کد خبر: 512995
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۷:۱۱
 در اسلام و خصوصاً تشيع احساسات مثبت و عواطف از جايگاه ويژه‌اي بر‌خور‌دار است، اما بر سر محل ظهور و بروز و نحوه به ميدان آوردن عواطف اختلاف نظر است. از آنجا كه احساسات داراي دو بعد قطب‌بندي شده است، بايد جهت‌گيري در تحريك عواطف مورد توجه قرار گيرد. چرا كه يك بعد عواطف محبت و قطب ديگر آن تنفر است و اگر كسي نداند كجا و چگونه احساسات خود را به كار گيرد مي‌تواند موجب صدمات جبران ناپذيري گردد.
دشمنان هميشه از به كار‌گيري به موقع عواطف‌شان از ما ضربه خورده‌اند و از غلبه احساسات افراطي و بي‌موقع ما بهره‌ها بر‌ده‌اند. به طور مثال روشنفكران از عواطف ملت ايران نسبت به امام حسين (ع) كلافه‌اند و امثال سروش به تئوري‌پر‌دازي پر‌داختند كه «جنبه‌هاي احساسي عاشورا ديگر كافي است بايد به جنبه‌هاي عقلاني آن بپر‌دازيم و...» روشنفكران واگرا مي‌دانند كه «اين محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته است» و... اما از عواطف بيجا و تنفر‌آميز آسيب‌هاي جدي خورده‌ايم. اين احساسات در دو سطح قابل طرح است، اول حوزه حكومتي است. در عرصه قدرت و حكومت كه مركز ثقل تصميم‌گيري است نمي‌توان بر احساسات سوار شد، چرا كه ممكن است يك تصميم حساب نشده و غير‌عقلايي منجر به يك فاجعه اخلاقي، انساني يا ملي شود، بنابر‌اين كنترل احساسات توسط مديران عالي كشور بسيار مهم‌تر از كنترل آن توسط توده است.
نوع مواجهه موسوي و احمدي‌نژاد در مناظرات، يا نحوه تعامل رئيس‌جمهور و رئيس مجلس در جلسه ۱۵ بهمن‌ماه مصداق عيني اين مهم است، تا جايي كه مقام معظم رهبري «كنترل احساسات سر‌كش» را جزو مطالبه خويش خواندند و از آن گلايه كردند. احساسات منفي و تنفر آميز‌اصحاب قدرت مي‌تواند طيف‌بندي گروه‌ها خصوصاً جوانان را نيز سازمان دهد به همين دليل مقام معظم رهبري تحريك احساسات مردم تا روز انتخابات را خيانت اعلام كردند و... دوم احساسات منفي توده است كه مي‌تواند صاحبان اين عواطف و احساسات را در راستاي منافع گروهي و جناحي و قدرت به كار گيرد. متأسفانه اين مسئله باعث ضربات جبران‌ناپذيري به نظام سياسي شده است و دشمنان از آن هميشه عليه نظام سوء‌استفاده كرده‌اند. كساني كه عواطف منفي خود را در قالب رفتار‌هاي خشن و تنفر‌آميز انجام مي‌دهند، از چند مسئله غافل هستند.
اول اينكه نمي‌‌دانند كه جزو حكومت هستند و حكومت از آن آنان است و ديگران كه اين جماعت را منتسب به حكومت مي‌دانند از آنان توقع پاسخگويي دارند و نمي‌پذيرند كه اصحاب حكومت رفتار‌هاي غير‌مسئولانه داشته باشند. دوم اينكه رفتار‌هاي اينگونه به حساب حزب‌الله نوشته شده و به عنوان جرياني بي‌منطق، زور‌گو، هوچي‌گر و آبرو‌بر معرفي مي‌شود. سوم اينكه دگرانديشان و دشمنان علاقه‌مند هستند كه اين رفتار‌ها را به حساب رهبري بنويسند و جماعت‌هاي اينگونه را داراي مصونيت آهنين بدانند، به همين دليل است كه مقام معظم رهبري در واقعه كوي دانشگاه فرمودند: «به اسم رهبري به خوابگاه دانشجويان حمله مي‌كنند، دل انسان خون مي‌شود.» حزب‌الله چون در حكومت است بايد سنگ زيرين آسياب باشد تا بتواند جذاب و بلند نظر جلوه كند و راهبرد جذب حداكثري را دنبال مي‌نمايد. اگر حزب‌الله به ريزش‌ها به عنوان يك آسيب نگاه نكند، غير‌مسئولانه مشي نموده‌ است و نگاه حكومتي ندارد.
