سن ورود بچهها به مهد كودك وقتي كودكان وارد مرحله كودكي اوليه (5-3 سال) ميشوند به برقراري روابط اجتماعي و دوستانه، همراهي كردن با بچههاي ديگر و مشاركت در بازيهاي آنها تمايل بيشتري نشان ميدهند. قبل از سه سالگي كودكان ترجيح ميدهند كه به شكل انفرادي و منفعلانه به بازي يا تماشاي كودكان ديگر بپردازند. كوچك شدن خانهها و افزايش استفاده از سبك آپارتماننشيني و از طرفي تمايل پايين والدين به تعداد فرزندان و همچنين رواج تك فرزندي باعث شده كه كودكان طعم تنهايي را بيشتر احساس كنند. ورود كودك به مهد ميتواند زمينهاي را فراهم كند كه كودكمان با افراد بيشتري ارتباط برقرار كند. دكتر شهربانو قهاري ورود بچهها را به مهد كودك امري ضروري و مهم ميداند. وي با تأكيد بر سن كودك بيان ميدارد كه اگر مادري خانهدار است و اكثر اوقات خود را در خانه فعاليت دارد بهتر است كه تا سن 5-4 سالگي كودكش صبر كرده سپس او را به مهد بفرستد. او در اين مدت ميتواند به وسيله كتاب، قصه، اسباب بازيهاي متناسب سن او و آموزشهاي تصويري در امر يادگيري و بالا بردن هوش، استعداد و خلاقيت كودكش مؤثر باشد. اما بعد از سن پنج سالگي ورود كودك به مهد تأثير بسيار زيادي در روند اجتماعي شدن و آموزش مهارتهاي زندگي دارد، با اين حال مادراني كه شاغلند به دليل اينكه نصف بيشتر روز را در بيرون از خانه مشغول فعاليت هستند بهتر است تا پايان سه سالگي صبر كرده و سپس او را به مهد كودك بفرستند. كودكان زير سه سال نيازمند توجه، مراقبت و همدلي هستند. ناراحتيهاي ناشي از جدايي چه كوتاهمدت و چه بلندمدت در فاصله سني 6 ماهگي تا سه سالگي به اوج خود ميرسد. اگر جدايي شما از كودكان تكراري و بلندمدت باشد ميتواند مشكلات روحي و رواني متعددي را در پي داشته باشد به طور مثال شما متوجه ميشويد كه كودكتان رفته رفته سست و بيحال شده و اغلب در گوشهاي مينشيند و انگشت خود را ميمكد. گاهي رفتارهاي پرخاشگرانه از او سر ميزند و حتي به مانند سابق غذايش را با اشتياق نميخورد. در چهره او شادي و شور كودكانه را نميتوان ديد و بدن او مستعد بيماري شده است. وزن او پايين ميآيد و به آساني مبتلا به عفونت ميشود اما هرچه كودك بزرگتر ميشود ناراحتي او هنگام جدايي كاهش مييابد. علت آن تا حدودي به مستقلتر شدن كودك برميگردد و همچنين كودكان بزرگتر جايگزين مادر را آسانتر ميپذيرند.
مزاياي فرستادن كودكان به مهد چيست؟ مهد كودك فرصتي را فراهم ميآورد كه بچهها با دنياي اطرافشان بيشتر آشنا شوند، از تجربيات ديگران استفاده كنند، ارتباط جمعي را آموزش ببينند و مقرراتي را كه در جهت پيشبرد يك زندگي قانونمند لازم است به شيوه مؤثرتري ياد بگيرند. آنها در ارتباط با ديگران ميآموزند كه چگونه از حق و حقوق خود دفاع كنند و از طرفي به حقوق ديگران احترام بگذارند. انطباق اجتماعي يكي از مواردي است كه با حضور فيزيكي در محيطهاي اجتماعي بهتر آموخته ميشود، بنابراين كودكاني كه وارد مهد كودك به عنوان اولين جامعه اجتماعي ميشوند بهتر و سريعتر راههاي انطباق با محيط را فراميگيرند. در سنين پيش دبستاني ما شاهد آغاز بازيها و فعاليتهاي دستهجمعي بچهها ميشويم. زبان و گفتار كمكم رشد ميكند، هنگام بازي وقتي كودكي موهاي عروسك خود را شانه ميزند يا ماشين اسباببازي خود را حركت ميدهد با يكديگر شروع به حرف زدن ميكنند. نكتهاي كه در مهدكودكها بايد حتماً به آن توجه داشت اين است كه كودكان سه ساله ممكن است توسط بچههاي ديگر مهد مورد اذيت و پرخاشگري قرار بگيرند. در اينجاست كه مربيان مهد حتماً بايد نظارت دقيقي را در رابطه با ارتباط بچهها با يكديگر به عمل آورند. كودكان در مهدها گروههاي 2، 3 نفره را تشكيل ميدهند كه البته لذت اين تعاملهاي گروهي در پسران بيشتر از دختران است. كشمكش، درگيري و پرخاشگري در بين گروهها و دوستان امري متداول است كه سريع هم حل و فصل ميشود، رفتار كودكان مهد به شدت متأثر از رفتار والدينشان در منزل است بنابراين واكنشهايي را كه يك كودك در برابر كودك ديگر يا مربي در حين بازي و فعاليت از خود نشان ميدهد بيانگر نوع تعاملات والدين با همديگر و همچنين با افراد ديگر از جمله فرزندشان است. در سنين مهد حسادت كودك به اوج خود ميرسد بنابراين اگر بازي و فعاليت بچهها به شكل همكاري و كمتر رقابتي باشد به احساس همدلي بيشتر بچهها كمك زيادي خواهد كرد. كودكان نيز مانند بزرگسالان داراي مهارتهاي اجتماعي خاصي در برقراري ارتباط با ديگران هستند، برخي از كودكان ترجيح ميدهند كه رهبري يك گروه را به دست گيرند، برخي به شكل منفعلانه و گوشهگيرانه رفتار ميكنند و برخي نيز رفتاري دوستانه توأم با همكاري دارند و پرخاشگري كمتري را از خود نشان ميدهند كه اين گروه بيشتر مورد علاقه و توجه كودكان ديگر هستند. تعامل بيشتر كودكان با يكديگر باعث ميشود، آنها متوجه تفاوتهاي دوستانشان با يكديگر شوند مثلاً يكي خواهر دارد يكي تنها برادر دارد، برخي از بچهها با والدينشان زندگي ميكنند و برخي از بچهها تك والداند، برخي از والدين جوانتر و برخي مسنتر هستند و حتي سؤالاتي ذهن آنها را مشغول ميكند كه چرا فلان دوستش دفتر بسيار زيبايي دارد كه او ندارد؟ چرا فلاني گل سر زيبايي به سرش ميزند و او چنين چيزي را ندارد؟ چرا فلان دوستش پدر ندارد و هميشه با مادر به مهد كودك ميآيد؟ و سؤالات متفاوت و متنوعي كه ذهن كودك را مشغول ميكند. بنابراين كودكاني كه به مهد فرستاده ميشوند اين فرصت براي آنها فراهم ميشود كه مهارتهاي اجتماعي را بهتر فراگيرند. دكتر قهاري معتقد است كودكاني كه در منزل داراي مشكلات رفتاري هستند مثلاً خجالتياند و با ديگران خوب ارتباط برقرار نميكنند يا كودكاني كه خوب غذا نميخورند و باعث ناراحتي والدين خود ميشوند بهتر است كه بعد از پايان سه سالگي كودك را هرچه سريعتر به مهد بفرستند چرا كه قرار گرفتن كودك در محيطي ديگر و مشاهده كودكان ميتواند در كاهش اين اختلالات و مشكلات كمك كننده باشد. كودكي كه بدغذاست با ديدن كودك ديگري كه با ميل و رغبت غذاي خود را ميخورد الگويي جديد به دست ميآورد و او هم شروع به خوردن غذا ميكند. همچنين كودكي كه خجالتي است كم كم ياد ميگيرد كه با ديگران چگونه ارتباط برقرار كند و چگونه سرصحبت را با آنها باز كند. حضور او در بازيهاي جمعي و گروهي باعث كاهش رفتارهاي منفعلانهاش ميگردد.
يك مهد خوب چه ويژگيهايي دارد؟ همه ما ميدانيم كه هر كدام از مهد كودكها داراي يكسري ويژگيهاي آموزشي هستند و عموماً هر كدام ادعاي برتري نسبت به مهد ديگر دارند. لزوماً مهدي كه گران قيمت و بالاي شهر است مهد برتري نسبت به مهد پايين شهر نيست. شهريه مهد و ساختمان مهد و محلي كه مهد در آن واقع شده از ويژگيهاي ظاهري به حساب ميآيد. آنچه كه والدين را در شناخت بهتر و مفيدتر براي انتخاب يك مهد خوب راهنمايي ميكند سابقه كار مهد و سال تأسيس آن است. از طرفي با پرس و جويي كه از والدين كودكاني كه به آن مهد ميروند، به عمل ميآوريد ميتوانيد پي به كيفيت آموزش و نحوه برخورد مربيان با كودكان ببريد. سعي كنيد كودك خود را به مهدي بسپاريد كه مربيان جوان و شادابي داشته باشد از طرفي هرچقدر تحصيلات حرفهاي آنها بالاتر باشد به مراتب بهتر است. مربياني كه براي كودكها انتخاب ميكنند بايد نسبت به رشته روانشناسي كودك آشنايي داشته باشند. والدين دقت كنند كه مربي مهد نبايد صرفاً از روي ناچاري و احتياج بسيار شديد مالي اين شغل را انتخاب كرده باشد. مربي بايد در كنار جنبه مالي علاقه زيادي به شغل و حرفه خود داشته باشد. مربي مهد بايد بتواند با كودكان ارتباط صميمي و همدلانهاي برقرار نمايد. ما با كودكاني در مهد مواجه ميشويم كه به دليل ترس از مربي يا خدمتكار مهد به دستشويي نميروند بنابراين كودك خودش را تا رسيدن به خانه نگه ميدارد. بچهها مخصوصاً در هنگام دفع مدفوع در شرايطي به دستشويي ميروند كه محيط اطراف خود را ايمن، آرام و مطمئن احساس كنند. اگر در مهدي با كودك بدرفتاري شود تند و پرخاشگرانه با او صحبت كنند مثلاً به كودك گفته شود «الان وقت دستشويي رفتن نيست برگرد سر كلاس» يا «تو هميشه بدموقع به دستشويي ميروي ديگه من رو صدا نكن» احساس ناايمني را در كودك افزايش ميدهد. كودك مهد خود را بايد مانند خانه دوم خود به حساب آورد؛ جايي كه احساس آرامش روحي و رواني داشته باشد. هر قدر كه سعي شود محيط مهد را مانند خانه كودك شبيهسازي كنند اين احساس ايمني در كودك تقويت ميشود مثلاً گذاشتن تلويزيون، پوشيدن لباسهاي راحتي و زيبا، فرش كردن اتاق بازي و آموزش كودكان و درآوردن كفشهايشان هنگام آموزش، حرف زدن با همديگر و اظهارنظر كردن آنها در ايجاد يك محيط راحت و اطمينانبخش به كودك كمككننده است. در كنار اين آسايش ميتوان قوانين را بهتر و سريعتر به كودكان آموزش داد. مثلاً وقتي از دستشويي برميگردند دستشان خود را به خوبي بشويند. در دستشويي را ببندند. ديگران را هل ندهند، بين صحبت ديگران صحبت نكنند و كودكان ديگر را اذيت و آزار نكنند. طرحوارهها و باورهاي كودكان در مهد كودكها شكل ميگيرد كه يكسري از آنها شخصي و يكسري از آنها مربوط به ديگران است. مثلاً اين طرحواره شخصي كه من آدم شجاعي هستم يا من اگر با شكست مواجه شدم ميتوانم از پس آن برآيم در ارتباط با ديگران و تحت آموزشهاي مربي شكل ميگيرد يا اين نوع طرحواره در رابطه با ديگران كه افراد و دوستان دور و برم قابل اطمينان هستند و من هنگام مشكل ميوانم به آنها تكيه كنم، طي يك ارتباط سالم شكل ميگيرد. بنابراين مهدي كه ويژگيهاي يك آموزش استاندارد و درست را بشناسد ميتواند در شكلگيري باورهاي مثبت، اثربخش و سازنده كمككننده باشد. كودكي كه در خانه شاهد نماز خواندن والدين خود است و اين فريضه به او در خانه آموزش داده ميشود وقتي كه وارد مهد ميشود نيز ميتواند با خواندن نماز و آموزش دادن آن به كودكان تأثير بسيار زيادي در تقويت آموزش قبلي او بگذارد. همچنين نحوه مسواك زدن و شستن دستها قبل و بعد از غذا، چگونگي هماهنگي و همكاري با بچهها، نحوه درست پوشيدن لباس و بستن دكمهها، شيوه صحيح غذا خوردن و آداب مربوط به آن همگي به وسيله مشاهده كودك و از طريق يك مربي دلسوز، حرفهاي و علاقهمند امكانپذير است.
اگر كودك به مهد برود و پرخاشگر شود چه؟
برخي از مادران پس از مدتي كه كودك خود را به مهد ميسپارند پشيمان شده و ميگويند كودك ما ديگر مانند سابق رفتار نميكند بسيار پرخاشگر و تندخو شده و گاهي الفاظ زشت و نامناسب را بر زبان ميآورد. دكتر قهاري معتقد است كه در چنين شرايطي حتماً بايد مهد كودك را عوض كرد و او را به مهدي سپرد كه نسبت به آن و مربيانش آشنايي بيشتري دارند. گاهي لازم است كه به مربيان مهد تذكر داده شود كه روي رفتار و گفتار بچهها در درون كلاس نظارت بيشتري داشته باشند چرا كه كودكان سريعاً از بچههاي ديگر تأثير ميپذيرند و رفتار آنها را تغيير ميدهند. اگر قرار باشدكه فرزند ما به مكاني برود كه گفتار و حركات و رفتار نامناسبي را از خود نشان دهد در خانه بماند بهتر است. گاهي تعداد زياد بچهها در يك كلاس اثر نامطلوبي را برجاي ميگذارد اما با تمام اين مسائل اگر مربي نظارتكننده در كلاس باشد حتي با تعدد كودكان نيز ميتواند مديريت خوبي اعمال نمايد. بهترين تنبيه براي يك مهد بردن بچه از آن مكان است چرا كه مدير مهد در اين صورت متوجه ميشود كه مربيهاي مهد وظيفه خود را به خوبي انجام نميدهند يا در مديريت و نحوه انضباط در كلاس با مشكل مواجه هستند بنابراين هرقدر يك مربي با سابقهتر و تجربه نگهداري و ارتباط بيشتري با كودكان را داشته باشد اينگونه مشكلات نيز كمتر به چشم ميخورد.
كودكان را كم كم به مهد عادت دهيد يكي از مشكلات شايعي كه مادران هنگام سپردن فرزندان خود به مهد با آن روبهرو هستند لحظه جدا شدن از فرزندشان است. وقتي مادري فرزند خود را به مهد ميسپارد كودك سريعاً شروع به گريه و زاري ميكند و ميخواهد كه همراه مادر به بيرون برود. گاهي ما شاهد آنيم كه والدين نيم ساعت در مهد ميمانند كه كودك بتواند به مهد و بچههاي آن عادت كند. اين شيوه رفتاري منجر به تقويت و پايداري عادت در كودك ميشود، بهتر است در هفته اول روزي نيم ساعت، هفته دوم روزي يك ساعت و هفته سوم روزي سه ساعت و در نهايت از صبح تا ظهر كودك را به مهد بسپاريد. حدود يك تا دو ماه طول ميكشد كه بچهها بتوانند خود رابا محيط مهدشان سازگار كنند. همانطور كه ما بزرگسالان براي تطبيق شدن با يك مكان جديد نيازمند زمان هستيم كودكان ما نيز براي برقراري عادتشان نيازمند مدت زماني حتي بيشتر از بزرگسالان هستند پس انتظار نداشته باشيد در همان لحظه كه كودكتان را به مهد ميسپاريد او با بچههاي ديگر شروع به بازي و شادي و خنده كند. مسلماً او به شما وابسته است و ترك محيط خانه و آشنايي با يك محيط جديد و افرادي تازه براي او كمي زمانبر است بنابراين اين فرصت را هم به او و هم به خود بدهيد تا خود را با شرايط جديد تطبيق دهد. اگر ديديد كه بچه شما بسيار پريشان حال و ناآرام است ميتوانيد از مربيان و بچههاي بزرگتر مهد كمك بگيريد، از بچههاي ديگر بخواهيد كه دست كودك شما را بگيرند، با او صحبت كنند و او را در نشان دادن وسايل و اتاق بازي همراهي نمايند. از مربياش بخواهيد كه در عادت دادن و تطبيق و آشنايي او با محيط به فرزندتان كمك كند.
مهد در شكلگيري و رشد شخصيت كودك كمككننده است روانشناسان معتقدند كه پنج سال اول زندگي دورهاي است كه شخصيت انسان شروع به شكل گرفتن ميكند بنابراين اين دوره از زندگي بسيار حائز اهميت است. نوع آموزشها و مهارتهايي كه دراين دوره به يك كودك خردسال داده ميشود ميتواند نحوه برخورد وي با مشكلات و سبك شخصيتي وي را پايهگذاري كند. متأسفانه در كشور ما بسياري از آموزشها و مهارتهاي اجتماعي در برخورد با ديگران و حتي در برخورد خودمان با مسائل در دوران دبيرستان آموزش داده ميشود. سني كه ديگر شخصيت كامل شكل گرفته و تغيير آن زمانبر و مشكل است. حضور كودك در مهد و آموزش يكسري قوانين آمادگي كودك را براي ورود به مدرسه نيز بالا ميبرد. مثلاً آموزش اينكه اگر كار اشتباهي را انجام دادي بايد از دوستت معذرتخواهي كني باعث ميشود كه وقتي فرزند ما بزرگتر شود خودخواهانه با افراد دور و بر خود برخورد نكند و حقوق ديگران را محترم بشمارد. در مهد با خواندن كتاب قصه و آموزش حين بازي ياد ميدهند كه اگر مداد فلان دوستت را ميخواهي بايد بگويي «لطف ميكني مدادت را به من بدهي؟» اگر مربي نيز خود از بچهها تقاضاي چيزي داشته باشد و ابتداي سؤال خود را با لطفاً آغاز نمايد باعث ميشود كه بچههاي ديگر نيز از او الگوبرداري نمايند و بدين ترتيب بسياري از قوانين مفيد و مؤثر را ميتوان آموزش داد. شكلگيري خودپنداره و همچنين عزت نفس در همان دوران بچگي و در تعامل با والدين شكل ميگيرد. طرحوارهها و سازههاي شناختي و سبك باورهاي ما نيز در دوران كودكي پايهگذاري ميشود بنابراين اگر قرار است كودكتان از لحاظ اخلاقي مبادي آداب شود و از لحاظ سبك شخصيتي، شخصيتي متعادل و بهنجار داشته باشد بهتر است در همان پنج سال اول زندگي او را با قوانين اجتماعي و اخلاقي و مهارتهاي زندگي آشنا كنيد كه آموزش اين قوانين در مهدهاي مجرب و شناخته شده به بهترين شكل امكانپذير است.