سفير عربستان در سازمان ملل از اين سازمان و شوراي امنيت خواسته است تا حزب‌الله لبنان را در ليست تروريسم قرار دهد!
چقدر تعجب‌برانگيز است كه نماد و مجسمه تروريسم جهاني و تكفيري و افراطي‌گري كور و ارتجاع چنين درخواستي را مطرح مي‌كند. اگر حزب‌الله لبنان كوچك‌ترين شباهت موضوعي با تروريسم داشت، براي عربستان اميدوار مي‌شديم كه از هويت تاريخي و سفياني خود دست بر داشته است ولي هر چه نگاه مي‌كنيم، كارنامه‌اي بزرگ از رفتار‌هاي تروريستي و ضدانساني و جنايتكارانه را در جلوي چشم در حال رژه مي‌بينيم.
آيا حامي و مادر تروريسم تكفيري در جهان و القاعده و النصره و داعش و همه جلوه‌هاي تروريستي تغيير هويت داده يا حزب‌الله از نماد قدرت و انسانيت و مقاومت و عزت عربي و اسلامي و بشري و پايداري در مقابل نماد وحشي‌گري صهيونيستي و ظالمان امريكايي دست كشيده است؟
حقيقت اين است كه رخداد جديدي به وقوع نپيوسته و عربستان همان عربستان است و حزب‌الله همان حزب‌الله.
نيازي نيست كه به تاريخ بسيار دور و هزار و 400 ساله برگرديم و كارنامه همين چند سال اخير از 11 سپتامبر گرفته تاكنون كفايت مي‌كند تا بدانيم ماهيت اقدامات آنها چيست؟
حاصل تروريسم 11 سپتامبر اين شد كه امريكا و غرب و صهيونيسم به جان جهان اسلام افتادند و براي چپاول ثروت اين كشورها، لشكركشي كردند و خون هزاران بي‌گناه را ريختند. وقتي حزب‌الله در سال 2000 رژيم صهيونيستي را وادار به فرار از مناطق اشغالي جنوب لبنان كرد، وهابي‌ها به جاي خوشحالي حسادت كردند و در جشن پيروزي جهان اسلام و جهان عرب كه براي اولين‌بار صهيونيست‌ها را وادار به فرار كرده بود، شركت نكردند.
در سال 2006 و هنگامي كه حزب‌الله بزرگ‌ترين پيروزي مقاومت را براي اولين بار در مقابل صهيونيست‌ها خلق كرد، وهابيون حتي براي مقاومت را ممنوع و حرام اعلام كردند. اينها در جنگ‌هاي بعدي در غزه هم كه قبله اول مسلمانان و سرزمين پيامبران از سوي صهيونيست‌ها با غيرانساني‌ترين ابزار و رو‌ش آتشباران مي‌شد در كنار صهيونيست‌ها بودند و حمايت از مقاومت را مجاز ندانستند.
در تمامي تحولات خونبار در عراق و سوريه و حتي بيداري اسلامي در كشورهاي عربي و اسلامي، وهابيون در كنار ديكتاتور‌ها، هم‌پيمانان غرب، از هيچ خوش‌خدمتي دريغ ننمودند.
جنايت‌هاي پيشرفته‌اي كه توسط داعش در عراق و سوريه و لبنان هر روز شاهد آن هستيم با پول، اراده و خواست وهابيون تكفيري و فقط براي خوش‌خدمتي به امنيت صهيونيسم و حاكمان تل‌آويو انجام مي‌شود.
فراموش نكرده‌ايم كه چگونه جوانان خام توسط اين وهابيون كينه‌توز به سفارت ايران در بيروت حمله كردند تا با ريختن خون بيگناهان آرام گيرند. تا آنجا كه يادمان هست يا در تاريخ 70 ساله شاهد بوديم يا اجداد آنها در سده‌هاي قبل انجام داده‌اند، چيزي جز فتنه‌گري و مشغول كردن جهان اسلام در درون و خونريزي و واگرايي و جلوگيري از وحدت جهان اسلام و تهمت زدن به مقاومت و جريان‌هاي ضدصهيونيست و ضداستكبار يا خدمت به تروريسم جهاني و خوش‌خدمتي به صهيونيسم و غرب وحشي يا ديكتاتور‌ها و ظالمان و جريان‌هاي ضدبشري، از آنها به ياد نداريم و نخوانده‌ايم.
امروز هم وهابيون تكفيري عربستان در كينه‌ورزي آشكار با مقاومت و براي دل خوش كردن صهيونيست‌هاي مأيوس، به دنبال آنند كه ماهيت ذاتي خود را به حزب‌الله لبنان بچسبانند،حال آنكه در تمامي جهان نمي‌توان كسي را يافت كه نداند، عربستان مساوي تروريسم است.
تحلیل شما در کلیات درست است اما استعاره سفیانی انرا خراب می کند. دعوای سعودی با ایران بر سر نفوذ در منطقه است و با حق و باطل ربطی ندارد. شما خیال نکنید رهبران سعودی سنی وهابی هستند. انها عرق می خورند و فحشا می کنند و معلوم نیست اصلا ایمان قلبی به خدا هم داشته باشند. از عواطف دینی برای مقاصد پلید سیاسی خود استفاده می کنند. این طور تعبیر با هر موضع کلامی سازگار است اما تعبیر سفیانی بخش بزرگی از مسلمانان را در جبهه سعودی ها قرار می دهد. مراقب کلمات باشید. 
