پس از فروريختن برجهاي دوقلو در يازدهم سپتامبر، امريكاييها دنيا را به دو بلوك تروريستها و ائتلاف ضدتروريسم تقسيم و با ادعاي مبارزه با تروريسم به خاورميانه لشكركشي كردند. بسياري از كارشناسان با ارائه ادلهاي مستحكم، حادثه 11 سپتامبر را مشكوك دانسته و مبارزه با تروريسم را پوشش و بهانهاي براي لشكركشي به منطقه راهبردي غرب آسيا از سوي امريكا اعلام كردند. اينك و پس از گذشت بيش از يك دهه امريكاييها با سرو صداهاي فراوان، داعش را تهديدي بزرگ براي امنيت جهان و منافع غرب معرفي كرده و با تشكيل يك ائتلاف به جنگ با اين گروه تروريستي در سوريه و عراق آمدهاند. بسياري از تحليلگران و صاحبنظران، تشكيل ائتلاف براي مبارزه با داعش را يك نمايش خندهدار دانسته و بر اين اعتقاد هستند كه امريكا از اين اقدام، به دنبال اهداف ديگري است. اين صاحبنظران براي اثبات تحليل و نگاه خود به دو نكته مهم اشاره ميكنند.
1- داعش ساخته و پرداخته امريكا و متحدان امريكاست.
2- تا به امروز، بيشترين خسارتهاي ناشي از بمبارانها از سوي ائتلاف در سوريه، متوجه ملت و دولت سوريه بوده و با اين بمبارانها، زيرساختهاي سوريه در حال نابود شدن و داعش كمترين خسارت را ديده است.
در مورد نكته اول بايد گفت، اساساً شكلگيري گروه تروريستي داعش در اين حد و اندازه بدون كمك امريكا، كشورهاي اروپايي، صهيونيستها، تركها و كشورهاي عربي مانند عربستان، قطر و اردن امكان نداشت. به عبارت ديگر، داعش را همان كساني به وجود آوردهاند كه امروز ائتلاف براي مبارزه با آن را شكل دادهاند. دلايل براي اين ادعا، آن قدر زياد است كه به راحتي، صاحبنظران و برخي مقامات سياسي جهان در مورد آن اظهارنظر ميكنند. اظهاراتي از قبيل:
1- رئيسجمهور آرژانتين در سازمان ملل: «امروز براي صدور قطعنامهاي ضدداعش گرد هم آمدهايم ولي به خوبي ميدانيم قرار است با گروهي بجنگيم كه از سوي بسياري از كشورهايي كه ميشناسيد مورد حمايت بوده است، اين داعش با بسياري از كشورهاي عضو شوراي امنيت همپيمان بوده است.»
2- «نورمن پيش» حقوقدان بينالمللي و عضو سابق كميسيون سياست خارجي مجلس آلمان در گفتوگو با خبرنگار ايرنا در برلين: «گروههاي تروريستي منطقه همچون طالبان، القاعده و داعش، همه دست پرورده سياست غلط امريكا هستند كه امروز از كنترل حاميان خود خارج شدهاند.»
3- «مارين لوپن» رئيس جبهه ملي فرانسه: «كشورهاي عربستان، قطر و تركيه، حاميان كنوني طرح مبارزه با تروريسم، خود در واقع از عاملان حمايت از تروريسم بودند.»
اظهارات مشابه با آنچه آمد بسيار فراوان است و چنين اظهاراتي ريشه در واقعيت غيرقابل انكار دارد. عناصري كه امروز مناطقي را در سوريه و عراق در كنترل خود دارند و از امكانات مالي و تجهيزاتي فراوان برخوردار هستند، از بيش از 80 كشور جهان، به اين دو كشور آمدهاند. تا ديروز اين عناصر به عنوان نيروهايي انقلابي، مورد حمايت گروهي تحت عنوان دوستان سوريه بودند. اين دوستان سوريه به همين افراد كه اكنون خطرناك توصيف ميشوند، پول، امكانات و انواع تجهيزات نظامي دادند تا حكومت بشار اسد ساقط گردد. كشورهايي چون تركيه و اردن به عنوان عقبه نزديك گروه تروريستي داعش براي جنگ در سوريه ايفاي نقش كردند. شبكههاي اطلاعاتي، رسانهاي و تبليغاتي و بسياري از كشورهاي غربي و عربي و تركي، طي ساليان اخير در خدمت اهداف گروههاي تروريستي چون داعش بودند و داعش به همراه ديگر گروههاي تروريستي، در خدمت منافع امريكا و متحدانش بود.
مهمترين اهداف امريكا و غرب در حمايت از داعش عبارت است از:
الف: تكميل پروژه اسلامهراسي با استناد به خشونتهاي داعش تحت عنوان دولت اسلامي
ب- تأمين امنيت اسرائيل غاصب با بحرانسازي در جهان اسلام و كشورهاي حامي مقاومت
ج- افزايش تنش در جهان اسلام با راه انداختن جنگهاي مذهبي
د- تضعيف موقعيت جمهوري اسلامي با ساقط كردن بشار در سوريه و شيعيان همسو با ايران در عراق
ه- قطببندي در جهان اسلامي با راهانداختن جنگ شيعه و سني با محوريت ايران و عربستان. هدف راهبردي يا نقطه هدف در اين ميان، در واقع زمينهسازي براي پيادهسازي همان طرح خاورميانه بزرگ يا خاورميانه جديد مورد نظر امريكا در منطقه و جلوگيري از شكلگيري خاورميانه اسلامي مبتني بر ارزشهاي انقلاب اسلامي است.
ناكامي امريكا و متحدانش در دستيابي به برخي از اين اهداف مانند ساقط كردن دولت سوريه و تضعيف قدرت شيعيان در عراق از يك طرف و آشكار شدن نشانههايي از خطر داعش براي خود غرب و متحدانش در آينده از طرف ديگر، موجب گرديد تا امريكا سناريوي ديگري را تحت عنوان مبارزه با داعش از طريق تشكيل يك ائتلاف بينالمللي به مرحله اجرا بگذارد. البته شكست سنگين رژيم صهيونيستي در جنگ 51 روزه غزه و زانو زدن اين رژيم به عنوان نماد قدرت غرب در برابر مقاومت، فضايي را به وجود آورد كه امريكاييها براي تغيير اين فضا، تشكيل ائتلاف ضدداعش را با اهداف خاص مورد نظر سرعت بخشيدند.
امريكا با ادعاي مبارزه با خطر داعش ائتلاف را تشكيل داده و چند روزي است كه مناطقي در سوريه و عراق را بمباران كرده، لكن دلايل فراواني وجود دارد كه نشان ميدهد اين كشور اهدافي بسيار فراتر از نابودي داعش را دنبال ميكند و عمدتاً موضوع مبارزه با داعش، يك پوشش و بهانهاي بيشتر نيست.
مهمترين اهداف امريكا از تشكيل ائتلاف و نمايش مبارزه با داعش عبارت است از:
1- بازگشت مجدد به منطقه و بازيابي هويت امريكا به عنوان يك قدرت برتر تعيينكننده
2- مصادره موفقيتهاي جمهوري اسلامي، دولت بشار اسد، حزبالله لبنان و شيعيان عراق در شكستن كمر داعش به نام خود.
3- تضعيف دولت سوريه و در نهايت ساقط كردن بشار تحت عنوان مبارزه داعش از يك طرف و حمايت از معارضان ميانهرو از طرف ديگر.
4- تضعيف موقعيت منطقهاي جمهوري اسلامي با مهار جريانهاي همسو با ايران
5- تضمين امنيت رژيم صهيونيستي
6- جلوگيري از نفوذ بيشتر روسيه در خاورميانه
7- تغيير فضاي رواني عليه اسرائيل غاصب به خاطر جنگ 51 روزه غزه
8- حمايت از متحدين منطقهاي
9- كنترل انرژي منطقه
10 كنترل داعش و درچارچوب قرار دادن آن در راستاي منافع غرب
تأمل در اهداف مذكور، نشان ميدهد نقطه هدف در اين ميان به عنوان هدف اصلي و راهبردي، همانا پيادهسازي طرح خاورميانه مورد نظر امريكا با مختصات جديد است. رفتارهاي دولت تركيه و مجوز پارلمان اين كشور براي دخالت نظامي تركيه در دو كشور عراق و سوريه، بيانگر آن است كه در پيادهسازي طرح مورد نظر امريكا در خاورميانه، نقش و سهم قابل توجهي براي تركها تعريف شده است.
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه اين طرح و نقشه شيطاني امريكاييها نيز مانند طرحهاي گذشته آنان در منطقه، با شكست مواجه خواهد شد. دوران امريكا پايان يافته و بيداري اسلامي و محور قدرتمند مقاومت در منطقه با محوريت جمهوري اسلامي، فتنه جديد امريكا و متحدينش را نقش بر آب خواهد كرد.