کد خبر: 669147
تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۲
گفت‌وگوي «جوان» با « امير خجسته‌» نماينده مردم همدان و آزاده دوران دفاع مقدس
آرمان شريف

اسارت براي هر اسيري معناي متفاوتي در ذهن ايجاد مي‌كند، براي بعضي پايان زندگي مي‌شود و براي برخي ديگر يك زندگي تازه رقم مي‌خورد. براي آزادگان ايراني اسارت از نوع دوم بود و زندگي آنها با طعم آزادگي يك شروع تازه و يك سكوي پرتاب بلند بود. «امير خجسته» هم رزمنده جواني بود كه در عمليات ثارالله در مرداد 1361 به اسارت بعثي‌ها در آمد و 2888 روز را در اردوگاه‌هاي كشور عراق سپري كرد. او از اين دوران به عنوان بهترين سال‌هاي زندگي‌اش ياد مي‌كند كه باعث شد در كنار ديگر آزادگان شروع به حفظ قرآن و نهج‌البلاغه كند. خجسته كه امروز نماينده مردم همدان در مجلس شوراي اسلامي است چندي پيش ميهمان ما در روزنامه «جوان» بود تا در گپ‌وگفتي صميمي و دوستانه ناگفته‌هاي دوران اسارت را از زبانش بشنويم و همچنين توضيحاتي درباره فعاليت و اقدامات مجلس در مورد مطالبات و كارهاي ايثارگران و خانواده شهدا به ما و خوانندگانمان بدهد.

چطور شد پاي شما به عنوان يك رزمنده به جبهه‌ها باز شد؟

من قبل از انقلاب و از دوران مدرسه با جلسات قرآن و تشكيل جلسات متعدد قرآني در روستاي محل زندگي‌ام با افراد و نيروهاي انقلابي آشنا شدم. زماني كه آيت‌الله مدني به شهر همدان آمد جزو بيت ايشان بودم. بعد از انقلاب تقريباً 16 ماه در جبهه‌هاي جنگ در كردستان حضور داشتم. چندين بار مجروح شدم. يك بار زمان دانشجويي با مجروحيتي كه داشتم سر جلسه امتحان، ‌حاضر شدم و امام(ره) همان زمان فرمودند اگر امروز به جبهه نرويد فردا دير است. همان شب با ديگر دانشجويان صحبت كردم و گفتم امروز بايد تعيين تكليف كنيم. با250 دانشجو و استادان آن مجموعه به جبهه رفتيم. البته بسياري از اين افراد در بخش‌هاي فرهنگي مستقر شدند و من به همراه چند دوست ديگر وارد كارهاي عملياتي شديم.

نحوه اسارت‌تان چگونه بود؟

در عمليات ثارالله كه بسيار عمليات سنگيني بود در گرماي تابستان در محاصره قرار گرفتيم. جنگيديم ولي ديگر نزديكي‌هاي ساعت 4، 5 غروب تانك‌هاي دشمن دورتا دور ما را گرفتند و اسير شديم. اگر بخواهم جزئي‌تر به وقايع آن روز اشاره كنم، شب ساعت 11 از قصرشيرين وارد منطقه هفت تپه شديم و درگيري سنگيني شروع شد. صبح آن منطقه به محاصره دشمن در آمد و تعدادي از بچه‌ها آنجا اسير شدند. من به همراه رزمندگان ديگر از محاصره بيرون آمديم و وارد منطقه ديگري شديم كه در آنجا دوباره محاصره شديم. محاصره ما تا ساعت 4 بعدازظهر طول كشيد. يكي از بچه‌هاي همراهمان بچه‌اي 12 ساله بود كه از شدت تشنگي با سرنيزه زير ني‌ها را كنده بود تا به رطوبت برسد و زبانش را روي رطوبت بگذارد. آنجا من «عطشان» بودن امام حسين(ع) را فهميدم و متوجه شدم اصحاب اباعبدالله در صحراي كربلا چه كشيده‌اند. يكي ديگر از همرزمان‌مان ريش بلندي داشت و وقتي سرباز بعثي او را ديد روي زمين انداخت و پايش را روي گلويش گذاشت و با سنگ ريشش را تراشيد. صورت او غرق به خون شد و درد مي‌كشيد. صحنه‌هاي اينچنيني در دوران اسارت فراوان وجود داشت.

بعد از اسارت‌تان چه اتفاقاتي افتاد؟

در زندان خانقين براي فيلمبرداري آمدند كه ما زير دوربين‌شان زديم و شكست. سر همين قضيه كتك مفصلي خورديم. از ساعت 12 تا 4 صبح ما را مورد بازجويي قرار دادند. ما هم براي انحرافشان گفتيم زير كوه‌هاي بازي‌دراز همه پادگان شده و تانك‌هاي ايراني در حركتند. با اين حرف‌ها تمام فرماندهان را دعوت كردند و وقتي دروغ حرفمان مشخص شد مورد ضرب و شتم قرار گرفتيم.

به ما مي‌گفتند خميني را دوست داريد و وقتي مي‌گفتيم مي‌خواهيد حقيقت را بدانيد يا خير؟ اگر حقيقت را مي‌خواهيد بايد بگوييم خميني در قلب نه مسلمانان بلكه تمام انسان‌هاي حق‌طلب است. خميني الگوست كه تمام بشريت بايد به او اقتدا كنند، حتي تويي كه اينجا نشسته‌اي خميني را دوست داري. بحث امام برايشان خيلي مهم بود. بعد بلند مي‌شدند و با داد و فرياد و چوب ما را مي‌زدند. يك مدت هم بغداد بودم و بعد به موصل آمدم و چندين سال در موصل ماندم.

چه طرح و برنامه‌اي براي گذراندن دوران اسارت و انجام فعاليت‌هاي مفيد داشتيد؟

در جاهاي ديگر دنيا وقتي سربازي اسير مي‌شود هر چه دشمن از او بخواهد، چشم مي‌گويد. بعد از مدتي افسردگي و آسيب‌هاي جدي روحي براي اسيران پيش مي‌آيد ولي جنگ ما با تمام جنگ‌ها تفاوت داشت. جنگ ما جنگ اعتقادي بود. من به عنوان سرباز به جبهه نرفتم و به خاطر اعتقاداتم به جبهه رفتم. ما مي‌گفتيم چون اباعبدالله(ع) مقابل ظلم ايستاد امروز امام نبايد تنها بماند. وقتي امام حسين(ع) فرمودند «هل من ناصر ينصرني‌» هيچ كس لبيك نگفت، همه رفتند. اما وقتي امام خميني از مردم خواست جبهه‌ها پر شد. رزمندگان با بينش و بصيرت به جبهه رفتند. كسي به اجبار يا از روي احساسات صرف به جبهه نرفت و همه با اعتقاد به جبهه رفتند. وقتي با اعتقاد كاري را انجام مي‌دهي شكنجه هم برايت شيرين مي‌شود و مقاوم‌تر مي‌شوي. وقتي ناخن بچه‌هاي ما را مي‌كشيدند و مي‌گفتند به خميني توهين كن آنها سرشان را بالا مي‌آوردند و مي‌گفتند «هيهات من ظله». اين يعني جنگ ما جنگ تمام حق با تمام كفر بود. اينطور است كه نوجواني كم سن و سال هم در مقابل دشمن مانند يك گروه مي‌ايستد. وقتي در اسارت، صليب‌سرخ بين‌المللي پيش اسيران ايراني مي‌آ‌مدند از آنها مي‌پرسيدند شما چه كار مي‌كنيد كه روحيه‌تان را نباخته‌ايد، چه چيزي در شما نهفته است؟ مأمور صليب سرخ مي‌گفت اگر دو روز در زندان بمانم ديوانه مي‌شوم. بعد از چند بار رفت‌و آمد به اردوگاه گفت مي‌خواهم مانند شما باشم و مسلمان شوم. بچه‌ها روي او اثر گذاشتند و متحول شد. قاسم كه يكي از فرماندهان عراقي بود وقتي در عراق شكنجه مي‌كرد ابوترابي با نوع برخوردش او را متحول كرد. شيفته ابوترابي شد. وقتي جنگ تمام شد همراه خانواده‌اش به ايران آمد و همين‌جا ماند. مي‌گفت آقاي ابوترابي آمده‌ام جوابگوي تمام شكنجه‌هايم باشم. اينها اثرگذاري آزادگان است. ما در زندان نبوديم و براي آنها زندان ساخته بوديم. ما عراقي‌ها را به اسارت در آورده بوديم.

خودتان شخصاً چگونه با قضيه اسارت كنار آمديد؟

من در زندان بغداد مجروح بودم. فكر كردم چند سال بايد در زندان باشم و جنگ چقدر به طول مي‌انجامد. بالاخره بايد براي خودم تعيين تكليف مي‌كردم. اوايل به هيچ نتيجه‌اي نمي‌رسيدم ولي يك روز ياد جمله‌اي از امام افتادم. امام فرموده بود جنگ اگر 20 سال طول بكشد ما ايستاده‌ايم. من طبق فرمايش امام يك برنامه كوتاه ‌مدت پنج ساله، ميان مدت 10 ساله و دراز مدت 20 ساله نوشتم. ديگر فكر اينكه چه زماني مي‌خواهم آزاد شوم نبودم. در 24 ساعت بالاي 18 ساعت مطالعه مي‌كردم. همان شش ماهه اول قرآن را حفظ كردم. هزار شعر بيت ادبيات عرب كه تمام فوت و فن قرآن است و نهج‌البلاغه را حفظ كردم. كار فرهنگي بچه‌ها را براي 10 سال اسارت نگه داشت.

نحوه حفظ قرآن و مطالب به چه شكل بود؟

آنجا كاغذ و خودكاري براي يادداشت نبود. عراقي‌ها برايمان كاغذ سيگار و توتون مي‌آوردند. توتون را داخل آب مي‌ريختيم و روي كاغذها حديث و آيه قرآن مي‌نوشتيم. اگر در تفتيش‌ كاغذها را از كسي مي‌گرفتند به قصد كشت آن را كتك مي‌زدند. هنگام تفتيش كاغذها را به دهان مي‌انداختيم و زير زبان پنهان مي‌كرديم. آنجا بيسوادان در حد ليسانس پيش رفتند و با سوادها كارهاي بزرگي انجام مي‌دادند.

به نظر من مقاومت رزمندگان و آزادگان در دوران جنگ، امروز باعث شكل‌گيري مقاومت در جنوب لبنان و منطقه شده است. امام يك الگوي مقاومت براي مسلمانان است. ما به دنيا الگويي ارائه داديم كه چطور بايد مقاومت كرد.

اگر موافق باشيد فضاي گفت‌وگو راتغيير دهيم، به عنوان يك نماينده بفرماييد مجلس چه اقداماتي جهت حمايت از ايثارگران و خانواده شهدا انجام داده است؟

از روز اول كه وارد مجلس شدم اولويت اول كارم را روي توجه به ايثارگران وخانواده‌معزز شهدا قرار دادم. اعلام كرديم هر جا ضعف قانوني وجود دارد را برطرف مي‌كنيم. در زمينه ايجاد قانون هيچ مشكلي نداريم. الان اعلام مي‌كنم هر جا و هر قانوني كه باعث شود ايثارگران به نتيجه برسند وضع مي‌كنيم و وضع هم كرده‌ايم. لايحه خدمات ايثارگران كه سال‌هاي سال روي زمين مانده بود به تصويب رسيد و يكي از كارهاي بزرگي بود كه انجام شد. يكي ديگر از كارها در سال 92 بودجه ايثارگران بود. در رابطه با معوقات ايثارگران به شدت پيگيري كرديم و با هماهنگي رياست بنياد شهيد آقاي شهيدي تا آخر شهريور 1700 ميليارد تومان معوقات ايثارگران آماده پرداخت شده است. همه معوقات ايثارگران تا پايان تابستان پرداخت مي‌شود.

