دانشگاه و جامعه دانشگاهي از زمان تأسيس اولين دانشگاه در ايران تاكنون به شهادت تاريخ معاصر ايران منشأ بسياري از تحولات اجتماعي و سياسي بودهاند و البته اين در كنار اثرات مستقيمي است كه بر رشد علم و فناوري و بالتبع رشد اقتصاد و فرهنگ داشته و دارند.
در اين ميان انقلاب اسلامي را ميتوان نقطه عطفي در جنبش دانشجويي دانست، واقعهاي بزرگ كه دانشجويان و دانشگاهيان خود نيز در وقوع آن مؤثر بودند و از اثرات آن نيز تأثير گرفتند. بر اين اساس اگر بخواهيم نگاهي گذرا بر روند حركت جنبشهاي دانشجويي از ابتدا تاكنون داشته باشيم، انقلاب اسلامي را كه نقطه تمايز و مرحله جديدي در تحولات بينالمللي، منطقهاي، ملي و بالتبع دانشگاهي بوده است را بايد مبناي تقسيم خود قرار دهيم.
الف) قبل از انقلاب
به يك نگاه جنبش دانشجويي در ايران پيش از انقلاب را ميتوان به چهار دوره تقسيم كرد: 1- از زمان تأسيس دانشگاه تهران تا پايان سلطنت رضاشاه در شهريور 1320؛ 2- از شهريور 1320 تا 16 آذر 1332؛ 3- از 16 آذر 1332 تا سال 1342؛ 4- از 1342 تا پيروزي انقلاب اسلامي (دايرهالمعارف انقلاب اسلامي، سوره مهر، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، ج 2، صص 33 تا 36).
در دوره رضاشاه اگر چه بيشتر فعاليتهاي دانشجويي گرايش كمونيستي داشت اما به دليل دوران اختناق رضاخاني انسجام كافي پيدا نكرد. از شهريور 1320 تا آذر 1332 حضور نيروهاي متفقين در ايران و گسترش فقر و بيماري در كشور جنبشهاي دانشجويي را منسجم كرد. سه گرايش اصلي اين دوران را ميتوان چپهاي نزديك به حزب توده، ملييون نزديك به مليگراها و مصدق و اسلامگراها دانست. تأسيس انجمن اسلامي دانشجويان در همين ايام و با دغدغه همگرايي نيروهاي مسلمان در دانشگاهها رقم خورد. 16 آذر 1332 شهادت سه آذر اهورايي (تعبير دكتر شريعتي از شهيدان احمد قندچي، آذر شريعت رضوي و مصطفي بزرگنيا) كه در اعتراض به ورود نيكسون معاون رئيسجمهور امريكا به تهران و با نگاه استكبارستيزانه دانشجويان و جنايت رژيم پهلوي رقم خورد.
دوره سوم قبل از انقلاب از سال 1332 شروع ميشود و تا قيام سال 42 حضرت امام ادامه پيدا ميكند. از جمله تظاهراتهاي فعال دانشجويان در اين ايام تظاهرات 29 مهر 1333 در اعتراض به قرارداد كنسرسيوم نفتي، اعتراض به تغيير قانون استقلال دانشگاه در 17 دي 1333، تظاهرات در اعتراض به حمله اسرائيل به كشورهاي مسلمان در سالهاي 1335 و 1336، تظاهرات در اعتراض به تقلب در انتخابات دوره بيستم مجلس شوراي ملي در بهمن 1339 و چندين تظاهرات پراكنده ديگر بود كه اكثريت آنها منجر به درگيري با نيروهاي انتظامي و مجروح و بازداشت شدن عدهاي از دانشجويان ميشد. دوره چهارم، دوره فعاليتهاي مبارزاتي حضرت امام با رژيم در فاز علني است. پس از تبعيد امام در اعتراض به تصويب قانون كاپيتولاسيون، ارتباط مستقيم دانشجويان با ايشان قطع شد و دانشجويان از طريق ارسال و دريافت پيام و اعزام نماينده، ارتباط خود را با امام خميني حفظ ميكردند. حضرت امام تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي 128 پيام براي دانشجويان داخل و خارج از كشور صادر كرد كه اين تعداد پيام رد و بدل شده نشان از اهميت اين قشر در روند مبارزات عليه رژيم پهلوي بود. شخصيتهاي مبارز سياسي و مذهبي چون آيتالله طالقاني، دكتر شريعتي و استاد شهيد مرتضي مطهري از جمله شخصيتهاي اثرگذار بر جنبش دانشجويي در آن دوران بودند. با فراگير شدن انقلاب در سال 57 دانشجويان هم شانه به شانه مردم در تظاهراتها شركت ميكردند؛ البته نبايد فراموش كرد كه دانشگاهها يكي از محورهاي مبارزاتي در اين دوران بودند. تحصن علماي مشهد و تهران در سال 57 در دانشگاه تهران و علوم پزشكي مشهد نشان از اين محوريت دارد. اولين جرقههاي شكلگيري سازمان مجاهدين در فضاي دانشجويي در اين دوران زده شد، حركتي كه در سالهاي نزديك به پيروزي انقلاب اسلامي و بعد از آن با تصفيه نيروهاي مذهبي از درون تشكيلات و با تغيير ماهيت ايدئولوژيكي به سازمان منافقين مبدل شد.
ب) بعد از انقلاب
سير تحولات جنبش دانشجويي در بعد از انقلاب هم فراز و نشيبهاي بسياري را پشت سر گذاشته است و پنج مرحله را ميتوان براي آن برشمرد: 1- از پيروزي انقلاب اسلامي تا انقلاب فرهنگي؛ 2- بازگشايي دانشگاهها تا پايان جنگ تحميلي؛ 3- پايان جنگ تا دوم خرداد 1376؛ 4- دوم خرداد1376 تا 1381؛ 5- از سال 1381 تاكنون.
همانطور كه گفته شد انقلاب اسلامي تحولي شگرف در تمامي زمينههاي اجتماعي فرهنگي در ابعادي فرامرزي ايجاد كرد و همين علت سبب شد كه دشمنان خارجي انقلاب اسلامي تلاش خود را جهت ضربه زدن به نظام نوپاي اسلامي به كار گيرند. بر همين اساس بود كه انتظار ميرفت دانشگاه با پيروزي انقلاب اسلامي همان طور كه در روند مبارزات پا به پاي مردم حركت ميكرد در بعد از انقلاب نقطه قوت باشد ولي با رسوخ گروهكها به داخل دانشگاهها و غلبه جنجالهاي سياسي و گاهي امنيتي، مسائل علمي به حاشيه رانده شد. هر روز در دانشگاه تابلويي به اسم گروهك و جمعيت جديدي اعلام موجوديت ميكرد و اين در حالي بود كه گروهكهايي مانند منافقين، چريكهاي فدايي خلق، حزب توده و... دانشگاهها را به محيطهاي پرتشنجي تبديل كرده بودند، به طوري كه در ناآراميهاي سال 59 اين محيطها به انبار سلاح و اتاق جنگ تبديل شده بود. مجموع اين تحولات سبب شد شوراي انقلاب در خرداد 1359 دانشگاهها را تعطيل كند و در 23 خردادماه حضرت امام حكم انتصاب اعضاي ستاد انقلاب فرهنگي را صادر نمايند. مهمترين رويداد دانشجويي اين دوران بيشك تسخير لانه جاسوسي در 13 آبان 1358 بود، امري كه اثرات آن مانند انقلاب اسلامي فرامرزي شد و حضرت امام نام انقلاب دوم را براي آن برگزيد.
سال 61 موعد بازگشايي دانشگاهها فرا رسيده و اين در حالي بود كه بيش از يكسال بود كه دشمن بعثي جنگ را به جمهوري اسلامي تحميل كرده بود. بسياري از دانشجويان مسلمان و انقلابي از همان سالهاي اول انقلاب هستههاي اوليه نهادهاي انقلابي مانند سپاه و جهاد را كه به ابتكار حضرت امام تأسيس شده بود تشكيل دادند و با شروع جنگ وارد ميدان مبارزه با رژيم بعث شدند. از هستههاي اوليه دفاعي تا فرماندهي لشكرهاي بزرگ دانشجويان حضور داشتند، شهيد علم الهدي از جمله همين دانشجويان بود كه با يارانش در هويزه حماسهاي ماندگار آفريدند.
ادامه دارد...
* كارشناسي ارشد مديريت بازرگاني دانشگاه فردوسي مشهد