مواضع اخير آقاي ظريف در جريان مذاكرات هستهاي و اظهار نااميدي ايشان از اينكه امريكاييها در يك روال طبيعي حاضر باشند نسبت به حقوق هستهاي ايران تمكين كنند و آن را به رسميت بشناسند، نشان داد كه در روند تعاملات ديپلماتيك، عكس يادگاري يا پيادهروي در فضاي آزاد نه تنها گرهگشا نيست، بلكه بهكارگيري بعضي از لبخندها و واژهها دشمن را در تشديد فشارها و پيگيري استراتژي تغيير محاسبات خود اميدوارتر ميكند.
پس از پيادهروي آقاي ظريف با جان كري، اوباما در سخنراني خود در جمع نمايندگان كنگره امريكا بعد از ماهها مجدداً از روي ميز بودن همه گزينهها سخن به ميان ميآورد. اوباما در عين حال در جريان كنفرانس مطبوعاتي با نخستوزير با بيان اينكه شانس توافق با ايران كمتر از 50 درصد است، ميگويد: حتي اگر با ايران به توافق هستهاي هم برسيم، مشكلات ما با ايران حل نخواهد شد، ما مشكلات ديگري نيز با ايران داريم، از جمله حمايت ايران از تروريسم، مواضع ايران در قبال اسرائيل، تأمين مالي حزبالله و اختلاف بر سر سوريه.
مواضع اخير آقاي ظريف در نشست داووس، آنجا كه گفته بود: اگر پاي عزت ايران به ميان بيايد، ابايي از رويارويي نخواهيم داشت» و اين جمله آقاي عراقچي كه تصريح ميكند «در صورت افزايش فشارها ايران ميز مذاكرات را ترك خواهد كرد»، اگرچه نشان از كاهش خوشبيني نفرات اصلي تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران نسبت به نتيجهگيري آسان از مذاكرات هستهاي دارد، اما از سوي ديگر ميتواند نمايانگر، ورود مذاكرات به مرحله حساس و تعيينكننده باشد و بايد آن را به فال نيك گرفت.
تجربه چهار دهه مقابله نظام سلطه با محوريت امريكا عليه انقلاب اسلامي، نشان داده است كه نه ايران و نه هيچ كشور ديگري قادر نبوده و نخواهد بود كه در تعامل با نظام سلطه و حاميان آنها، از موضع ضعف به حقوق قانوني و طبيعي خود برسد. در دوران جنگ تحميلي زماني امريكا و ديگر اعضاي دارنده حق وتو شوراي امنيت حاضر شدند در قالب قطعنامه 598 بخشي از حقوق مردم ايران در دوران جنگ تحميلي را به رسميت بشناسند و براي تعيين متجاوز گام بردارند كه ايران توانسته بود با فتوحات خود ضمن بيرون كردن متجاوزين از خاك ميهن اسلامي، به نقاط ارزشمندي در داخل خاك عراق تسلط يابد. در روند اخير مذاكرات هستهاي نيز زماني 1+5 در مذاكرات جديتر شدند كه مشاهده كردند ايران توانسته به اهداف مورد نياز خود در روند فعاليتهاي صلحآميز هستهاي دست يابد، مضافاً بر اينكه در روند تحولات منطقه نيز توانسته دست برتر را داشته باشد و نظام سلطه را در تحقق اهدافش در منطقه ناكام بگذارد.
ايران تاكنون در روند مذاكرات براي اعتمادزايي و خنثيسازي راهبرد ايرانهراسي غرب به اندازه كافي انعطاف نشان داده است و پس از اين نوبت امريكاييهاست كه بايد احساس كنند كه با ايراني مصمم مواجهند كه ديگر حاضر نيست اندكي از خطوط قرمز خود در روند فعاليتهاي غنيسازي هستهاي كوتاه بيايد و اين آنها هستند كه بايد در مسير خود تجديدنظر كرده و از بازي پليس خوب و بد ميان كنگره و كاخ سفيد دست برداشته و مذاكرات را در روند طبيعي خود پيش ببرند؛ اگرچه سناريوپردازي و طراحيهاي امريكاييها از خلاف آن حكايت دارد. برخي از كارشناسان انتخاب ديويد كوهن، مسئول پرونده تحريم ايران در وزارت خزانهداري امريكا را به عنوان معاون سازمان سيا، نشانه برنامهريزي امريكا براي سختتر كردن شرايط تحريم در آينده ميدانند.
اما فارغ از راهبرد امريكاييها در مواجهه با ايران، نقطه اتكاي آنها در انتخاب نوع استراتژي در مقابله با ايران به نوع واكنش و مواضع مسئولان ايران در برابر سياستهاي آنها باز ميگردد. در شرايطي كه تكيه اصلي افراطيون كنگره بر تشديد تحريمها عليه ايران استوار بود، واكنشهاي مسئولان تيم مذاكرهكننده ايران و هشدار رئيس مجلس مبني بر تصويب طرح افزايش سطح غنيسازي ايران در مجلس، كنگره امريكا را به تجديدنظر واداشته و روزنامه واشنگتنپست از رايزني كنگره با اوباما براي به تعويق انداختن طرح تشديد تحريمهاي ايران سخن به ميان ميآورد. تغيير موضع مسئولان مذاكرهكننده هستهاي نسبت به گذشته، در كنار ايجاد فضاي مناسب براي تقويت آمادگي ملي در مواجهه با تحريم اقتصادي و تكيه بر اقتصاد مقاومتي از سوي ديگر اتكا به ظرفيتها و توان ملي در عرصههاي منطقهاي و بينالمللي، موقعيت برتري به ايران در مواجهه با 1+5 و به ويژه امريكاييها داده كه بايد آن را قدر دانست و محور راهبردهاي آتي در چند ماه آينده قرار داد.