يكي ديگر از حمايت‌هايمان از بنياد شهيد تحقيق و تفحصي بود كه در خصوص حق و حقوق خانواده شهدا و ايثارگران كرديم‌ و از خود اين عزيزان هم جوياي احوالشان شديم. من به رئيس قبلي بنياد شهيد گفتم پيگيري و كار كنيدولي چون وقعي نهاده نشد، در آخر ما را مجبور به تحقيق و تفحص كردند. تحقيق و تفحص هم كار بسيار مشكلي براي دفاع از حقوق ايثارگران است و قطعاً ميلياردها تومان از دست رفته باز خواهد گشت. قطعاً در اين تحقيق و تفحص راهكارهايي مي‌دهيم كه مشكلات ايثارگران را حل خواهد كرد.

بحث دارو و درمان ايثارگران از موضوعات اساسي ما است. يك استفساريه زديم و آن را به بنياد شهيد برگردانديم. بنياد شهيد تمام بهداشت و درمان ايثارگران را بايد به طور ويژه مورد توجه قرار دهد. نظام و دولت و مجلس تمام توان‌شان را براي كساني كه جان‌شان را براي امنيت كشور داده‌اند به كار مي‌ببندد. لايحه خدمات ايثارگران را آقاي روحاني، به تمام وزارتخانه‌ها اعلام كرده و اميدوارم هر چه زودتر عملي و اجرايي شود. بودجه‌اي كه براي تأمين بهداشت و درمان هست را تأمين خواهيم كرد تا تمام مبالغ مورد نياز به نتيجه مطلوب برسد. ما تعداد زيادي نماينده ايثارگر داريم كه آنها روي مسائل ايثارگران حساسيت زيادي دارند.

فرهنگ دفاع مقدس پس از سال‌ها از اتمام جنگ مغفول واقع شده، مجلس در جهت گسترش فرهنگ دفاع مقدس چه نقشي مي‌تواند داشته باشد؟

رشادت‌ها، شجاعت‌ها و نقش‌آفريني‌هاي بسيار عجيبي در دوران جنگ و در اسارت داشتيم كه نتوانستيم آن را ساماندهي، جمع‌آوري و بازگو كنيم. از خارج كشور رشادت‌هاي ما را مي‌گيرند و آنجا به نام خودشان فيلم مي‌سازند. نپرداختن به فرهنگ دفاع مقدس غفلتي بود كه دولتمردان ما انجام دادند. اين اندوخته‌ها اسناد ملي ماست. ما هنوز نتوانستيم اتفاقات زمان جنگ را به طور كامل جمع‌آوري كنيم و اين ظلمي در حق دفاع مقدس است. فرهنگ ايثار و شهادت فرهنگ رسول خدا(ص) و اباعبدالله(ع) است. مردم ما در جبهه‌هاي جنگ آن فرهنگ را احيا كردند. تنها فرهنگي كه مي‌تواند بشريت را نجات دهد فرهنگ اسلام ناب محمدي و فرهنگ ايثار و شهادت است. اگر جوانان كشور از فرهنگ ايثار و شهادت غفلت كنند آسيب‌پذير مي‌شوند. به يقين مي‌گويم از صدر اسلام به بعد چنين معركه‌اي در تاريخ نداشته‌ايم. از 30 كشور اسير داشتيم و خيلي عادي از اين مسئله گذشتيم. اين در حق شهدا، جانبازان و ايثارگران ظلم است. اگر فرهنگ ايثار و شهادت در كشور نباشد فرهنگ فساد جاي آن را خواهد گرفت.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار