استعفاي چاك هيگل وزير دفاع امريكا از سمت خود به مثابه رويدادي بيسابقه در چند سال اخير در صحنه نظامي امريكا محسوب ميشود و نشانگر وضعيت نه چندان مستحكم كابينه باراك اوباما رئيسجمهور دموكرات امريكا و در عين حال حاكي از وجود اختلافات اساسي در دولت اوباما بر سر مسائل امنيتي و دفاعي است. براساس برخي گزارشها اوباما پيشتر از تنها عضو جمهوريخواه تيم امنيتي خود خواسته بود از وزارت دفاع امريكا (پنتاگون) كنار برود.
هيگل قرار است تا معرفي وزير دفاع جديد امريكا، اداره اين وزارتخانه را برعهده داشته باشد. هيگل، دو سال پيش اداره پنتاگون را برعهده گرفت و درحالي از اين مقام كنارهگيري ميكند كه راهبرد امنيتي امريكا به ويژه در افغانستان و نيز نحوه مقابله با گروه تروريستي داعش در عراق و سوريه، بيش از پيش مورد انتقاد قرار گرفته است. تحت فشار همين انتقادها است كه نشانههايي از تغيير در راهبرد امنيتي كاخ سفيد ديده ميشود. رئيسجمهور امريكا به تازگي مأموريت رزمي نظاميان اين كشور را در افغانستان تمديد كرد. بر اين اساس با وجود اينكه قرار بود عمليات رزمي نظاميان امريكا در خاك افغانستان پس از سال 2014 پايان يابد، نيروهاي اين كشور مأموريت يافتهاند كه براي يك سال ديگر نيز در جنگ مستقيم در افغانستان شركت كنند. امريكا مدعي است هدف از تمديد مأموريت نظاميان اين كشور در افغانستان، جلوگيري از شكلگيري گروههاي تروريستي مانند داعش در منطقه آسياي مركزي است.
در عين حال شواهد موجود حاكي از آن است كه چاك هيگل از مديريت قدرتمندي برخوردار نبود و به همين دليل در كمتر از دو سال اعتماد اوباما به وي از بين رفت. بخش عمده مشكل با عملكرد هيگل مربوط به تغيير سياست نظامي وامنيتي پس از انتخاب وي بود. هيگل با هدف پيشبيني يك دوره انتقالي در زمان صلح در ارتش و همچنين كاهش بودجه ارتش انتخاب شد. وي به منظور عملي كردن سياست اوباما در افزايش حضور نظامي در آسيا وارد صحنه سياست شد. اما امريكا درحال حاضر به صحنه جنگ در عراق، سوريه و افغانستان بازگشته و اوباما ظاهراً به اين نتيجه رسيده كه براي پيشبرد سياستهاي امريكا در اين جنگها بيش از اين نميتواند به هيگل اتكا كند. در عين حال اختلاف بين هيگل و ديگر مقامات ارشد نظامي و امنيتي امريكا بر سر نحوه بر خورد با داعش و نيز رويكرد امريكا در قبال سوريه از دلايل مهم كنار گذاشتن هيگل است. در اين راستا مقامات ارشد دولت امريكا اعلام كردند كه هيگل اشتباهات بزرگي انجام نداد و انسجام نيروهاي مسلح را نيز از بين نبرد اما تنها مشكلي كه دولت اوباما با وي داشت اين بود كه هيگل اغلب در جلسات راهبردي رده بالاي كاخ سفيد با ژنرالهاي عاليرتبه بهويژه درخصوص موضوع سوريه و عراق اختلاف نظر داشت. از موضوعاتي كه مورد اختلاف هيگل و ژنرالهاي پنتاگون بود موضوع چگونگي اقدام نظامي در سوريه و عراق بود. برخي از ژنرالهاي ارشد امريكا طي چند هفته اخير به پيشنهاد كاخ سفيد مبني بر گسترش حملات هوايي به مواضع تروريستهاي داعش در شهرهايي مانند حلب انتقاد داشته و معتقد بودند چنين اقدامي نيازمند انهدام سيستم دفاع هوايي سوريه است.
با اين همه نميتوان هيگل را دليل اصلي مشكلات نظامي وامنيتي دولت امريكا قلمداد كرد. از ديدگاه تحليلگران مشكل اصلي در سياست امنيت ملي امريكا است كه در واكنش به مسائلي مانند سوريه و افغانستان ناكارآمدي خود را نشان داده است. در واقع امريكا در برخورد با بحران سوريه از ابتدا با سردرگمي عمل كرد. به اين ترتيب با اينكه هيگل داراي شخصيتي احترام انگيز از ديد مقامات ارشد امريكا بود، اما عدم توانايي وي در ابتكار عمل و واكنش مناسب به ابهامها وحتي پاسخگويي به سؤالات مخالفانش از همان ابتدا در جلسه استماع فوريه ۲۰۱۳ براي وي مشكل ساز شد. وي قادر به برقراري ارتباط با ديدگاهها و نظرات دولت اوباما نبود و در توضيح استراتژي نظامي امريكا همواره تحتالشعاع جان كري و مارتين دمپسي قرار داشت. علت استعفاي وزير دفاع امريكا علاوه بر ناتواني امريكا در جنگ عليه داعش به تغيير در سياست كلي امريكا در حوزه دفاعي پس از ايجاد اين گروه تروريستي مربوط است. كنارهگيري هيگل ميتواند نشان دهنده تغيير احتمالي در راهبرد امنيتي امريكا و شايد سختگيرانهتر شدن مواضع واشنگتن باشد. اكنون كاخ سفيد به فردي در رأس پنتاگون نيازمند است كه بتواند اين راهبرد جديد را پيش ببرد، اگرچه مشخص نيست اين راهبرد بتواند به ناكاميهاي امنيتي پي در پي امريكا پايان دهد. گفته ميشود هرچه وزير دفاع آتي امريكا داراي رويكردي تهاجميتر باشد از اعتماد بيشتري نزد اوباما براي مواجهه با بحرانهايي كه اكنون امريكا به ويژه در خاورميانه با آنها روبهرو هست برخوردار خواهد بود.