ظهور و بروز بيش از اندازه دنياي مجازي برجوامع باعث شده تا ذهنيتها و هويتهاي ناپايدار، چند لايه و پراكندهاي ميان افراد بهوجود بيايد؛ چنانچه به گفته مارك پاستر در كتاب «عصر دوم رسانهها» در دوره جديد اينترنت و ارتباطات الكترونيك بر جامعه سيطره دارد، اين اجتماعات مجازي هستند كه هويت افراد را ميسازند. در اجتماعات مجازي هويت افراد به سمت فرامليتي است و كمتر به هويت ملي يا ديني بهايي داده ميشود، اين هويتهاي فرامليتي اصولاً بيثبات، تغيير پذير و منعطف است، يعني افرادي كه با دوستان و اطرافيان خود چندان ارتباطي ندارند حالا به مدد رسانه مجازي با افراد ديگري شايد در دورترين نقطه جهان، احساس هويتي يكسان پيدا ميكنند.
از مهمترين ويژگيهاي فضاي مجازي گسترش اهميت فرد و حيطه خصوصي است. افراد در فضاي مجازي غير از اينكه ميتوانند در گروههاي مختلف و گاه مخالف با هويت حقيقي خود ارتباط داشته باشند، ميتوانند خود را جدا از ديگران و تنها نيز حس كنند. در جهان واقعي قدرت انتخاب افراد، همواره تحت تأثير عواملي مثل جبر مكان و زمان، فرهنگ، حكومت و... محدود بوده است. اما در جهان مجازي مرزهاي محدودكنندهاي نيست. شخص در مقياس جهاني با گزينههاي زيادي براي انتخاب روبهروست.
مهمترين متغير در هويت ملي، وحدت بخشي يا تمايزپذيري اجتماعي است. اجتماعي شدن و فردي شدن دو روي سكه دنياي مدرن است؛ يعني دوره مدرن يك دو گانگي در ساختار اجتماعي دارد؛ از يك طرف به اجتماعي شدن افراد منجر ميشود و از طرف ديگر فردگرايي او را تقويت ميكند و به نظر ميرسد تجلي دو گانگي براي كاربران اينترنت ملموستر است؛ به خاطر اينكه رسانههاي ديجيتالي، روابط اجتماعي و مناسبات فرهنگي جديدي ايجاد ميكنند كه افراد بيش از پيش گوشهگير، منزوي و كمتحرك شده و وابسته ميكنند كه كمكم از زمينه عملي زندگي دور ميشوند. در واقع توجه بيش از اندازه به اجتماعات فضاي مجازي باعث ميشود تا اجتماعات در جهان واقعي كمرنگ و بياهميت جلوه كنند زيرا در اينترنت منبع هويت بخشي افراد متكثر و متنوع است به همين جهت هويت ملي و انسجام اجتماعي جامعه حقيقي بهتدريج تضعيف ميشود كه در اين رابطه دستگاههاي فرهنگي ميتوانند با برنامهريزي اصولي اين ظرفيتها را در مسير تكاپوي جمعي هدايت كنند تا ضمن بهرهبرداري از چنين توانمنديهاي فضاي مجازي، مانع به خطر افتادن هويت ملي كاربران شوند.
از سويي ديگر چون هر چه به جلو ميرويم هويت ملي در اجتماعات مجازي به شدت تهديد ميشود كارشناسان ارتباطات و رسانه، اجتماعات مجازي را تهديدي جدي براي اجتماعات واقعي ميدانند، زيرا هويت افراد در اجتماعات مجازي، هويتي ديجيتال است.
سرزمين، زبان بومي، كشور، فرهنگ ملي و نژاد، هويت افراد را تعيين نميكنند، بلكه منافع مقطعي در حوزه موضوعات مختلف افراد را دور هم جمع ميكند و هويت آنها را ميسازد. در واقع فناوريهاي نوين ارتباطي باعث ميشود تا افراد با دوگانگي روبهرو شوند، هم فضايي خصوصي در فضاي مجازي براي خود داشته باشند پيامهايشان را بدون آگاهي ديگران رد و بدل ميكنند و هم با حريمشكنيها فضاهاي شخصي را به معرض ديد همگان قرار دهند يعني با بهرهگيري از امكاناتي مانند فيسبوك و اتاقهاي گفتوگو شبكه گستردهاي از روابط با يكديگر داشته باشند؛ بنابراين بهتدريج شبكههاي سنتي و بهنجار روابط از هم پاشيده ميشوند. به عنوان مثال اگر به شبكههاي اجتماعي يا حتي شبكههاي مجازي اجتماعي مثل كلوپ يا نگارخانه و... نگاهي داشته باشيم به خوبي اين تفاوت را ميتوان ديد. اغلب دختران و پسران جوان در پروفايل خود عكسهايي را گذاشتهاند كه متعلق به فضاي شخصي آنهاست ولي به راحتي آلبوم خود را در اختيار ديگران ميگذارند. اين روند گاهي شديدتر و بدون قيد و بندتر هم ديده ميشود.
آنها ديگرخود سانسوريهاي اجتماعي جامعه و تابوهاي فرهنگي را كنار گذاشته و بدون اعتنا به حريم محرم و نامحرم، تصاويرشخصي خودشان را در فضاي اينترنت منتشر ميكنند؛ اين در حالي است كه به اعتراف خود فرماندهان جنگ نرم، ابزارهاي فضاي مجازي وسيلهاي براي رسيدن بيدردسر غربيها به مقاصدشان در كشورهاي هدف است.
نميتوان انتظار داشت با سيستم فيلترينگ و محدود كردن فضاي مجازي، افراد را از اين نوع خطرات بر حذر داشت زيرا علاوه بر نيازهاي روزمرهاي كه همه ما به نوعي به آنها وابسته شدهايم، محدوديت فضاي مجازي به صورت عمده كه متأسفانه در حال حاضر نيز راهكار آن به شدت دنبال ميشود احساس يك فضاي ديكتاتوري را براي مخاطب بهخصوص جوانان القا ميكند؛ فضايي كه با القائات زباني و بصري شبكههاي ماهوارهاي و افراد وابسته به آنها شدت و حدت يافته و حوادثي چون فتنه ۸۸ را زمينهسازي ميكند؛ چيزي كه در انتخابات امسال هوشياري دوچنداني را ميطلبد، لذا بايد مراقب بود تا در اين عرصه مجازي حتي با نام حفاظت از جامعه در دام نامحسوس و بازي غرب گرفتار نشويم؛ بازي كه ممكن است چينش مهرههاي آن بازيگران را به خطا بيندازد.