خاتمي بدون هيچ برنامه‌اي با طرح شعار‌هاي دروغين رأي بالايي از مردم گرفت. يكي از دلايل آن شعار قانونگرايي وي بود، وقتي صحبت از قانوني‌گرايي مي‌كرد، افرادي كه شاهد بودند هر روز عده‌اي بدون مجوز قانوني در خيابان‌هاي تهران رفتار‌هاي تندي نشان مي‌دهند، مصداق بي‌قانوني‌اند و بايد حذف شوند و چون خود را وابسته به حاكميت مي‌دانند و از رهبري و شعار‌هاي ديني سخن مي‌گويند، بايد بساط‌شان جمع شود. حادثه‌ اخير قم و حادثه ۱۴ خرداد حرم امام باعث گرديد كه رهبري صريح‌تر با اين جماعت سخن بگويد: «اگر حزب‌اللهي هستيد بدانيد اين كار‌ها به ضرر كشور است و اگر حزب‌اللهي نيستيد كه حساب‌تان جداست» بنابر‌اين در فرداي اين سخن رهبري، حزب‌الله هيچ وظيفه‌اي ندارد كه عليه احمدي‌نژاد يا لاريجاني يا هركس ديگر در درون نظام شعار‌هاي راديكالي داده يا حمله فيزيكي نمايند.
جداي از اصل اين مسئله كه به خودي خود عملي نكوهيده است، زمان و مكان شناسي مسئله‌اي ويژه است. چطور مي‌توان باور كرد كساني حزب‌اللهي باشند اما با رفتار خود، مراسم ميليوني و ملي ۲۲ بهمن را به خبر دوم و حمله به سخنراني يك نماينده مجلس را به خبر اول جهان تبديل نمايند، واقعاً اگر كسي از اين رفتار لذت ببرد يا تأييد كند مي‌تواند خود را در تراز نظام جمهوري اسلامي تعريف نمايد؟ شهيد آويني كسي را حزب‌اللهي مي‌داند كه «سنگ زيرين آسياب باشد و دم بر‌نياورد». حزب‌الله زمان‌شناس است، حزب‌الله نه فرمان ولي فقيه كه اشاره دست و ابروي وي را نيز مي‌فهمد و خود را با آن تنظيم مي‌كند. بنابر‌اين از امروز تا فرداي انتخابات و تا هميشه انقلاب اسلامي اگر كسي بدون توجه به زمان و مكان و عوارض رفتار خود، موارد مشابه را تكرار نمايد، از حيطه حزب‌الله خارج است و بر‌خورد با اين جماعت عين عدالت نظام است. امام راحل به مردم مي‌گفت بر‌خورد نظام با برخي از به اصطلاح روحانيت را دليل عدالت نظام بدانيد كه براي هيچ كس در هيچ مرتبه‌اي امتيازي قائل نيست. بنابر‌اين حزب‌الله بايد خون دل بخورد، خود را كنترل كند و مسئولانه به پديده‌ها بنگرد تا چهره حاميان نظام پر‌فروغ‌تر، مهربانانه و وزين جلوه نمايد. بايد روز‌ حادثه را شناخت و آن روز در ميدان تاخت و تأييد ولي را نيز همراه داشت. ۹ دي يادش بخير.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار