تابستان سال 1358 زماني كه حضرت امام (ره) آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را روز قدس ناميدند و با بهرهگيري از واژههايي بديع همچون «روز قدس، روز اسلام است، روز حكومت اسلامي است، روزي است كه بايد جمهوري اسلامي در سراسر كشورها بيرق آن برافراشته شود...» مسلمانان ايران و جهان را براي حمايت از حقوق مردم مسلمان و آزادي قدس عزيز، فراخواندند، اهميت اين نامگذاري و وجه تسميه آن حتي براي خيلي از نخبگان در آن زمان روشن نبود اما روند تحولات سالهاي اخير و فراز و فرودهاي مقاومت فلسطين در اين سالها نشان از ژرفانديشي حضرت امام(ره) در اين نامگذاري و تأثير مستقيم سرنوشت فلسطين بر سرنوشت جهان اسلام دارد آنگاه كه قدرتهاي استكباري و استعماري غرب در دهههاي پاياني قرن 19 و اوايل قرن بيستم سرزمين فلسطين را براي انتقال يهوديان از اقصي نقاط جهان و اسكان در اين سرزمين برگزيدند، چند هدف راهبردي را دنبال ميكردند.
تشكيل رژيم مجعول صهيونيستي در اين سرزمين ميتوانست براي هميشه ظرفيت جهان اسلام را درگير خود ساخته و با كشاندن مسلمانان در يك چالش ناخواسته هم از رشد و ترقي آنان جلوگيري كند و هم به بستري جهت تشديد رقابتهاي دروني جهان اسلام تبديل شود. ضمن اينكه اروپاييان را براي هميشه از شر «يهوديان» رهايي ميداد و امكان تداوم تسلط آنان بر سرزمينهاي اسلامي را نيز ايجاد ميكرد.
روند تحولات فلسطين از زمان شكلگيري دولت مجعول اسرائيل تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي بيانگر تثبيت و تحكيم اين رژيم در سرزمينهاي اشغالي بود، به گونهاي كه اين رژيم توانسته بود در جنگ با فلسطينيها و اعراب در سالهاي 1973،1967،1956،1948 و در آخرين آنها در حمله به لبنان در سال 1981 در هر جنگ بخشي از سرزمين عربي را به تصرف درآورده و زمينه تحقق آرمان نيل تا فرات را فراهم كند و روز به روز اسلام و مسلمانان را تضعيف و تحقير كند، اما پيروزي انقلاب اسلامي و فراگير شدن گفتمان آن در جهان اسلام و به ويژه راهبرد حضرت امام در تبديل موضوع فلسطين از يك مسئله عربي- ناسيوناليستي به موضوع اصلي جهان اسلام و الهامگيري رزمندگان مقاومت از فرهنگ ناب اسلامي كه با انقلاب اسلامي ايران تبلور يافته بود،عملاً اين خط زنجير شكست فلسطينيها و اعراب را به خط زنجير پيروزي تبديل كرد كه بيرون كردن اسرائيل از جنوب لبنان، انتفاضه اول و دوم و جنگهاي 33 روزه و 22 روزه، جلوههايي از آن بود. اعتلاي فرهنگ مقاومت و فراگيري آن به گونهاي بود كه صهيونيستهايي كه پيش از اين خواب نيل تا فرات را ميديدند، تا اين اواخر به جايي رسيده بودند كه براي حفظ امنيت به سيمهاي خاردار و ديوارهاي بتني متوسل شدهاند.
اما يك پديده در سالهاي اخير اين روند را متأثر كرد و اسرائيليها را به جايي رساند كه اكنون بيمحابا از طريق كشتار فجيع زنان و كودكان فلسطيني در كنار سكوت و همراهي مراجع بينالمللي و قدرتهاي استكباري شكست مقاومت را در ذهن ميپرورانند و آن همان خيانت داعيهداران اسلام امريكايي در پوشش گروههاي تكفيري است كه در جاي جاي امت اسلامي به جاي مقابله با استكبار و رژيم صهيونيستي، مدافعان مقاومت و اسلام ناب را هدف قرار دادهاند. حوادث اين روزهاي غزه را نميتوان بيارتباط با سرمايهگذاري عظيم كشورهاي مرتجع عربي و استكبار غرب براي مقابله با آن انديشه ناب انقلاب اسلامي و تدبير حكيمانه امام (ره) دانست كه با جهانيسازي ضرورت حمايت از قدس، اعتلاي جهان اسلام و برافراشته شدن بيرق جمهوري اسلامي در اقصي نقاط كشورهاي اسلامي را آرزو داشت و سوگمندانه بايد مشاهده كرد كه اكنون افراطيون تكفيري همدوش با صهيونيستها امنيت و سلامت جهان اسلام را هدف گرفتهاند و براي صهيونيستها فراغت ايجاد كردند تا بيمحابا زنان و كودكان مظلوم فلسطيني را آماج حملات خود قرار دهند، با اين تصور كه مقاومت را به تسليم وادارند.
اكنون و پس از گذشت 35 سال از صدور آن فرمان تاريخي براي بزرگداشت آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان روز قدس، جهان اسلام بيش از هر زمان ديگري به ضرورت خط وحدت در ذيل شعار حمايت از فلسطين نيازمند است و اين حمايت پشتوانهاي قوي براي رزمندگان مقاومت خواهد بود تا با ايستادگي در برابر صهيونيستها پيروزي ديگري را براي امت اسلامي رقم زنند. حضور در راهپيمايي قدس امسال، هم ايستادگي در برابر صهيونيستهاست و هم مهرههاي تكفيري آنها كه وحدت جهان اسلام را هدف گرفتهاند.