کد خبر: 681803
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۸
علي خدايي بيجاري
روز گذشته خبرگزاري مهر مطلبي با تيتر« حمايت نمايندگان مجلس از طرح شكار ممنوع» را منتشر كرد. در اين مطلب مهرداد بائوج لاهوتي، نايب‌ رئيس فراكسيون محيط زيست مجلس با استقبال از پيشنهاد ممنوع شدن شكار تا سال 1400 از آمادگي نمايندگان مجلس براي بررسي طرح «شكار ممنوع» خبر داده بود. نماينده مردم لنگرود با تصريح در اين كه بايد كار كارشناسي در اين خصوص انجام شود، گفته بود: به دليل افراط در برداشت گونه‌هاي گياهي و جانوري ـ كه آسيب‌هاي جدي به اين حوزه وارد شده است ـ بسيار بجاست كه چند سال به گونه‌هاي جانوري و گياهي تنفس داده شود.
در اين مدت مسئولان و ادارات و سازمان‌هاي متولي مرتبط موافقت خود را از طرح ممنوعيت پنج ساله شكار كه در روز هفتم مهر ماه توسط رئيس مجلس شوراي اسلامي پيشنهاد شد، اعلام كردند و نظر مخالفي كه در رابطه با اين طرح رسانه‌اي شد، نظر آقاي محمد علي اينانلو، مجري تلويزيون (و به قول خودش كسي كه عمري را با آگاهي و مطالعه كامل در طبيعت گذرانده ) بود كه هشدار نامه‌اي را با تيتر« خانم ابتكار دست نگه‌داريد! » رسانه‌اي كرد.
‌وي در ابتدا مي‌نويسد: خانم ابتكار عزيز، شما نه تنها نبايد كار صيادان فريدونكنار را سركوب كنيد، بلكه بايد از آنها به عنوان الگو و نمونه اقتصاد روستايي حمايت كرده، آنها را تشويق كنيد. اهالي شمال ايران طبيعت خاص خود را دارند و بر اساس همين طبيعت قرن‌هاست كه معيشت خاص خود را برنامه‌ريزي كرده‌اند. خداوند از هزاران سال پيش بخشي از روزي آنها را در آسمان قرار داده است، پرندگان مهاجري كه هر ساله از آسمان مي‌آيند و طبق نص صريح خداوندي جزو روزي انسانند بخشي از رزق اين مردم را تشكيل مي‌دهند.
آقاي اينانلو به همين توصيه – به قول خود دوستانه ـ اكتفا نمي‌كند و با قياس محيط‌زيست بحران‌زده حال حاضر كشور با كشورهايي كه به درك بالايي از رفتار اكولوژيك ( زيست بومي) رسيده‌اند، پرداخته و ادامه مي‌دهد: خانم دكتر ابتكار، امروزه زمان ارتباطات است، لطفاً ساعتي در اتاقتان را ببنديد و به سايت‌هاي گوناگون آلمان، فرانسه، لوكزامبورگ و ساير جاهايي كه طبيعتشان به طبيعت شمال مي‌خورد، سر بزنيد... دولت‌هاي آنان كشاورزان را تشويق مي‌كنند كه در وقت مقرر در زمين‌هايشان محصولاتي نظير برنج بكارند و در پاييز و زمستان كه وقت محصول نيست، زمين‌هايشان را به صورت شكارگاه‌هاي اختصاصي درآورند، پرندگان مهاجر ميليوني مي‌آيند چند هزارشان شكار مي‌شوند و از اين طريق به اقتصاد خانواده روستايي صاحب زمين كمك مي‌كنند و...
در ادامه هم آقاي اينانلو به طرفداري از شكار‌چيان پرداخته و توصيه كرده كه به آنها صفت « قاتل» و«غارتگر» خطاب نكنيد و در خاتمه هشدارنامه خود را با تطهير شكارچيان و صيادان به پايان برده كه براي پرهيز از اطاله كلام و مورد بحث نبودن اين نوشتار از آن مي‌گذريم.  اما برخي از منابع و مراجع كه همواره سعي مي‌كنند بر خلاف جريان آب شنا كنند و بر نعل وارونه بكوبند، به باز نشر سخنان آقاي اينانلو پرداخته‌اند و از آن جايي كه در زمان انتشار مطلب «خانم ابتكار دست نگه داريد!» موقعيت نقد و واكاوي توصيه‌هاي آقاي اينانلو فراهم نشد، اينك به صورت موردي به نكات شائبه بر انگيز مي‌پردازيم؛ به اميد آن كه سوء برداشت‌ها مرتفع شود.
 1) در ابتدا بايد اذعان كرد كه قياس جناب اينانلو قياسي مع‌الفارق است؛ چراكه قياس محيط زيست بحران‌زده امروزه روز ما با كشورهايي چون آلمان و فرانسه قياس درستي نيست. از طرفي بايد اعتراف كرد كه قاطبه مردم ما رفتار صحيح با طبيعت را نمي‌دانند و مردم به واسطه كم كاري دولت‌هاي گذشته، از فقر فرهنگي در حوزه محيط زيست رنج مي‌برند. در حالي كه قياس فرهنگ زيست‌محيطي ما با كشورهاي مذكور هيچ مناسبت و سنخيتي ندارد.
2) بايد تصريح كرد ممنوعيت شكار تنها منحصر به شهر فريدونكنار نيست. همچنين اين طرح تنها مختص به شكار پرندگان مهاجر نيست و در مورد حيوانات در معرض انقراض هم صادق است !
3) حافظه تاريخي مردم ما مي‌گويد كه اگر بنا به درخواست آقاي اينانلو، مردم را تشويق به شكار كنيم، بي‌گمان افرادي كه بضاعت مالي بسيار خوبي هم دارند، شغل شكار را به عنوان شغل‌هاي سوم و چهارم خود برمي‌گزينند. در اين صورت به طرفه‌العيني نسل جانداران منقرض خواهد شد و آن وقت حكايت مصداق تمثيل «قوز بالا قوز» خواهد شد!
4) امروزه كمتر كسي يافت مي‌شود كه براي امرار معاش شكار كند. دست‌كم شكار‌چيان بازداشت شده شاهد اين مدعا هستند. كساني كه با تفنگ‌هاي چند 10ميليوني به شكار مي‌روند، خود گوياي استغناي آنان است و انگيزه شكار آنان را معلوم مي‌كند.
5) در اين بازه زماني كه به هر دليلي اقتصاد كشور دستخوش تغيير و تورم است، چه اصراري است كه تمام ناكامي‌هاي اقتصادي را با شندرغاز پول شكار و صيادي جفت و جور كرد و چه اصراري است كه با توجه به تغيير الگو‌هاي زيستي و تغيير شيوه زندگي جوانان و ميل به تصدي مشاغل اداري كه عمدتا در شهر‌ها متمركز هستند، جوانان را وادار كرد كه شغل آبا و اجدادي خود را در روستا‌ها و به شيوه سده‌هاي گذشته پي بگيرند ؟!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار