسيايي نشان دادند براي رسيدن به سطح فوتبال دنيا برنامهريزي گستردهاي انجام دادهاند. اين دوره از بازيها نسبت به دوره قبل سطح بالاتري داشت و بازيها كيفيت فني خوبي داشت كه نويددهنده روند صعودي فوتبال آسيا است. به صورت خلاصه بخواهم بگويم سرعت بازيها نسبت به گذشته افزايش پيدا كرده بود، تيمها چه در بعد دفاعي و چه بعد تهاجمي برنامههاي تاكتيكي متنوعي داشتند و مشخص بود كه برنامهريزي شده آماده مسابقات شدهاند. يكي ديگر از نقاط عطف جام ملتها معرفي چند بازيكن باكيفيت بود كه توانايي بازي در تيمهاي اروپايي را دارند. در حالي كه پيشتر از كره، ژاپن و ايران بازيكناني راهي اروپا ميشدند اما در استراليا دو بازيكن امارات يعني عمر عبدالرحمان شماره 10 اين تيم و شماره 7 آنها درخشان ظاهر شدند و نشان دادند كه توانايي بازي در اروپا را دارند.
اين بازيها يك ركورد فوقالعاده هم به جا گذاشت و آن هم اين بود كه تمام بازيهاي مرحله گروهي برنده داشت و هيچ كدام از مسابقات مساوي نداشت. اين ركورد را چطور ارزيابي ميكنيد؟
هر چند در مراحل حذفي تيمها با توجه به حساسيت مرحله يك چهارم نهايي به بعد تيمها محتاطتر شدند اما اينكه تمام بازيهاي مرحله گروهي برنده داشت واقعاً يك موفقيت براي فوتبال آسيا بود و نشان ميداد تيمهاي آسيايي با سازماندهي تهاجمي سعي ميكردند برنده باشند. اين ميل به برد نشان از تفكرات هجومي تيمهاي آسيايي دارد كه در مرحله گروهي به دنبال مساوي نبودند و كمتر تفكرات دفاعي بين تيمها طرفدار داشت.
درباره تيمهاي شگفتيساز جام ملتها صحبت كنيم.
امارات يكي از تيمهايي بود كه در استراليا فراتر از انتظار ظاهر شد. البته اين اتفاقي نبود و به سرمايهگذاري اين كشور روي تيمهاي پايه بر ميگردد. به صورت كلي ميتوان گفت توجه به تيمهاي پايه زمينهساز موفقيت آينده ميشود و اين چيزي بود كه اماراتيها سالهاست روي آن سرمايهگذاري كردند و در استراليا نتيجهاش را هم ديدند. شالوده اصلي اين تيم، همان تيم اماراتي بود كه در المپيك لندن به مقام چهارم رسيد. اماراتيها با حفظ آن تيم و مربي آن يعني مهدي علي، در سالهاي اخير روي اين تيم سرمايهگذاري كردند و با تلفيق نيروهاي جوان و باتجربه يك تيم يكدست را به استراليا آوردند.
به جز امارات، كدام تيم ديگر نظرتان را جلب كرد؟
علاوه بر عراق كه تيم خوبي نشان داد، بايد از ازبكستان هم به عنوان تيمي نام ببرم كه نشان داد در سالهاي آينده ميتواند به جمع تيمهاي تراز اول آسيا نزديك شود. به عقيده من اگر قدرتهاي فعلي آسيا دير بجنبند و نتوانند يك حركت رو به رشد در سالهاي آينده داشته باشند، يكي از تيمهايي كه ميتواند جاي آنها را بگيرد ازبكستان است. ازبكها نشان دادند پتانسيل رسيدن به جمع تيمهاي برتر آسيا را دارند.
برخي تيمها هم به رغم سر و صداي زيادي كه پيش از شروع بازيها داشتند، در استراليا ناكام مطلق بودند، مانند قطر، تيمي كه با وجود استفاده از بازيكنان چند مليتي نتوانست در حد انتظار ظاهر شود. به نظر شما چرا قطر آن تيم مورد انتظار نبود؟
به عقيده من بزرگترين مسئله قطر اين بود كه بيشتر انرژياش را در جام خليج فارس گذاشت كه پيش از جام ملتها برگزار شد. قطريها بعد از قهرماني در اين جام، ميتوان گفت خالي شدند و نتوانستند در جام ملتها آن تيمي كه پيشبيني ميشد باشند و حتي خيلي ضعيفتر از حد انتظار نتيجه گرفتند. با وجود اين بايد بگويم برنامه اصلي قطريها براي جام جهاني 2022 كه ميزبان هستند، است و اين كشور برنامهريزي گستردهاي روي فوتبال پايه انجام داده است. همچنين قطريها در سالهاي مانده تا زمان برگزاري جام جهاني قطر بيشتر به سمت جذب مربيان مطرح جهان و تغيير مليت بازيكنان بزرگ براي بازي در تيمملي كشورشان پيش خواهند رفت و در اين باره هزينههاي زيادي صرف خواهند كرد.
حذف ژاپن در يك چهارم نهايي در حالي كه آنها از مدعيان قهرماني بودند، از اتفاقهاي جام شانزدهم بود.
كنار رفتن ژاپن بيشتر از آنكه معلول بازي ژاپنيها باشد يك اتفاق بود. ژاپنيها در يك چهارم نهايي تيم برتر بودند و خيلي موقعيت داشتند اما خب با بيدقتي موقعيتهايشان هدر رفت تا بازنده شوند. با اين حال فوتبال ژاپن با توجه به برنامهريزي درازمدتي كه دارد با يك باخت و يك برد عوض نميشود. آنها از همين الان براي جام جهاني برنامه ريختهاند و ميبينيد كه سال به سال بازيكنان زيادي را به فوتبال اروپا صادر ميكنند. به همين خاطر با اين شكستها روند حركتيشان دچار مشكل نميشود.
درباره تيمملي كشورمان هم صحبت كنيم، باز هم از يك چهارم بالاتر نيامديم اما بازيهاي تيمملي نظر مردم را جلب كرد، هر چند برخي كارشناسان به شكل بازي تيمملي كه نتيجهگرا و دفاعي بود ايراد گرفتند!
در سازماندهي يك تيم، هميشه پيروز شدن و برنده از زمين بازي بيرون رفتن هدف اول است و يك مربي ابتدا فكر ميكند كه ببرد و بعد از آن به اين فكر ميكند كه بتواند اين پيروزي را با يك بازي زيبا به دست بياورد. در مجموع معتقدم كرش به درستي تصميم گرفت كه هدف تيمملي ابتدا پيروزي باشد. اينكه انتظار بيشتري از تيمملي داشته باشيم به اين برميگردد كه چه امكاناتي را در اختيار كرش قرار دادهايم. وقتي نتوانستيم اردوها و بازيهاي تداركاتي مورد نياز كرش را فراهم كنيم پس نبايد چيزي بيشتر از اين انتظار داشته باشيم.
و قهرماني اين جام كه به استراليا رسيد، تيمي كه پيشبيني ميشد به جام برسد. درباره استراليا صحبت ميكنيد؟
استرالياييها را بايد جدا از فوتبال آسيا ديد. آنها هم از نظر زيرساختها و هم بازيكناني كه دارند از آسيا بالاتر هستند و به خاطر اينكه شانس بيشتري براي صعود به جامجهاني داشته باشند به آسيا آمدهاند. طبيعي بود كه اين تيم با بازيكناني كه اكثراً در تيمهاي اروپايي بازي ميكنند و شرايط ميزباني شانس اول قهرماني باشند و به جام برسند.