دبير كل بانك مركزي همانند ساير همكاران مدير خود در بانك مركزي، بازهم بر طبل دريافت كارمزدهاي كارتخوانها تأكيد كرده و گفته كه «اينطور نيست كه بانكها از اين بابت سود هنگفتي داشته باشند، بلكه براي پوشش هزينههاي آنهاست.» يك نكته مهم در اين زمينه سود بانكها و ديگري ساكت بودن بانكها و در مقابل دايه دلسوز تر از مادرشدن بانك مركزي در اين زمينه است!
آنطور كه خبرگزاريها گزارش كردهاند، وي درباره كارمزد دستگاههاي كارتخوان با بيان اينكه خيلي از خدمات بانكي به صورت رايگان انجام ميشود، درباره كارمزد برخي عملياتهاي بانكي گفته است: «اينطور نيست كه بانكها از اين بابت سود هنگفتي داشته باشند، بلكه براي پوشش هزينههاي آنهاست.»
تجربه نشان داده كه مسئولان محترم براي گران كردن يك خدمت يا افزايش قيمت آن، مردم را با مردم امريكا تا ژاپن مقايسه كرده و آمارهاي جهاني را به رخ ميكشند. به عنوان مثال ميگويند در كشورهاي دنيا مصرف آب يك سوم مصرف آن در ايران است!ولي نميگويند كه اين مصرف در كشورهاي ديگر چگونه كاهش پيدا كرده است؟ در كشوري چون انگلستان از سال 1865 لندن صاحب فاضلاب شده و اين شبكه كمك جدي به بازگرداندن آبهاي دور ريز به شبكه آب بهداشتي كرده است. اما همين تهران خودمان هنوز هم يك شبكه فاضلاب يكپارچه ندارد و ميزان بارندگي روزانهاش ديگر نياز نيست آبجاروي حياط باشد؛ آنوقت وزارت نيرو تنها راه كاهش مصرف را گرانكردن آب ميداند اما به فكر بهينهسازي شبكه فاضلاب شهرها و جمع آوري آبهاي سطحي نيست.
يا در بخش بانكداري مسئولان بانك مركزي نميگويند كه در كشوري چون امريكا با مشتريان چه برخوردي ميشود و چگونه تسهيلات و كارمزد پرداخت و دريافت ميكنند. در اين كشور شما وقتي صاحب يك شغل جدي شده باشيد ميتوانيد براساس اعتبار حقوق خود خانه نه آپارتمان 40 متري خريداري كنيد آن هم با اقساط درازمدت با سود معقول. اما در ايران چه؟يك فرد ايراني با حقوق فعلي خود و با وام بانكداري موجود حداكثر ميتواند در تهران 10 تا 20 از يك آپارتمان را بخرد! متأسفانه در كشور برخي از سازمانها براي توجيه گراني كشورهاي پيشرفته را مثال ميزنند و براي مقايسه رفاه مردم كشورهاي فقيرتر از ايران را.
حال بانك مركزي نيز از يك ماه پيش آسمان ريسمان كرده و مدعي شده كه بانكها پول ندارند و شركتهاي خدمات دهنده نيز ديگر نميتوانند با اين وضعيت در حوزه كارتخوان فعاليت داشته باشند.
اي كاش دايه دلسوز تر از مادر شدن بانك مركزي براي بانكها و شركتهاي ارائه دهنده خدمات كارتخوان، براي ندادن وام خرد به مردم و مصيبتهاي گرفتن 10 ميليون تومان وام ناقابل كه حتي با آن پرايد دست دوم هم نميتوان خريد نيست. ضمن اينكه اگر بانكها براي كارتخوان متضرر ميشوند داستان تبليغات گسترده و اعطاي وام كلان بانكها به دارندگان آنها چيست؟ ضمن اينكه اكثر دارندگان اين كارتخوانها مدعياند كه خدمت خاصي از اين بابت دريافت نميكنند. بانك مركزي كه اين ميزان از انرژي خود را صرف توجيه دريافت كارمزدها ميكند، چرا وقت خود را به مشكلات وام ازدواج، وام اندك مسكن، سود بالاي تسهيلات بانكها، تخلف بانكها در سندسازي براي معوقات بانكي و اصلاح امور بانكداري صرف نميكند؟
بهتر است كه مسئولان به جاي ارائه استدلالهاي علمي و مقايسه مردم ايران با كشورهاي پيشرفته در اخذ كارمزد و پول، به فكر جواناني باشند كه اكنون با وضعيت فعلي وام مسكن تا 30 سال ديگر هم نميتوانند حداقل در تهران و شهرهاي بزرگ خانه دار شوند. خوب است كه در اين باره نيز ما را با كشورهاي ديگر نيز مقايسه كنند.