کد خبر: 690210
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۴
جشنواره سينما حقيقت چه چيز‌هايي آفريده است؟!
در يك فيلم مستند 70‌دقيقه‌اي يك خيابان بهانه مي‌شود تا به قياس مع‌الفارقي ميان حال (جمهوري اسلامي) و زمان ماضي (حكومت پهلوي) پرداخته شود؛ مستندي كه در جشنواره‌اي متعلق به جمهوري اسلامي توليد شده اما زار زار براي تشييع جنازه رضا‌ شاه گريه مي‌كند.
در يك فيلم مستند 70‌دقيقه‌اي يك خيابان بهانه مي‌شود تا به قياس مع‌الفارقي ميان حال (جمهوري اسلامي) و زمان ماضي (حكومت پهلوي) پرداخته شود؛ مستندي كه در جشنواره‌اي متعلق به جمهوري اسلامي توليد شده اما زار زار براي تشييع جنازه رضا‌ شاه گريه مي‌كند.

به گزارش«جوان» در هشتمين جشنواره بين‌المللي فيلم مستند ايران، «سينما حقيقت»، فيلمي اكران شده است كه در آن تاريخ بلند‌ترين خيابان خاورميانه به نفع حكومت پهلوي ورق مي‌خورد.

چنارستان آفريده

«چنارستان» عنوان مستندي از هادي آفريده است؛ فيلمي كه بهانه ساخت آن روايت داستان خيابان وليعصر(عج) است كه از جمله مهم‌ترين خيابان‌هاي كلانشهر تهران به شمار مي‌رود و چنار‌هاي قديمي آن شهرت جهاني دارند.
هادي آفريده از جمله مستند‌سازاني است كه به دليل همكاري با شبكه بي‌بي سي از سوي نهاد‌هاي امنيتي بازداشت شد. اين مستند‌ساز پيش از اين نيز در مستند «خاطره ني‌آوران» كاخ نياوران تهران را بهانه‌اي براي بازگو كردن تاريخ از زاويه ديد خود كرده بود. سايت خبري رجانيوز درباره اين مستند مي‌نويسد: در «خاطره‌ ني‌آوران» مستندساز چند راوي را براي بازگويي خاطراتشان از كاخ برگزيده است كه يكي از آنها انقلابي است و در جريان تصرف كاخ حضور داشته است. اما مستندساز به قدري در ساخت مستند جانبدارانه عمل كرده است كه همان دقيقه‌ نخست مستند، با چند نماي ساده سعي مي‌كند اين پيرمرد انقلابي را دروغگو و بله‌قربان‌گوي حكومت نشان دهد تا در ادامه، سنديت خاطرات او از اعتبار بيفتد. مستندساز حتي از نشان نماد شست در ميان حرف‏هاي اين پيرمرد انقلابي هم ابايي ندارد و تا اين حد هم نمي‏تواند ژست بي‏طرفي بگيرد.

سپس از اواسط مستند فرصت به رونمايي از قهرمان مستند مي‌رسد كه پيرمردي است كه در آن سال‌ها ظرف‌دار كاخ سلطنتي بوده و هنوز دل‌بسته‌ دوران شهبانويي است. حرف‌هاي سوزناك او از وضعيت نامساعد فعلي كاخ با چنان ميزانسن‌هايي همراه شده است كه هر دوستدار انقلابي را هم نگران وضعيت كاشي‌هاي قيمتي كاخ نياوران مي‌كند و به فكر فرو مي‌برد كه چه بر سر ميراث ملكه‌ هنردوست آمده است! جالب آنكه تمام تصاوير آرشيوي كه از دوران شاهنشاهي به تصوير كشيده مي‌شود، بازي شهبانو با فرزندانش، بازگويي سوزناك و حقيقتاً تأثيرگذار وداع شاهنشاه آريامهر از اهالي كاخ، تصاويري از خوانندگي گوگوش در جشن‌هاي سلطنتي و كلاً تصاويري چنان نوستالژيك است كه مخاطب را از هر قشر و عقيده‏اي به فكر فرو مي‏برد كه مشكل مردم در سال‏هاي انقلاب با شاهنشاهي اين چنين دوست‏داشتني چه بوده است؟!»

چنارستان محصول نگاه چنين فيلمسازي است، با اين تفاوت كه اين‌بار نه بناي محدود كاخ نياوران بلكه خيابان وليعصر (عج) تهران كه جنبه عمومي‌تري دارد و نسل‌هاي مختلف مردم تهران با آن خاطره دارند، بهانه مي‌شود تا مقايسه‌اي ميان حال و گذشته ايران، ايران پيش و پس از انقلاب، انجام شود.

خيابان وليعصر (عج) به روايت آفريده

مستند «چنارستان» از نقطه آغازين خيابان وليعصر تهران يعني ميدان راه‌آهن تهران، آغاز مي‌شود؛ تصاوير افتتاح راه‌آهن توسط رضاشاه و بيان خدمات وي به ايران، راه‌آهني كه با ماليات ناچيز مردم و با درايت اعلي‌حضرت براي آباداني ايران ساخته شد! و مستندساز هم اساساً سعي نمي‌كند در مستند تاريخي‌ا‌ش حتي به اين سؤال مهم اشاره كند كه چرا بايد راه‌آهن سراسري درست در مسيري طراحي شود كه بسياري از شهر‌هاي مهم كشور از آن بي‌بهره بمانند و از قضا مهم‌ترين نفعش نصيب دول متفق در طول جنگ جهاني شود؟

اما با اين پيش‌زمينه تصوير بعدي كه چنارستان به ما نشان مي‌دهد، عزاداري مردم در تشييع جنازه رضا‌شاه و انبوه جمعيت و اشك و آه آنان است. جالب اينجا است كه خاطرات ارتشبد فردوست ـ‌به عنوان يكي از مهم‌ترين منابع تاريخي از دوران پهلوي ـ به مسئله بازگرداندن جسد موميايي شده رضا‌شاه از مصر به ايران پرداخته شده است و مستندساز بي‌طرف ما باز هم اساساً به آن اشاره‌اي نمي‌كند؛ اينكه حكومت پهلوي از ترس اعتراضات مردم انتقال جسد را چند سال به تعويق مي‌اندازد و در مراسم تشييع جنازه از درجه‌داران ارتشي مي‌خواهد با لباس سويل (غير‌نظامي) حضور يابند و براي حفظ ظاهر در ريختن اشك اسراف كنند.

در چنارستان، تصاوير تهران قديم پر از شادي است، مردم همه خوشحال هستند و در نقطه مقابل و در يك مقايسه‌ كاملاً بي‌طرفانه به نفع رژيم پهلوي! تصاوير تهران امروز غمزده، يأس‌آلود و چرك و همان‌طور كه در خاطره ني‌آوران هم شاهد بوديم، همه تعاريف از دوران پهلوي همراه با اندوه و حسرت است و غم روزهاي شاد گذشته.

بي‌طرفي مستندساز هم تا حدي ا‌ست كه با وجود اينكه به جزئيات زندگي افرادي چون فروغ فرخزاد توجه مي‌كند اما تنها در حد چند جمله كوتاه به «مهديه تهران» مي‌پردازد و به سرعت از آن مي‌گذرد تا به كوچه مقابل و خانه سوگلي شاه برسد.

پيروزي دكتر روحاني ادامه جنبش سبز؟!

چهار راه وليعصر (عج) و پارك دانشجو، يكي از مناطق مورد اشاره مستند «چنارستان» است. در اينجا ساخت مجموعه تئاتر شهر نشانه‌اي از هنر‌دوستي حكومت پيشين و ساخت مسجد در پاركينگ مجموعه تئاتر شهر اقدامي غير موجه از سوي حكومت فعلي نشان داده مي‌شود.
در اين مستند با اشاره به اينكه بيشتر حركت‌هاي انقلابي مردم در خيابان وليعصر(عج) نمود داشته است از تمامي صحنه‌هاي تظاهرات عظيم مردمي پيش از انقلاب تنها به تصاوير دستچين شده حضور زنان بي‌حجاب در تظاهرات اكتفا مي‌شود. جالب است كه يكي از صحنه‌هايي كه آفريده از تاريخ خيابان وليعصر انتخاب كرده حوادث سال 88 است كه تصوير آن با علامت پيروزي «v»يكي از طرفداران جنبش سبز به برگزاري جشن و پايكوبي پيروزي دكتر روحاني در انتخابات سال 92 و آهنگ «برقصا»ي محسن چاوشي كات مي‌خورد. فيلمساز اينگونه القا مي‌كند كه پيروزي دولت تدبير و اميد ادامه راه جنبش سبز است! و براي بردن دل مديران مركز گسترش كليپ بي‌ربطي هم از شادي‌هاي پيروزي حسن روحاني نشانمان مي‌دهد.

«كافه كوچيني» يكي از مراكز تفريحي تهران پيش از انقلاب بوده است كه فرهاد مهراد در اوج فعاليت‌هاي هنري خود در آن حضور مي‌يافت و مي‌خواند. آفريده در سير خيابان وليعصر(عج) سري هم به اين كافه زده و با نشان دادن اينكه قسمت «بار» كافه به نمازخانه تبديل شده است تناقض معنا‌داري را به نمايش مي‌گذارد و مخاطبان داخل سالن سينما را به خنده واداشت! كاخ گلستان و خانه دكتر عدل از پزشكان سرشناس ايراني در اين مستند مورد اشاره قرار مي‌گيرند؛ دو بنايي كه در نزديكي هم قرار دارند. اما روايت مستند‌ساز به اين گونه است كه در‌هاي كاخ گلستان بعد از انقلاب روي مردم بسته شده و كاخ براي جلسات تشخيص مصلحت نظام مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در مورد خانه دكتر عدل هم به رفاقت وي با شاه اشاره مي‌شود؛ در صورتي كه شهرت عدل بيشتر به خاطر تخصص وي بوده است تا رفاقت با شاه.

خيابان وليعصر(عج)

در طول فيلم سعي مي‌شود تا خيابان وليعصر با نام قديم آن «خيابان پهلوي» (جاده پهلوي) ناميده شود. ساخت و گسترش خطوط ارتباطي درون‌شهري از جمله وظايف شهرداري‌ها است. ساخت خيابان وليعصر(عج) نيز كاري خارق‌العاده به شمار نمي‌رود اگر چه اين خيابان سال‌هاي متمادي مركز خريد، تفريح و سرگرمي اهالي تهران به شمار مي‌رفته و هم اكنون نيز يكي از شاهراه‌هاي ارتباطي شهر تهران است اما آنجا تنها خيابان پايتخت نيست. از بين‌رفتن چنارهاي اين خيابان فاجعه‌اي زيست‌محيطي به شمار مي‌رود اما از بين رفتن درخت‌ها نمي‌تواند نشانه‌اي از بي‌كفايتي يك نظام حكومتي باشد. تا به حال در شبكه تلويزيوني تهران بار‌ها درباره تاريخ شهر، اماكن و رخداد‌هاي آن برنامه ساخته شده و چند برنامه به صورت مشخص درباره خيابان وليعصر(عج) ساخته شده است. اما تفاوت واضح و عيان كاري كه هادي آفريده ساخته با آن برنامه‌هاي تلويزيوني اين است كه فيلمساز مي‌خواهد تاريخ را به نفع آنچه خود مي‌پسندد، تعريف كند در صورتي كه تاريخ به خوبي مورخان مغرض را رسوا كرده است.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
سید طاها موسوی
|
United States
|
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۵
0
0
نمی دونم نویسنده عقده چی داشته...
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار