کد خبر: 503562
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۱ - ۰۹:۰۷
مخاطبان جوان روزنامه‌ها مي‌گويند
رسانه‌هاي ما در مفهوم عام و به طور خاص روزنامه‌ها چقدر به مخاطب - به ويژه‌ جوان‌ها - فكر مي‌كنند؟ چه تحليل و بررسي درباره مخاطب، خواست‌ها و نيازهاي او دارند؟
به عنوان يك فعال رسانه‌اي كه يك دهه از عمرم از مؤانست با كلمات سپري شده، گاهي عميقاً از درون دچار سندرم «شبح زدگي‌» مي‌شوم.

گاهي اين فكر سراغم مي‌آيد كه «اصلاً اين گزارش‌ها، گفت‌وگوها و يادداشت‌ها را كه من و همكارانم مي‌نويسيم كسي هم مي‌خواند؟»، «آيا آنچه در ذهن من و همكارانم به عنوان گره‌هاي اصلي جامعه در حوزه‌هاي مختلف شكل گرفته و در گام بعدي نسخه‌هايي كه براي گره‌گشايي تجويز شده، يك برداشت سليقه‌اي و شخصي – بخوانيد وهم آلود – از موجوديت پيچيده و چند لايه‌اي به نام فرهنگ عمومي نيست؟»

آثار سندرم «شبح زدگي» زماني در من بيشتر جاگير مي‌شود كه ببينم من و همكارانم مثل اشباح كه صاحب تحريريه شده‌اند ساعات قابل توجهي از روز را دور هم جمع مي‌شويم و ماحصل اين كنار هم جمع آمدن، گفت‌وگوها و گزارش‌ها و خبرها و يادداشت‌ها مي‌شود، بي آنكه از خود پرسيده باشيم اصلاً آيا اين توليدات نياز مخاطب ماست؟ اصلاً مخاطب ما كيست؟ معلوم است كه نمي‌توان دست يك انسان واحد را گرفت و روي صندلي نشاند و گفت مخاطب همين است! اما مي‌توان به معدلي از مختصات و ويژگي‌هاي مخاطب دست يافت.

رسانه‌ها در ارتباط،‌ بازخورد و تعامل با مخاطب،‌فربه مي‌شوند و جان مي‌گيرند. گاهي وقتي مي‌بينم روزنامه‌هاي ما عموماً‌ ساز و كارهاي تعريف شده‌اي براي اين منظور ندارند و اصلاً براي مدير مسئول‌ها و سردبير نشريات، بودن يا نبودن مخاطب و ماهيت نيازها و خواست‌هاي او علي‌السويه است، عميقاً احساس ملال سراغم مي‌آيد.

روزنامه‌اي كه براي خواندن توليد نشود، همان بهتر كه اصلاً توليد نشود، روزنامه‌اي كه در درجه اول تعريفي از مخاطب نداشته باشد و در گام دوم، تلاش نكند كه با بازشناسي خواست‌ها و نيازهاي مخاطب به آنها پاسخ دهد،‌ در روزمرگي توليد بدون ارزيابي و سنجش اثرگذاري دست و پا خواهد زد. البته آنچه امروز وضعيت كج‌دار و مريز مطبوعات ما را رقم مي‌زند ريشه‌هاي متعددي دارد كه مي‌‌توان با ارزيابي آنها به تصويري بهتر از مسئله فعلي مطبوعات كشور رسيد.

چند وقت پيش كه نمايشگاه مطبوعات مطابق با سنت هر ساله در مصلاي تهران برگزار شد، در غوغاي فعاليت‌هاي روتين و تكراري نمايشگاه،‌ پرسشي كه در آغاز اين مطلب آمد، بيش از هميشه ذهن مرا مشغول كرده بود.

چرا مطبوعات ايران در جلب مخاطب به ويژه مخاطبان جوان چندان كامياب نيستند؟
چرا بسياري از مطالبي كه در مطبوعات ما منتشر مي‌شود خوانده نشده خمير مي‌شوند تا دوباره بستري براي كلماتي باشند كه باز مخاطبشان معلوم نيست. در غوغاي نمايشگاه و دعوا بر سر مهمان‌هاي رسمي غرفه‌ها،‌از مهمان‌هاي غيررسمي اما به واقع مخاطبان واقعي رسانه‌ها پرسيدم انتظار آنها به عنوان يك جوان از يك رسانه چيست؟
ناكامي روزنامه‌هاي ما در جلب نظر مخاطب از كجا نشأت مي‌گيرد؟ صاحبان رسانه‌ها چه توليدي با كدام مختصات را بايد روزي دكه‌ها بفرستند كه مخاطب ترغيب شود دست به جيب شود و براي اين توليد پول پرداخت كند و اصلاً‌ احساس كند اين كالا بايد در سبد خريدهايش جايي داشته باشد؟

خانم الف – ۲۷ ساله، كارشناس ارشد زبان انگليسي
روزنامه‌هاي ما خشك و كليشه‌اي مي‌نويسند
وقتي پاي يك دكه مطبوعاتي مي‌رسي، ترغيب مي‌شوي يك روزنامه را بخري و بخواني؟
- نه، من عموماً به خواندن تيترها بسنده مي‌كنم.
چرا؟
اكثر روزنامه‌هاي ما در فضاي ديگري تنفس مي‌كنند.
چه فضايي؟
سياست زدگي! همه روزنامه‌ها شبيه هم است و حرف‌هايشان مشابهت زيادي با هم دارد. رنگ‌ها، نوع صفحه‌بندي،‌ سوژه‌هايي كه انتخاب مي‌كنند اصلاً جوان‌پسند نيست.
انتظار شما به عنوان مخاطب جوان كه در روزنامه‌ها برآورده نمي‌شود، چيست؟
من به شخصه انتظار دارم درباره علاقه‌مندي‌هايم از آخرين محصولات فناوري – موبايل و بازي‌هاي رايانه‌اي – چيزهايي ببينم، اما مهم‌ترين مانع به نظرم اين نيست.
مهم‌ترين مانع چيست؟
زبان ارتباطي، زبان روزنامه‌هاي ما بسيار خشك و كليشه‌اي است. زبان كيهان و اطلاعات حتي روزنامه‌هاي به نسبت جديدتري مثل ايران و همشهري و جوان با ۵۰ سال پيش تفاوت چنداني نكرده است. به نظرم روزنامه‌هاي ما اصلاً متوجه تحولات وحشتناك جهان نيستند، هنوز هم مي‌خواهند با روش‌هاي نيم قرن گذشته به سمت مخاطب بروند.
مثال و مصداق مي‌آوريد؟
من به خاطر علاقه‌مندي و تحصيلاتم، تقريباً هر روز روزنامه‌هاي انگليسي زبان به ويژه گاردين را مي‌خوانم، آنها اصلاً مثل روزنامه‌هاي ايراني نمي‌نويسند.
منظورتان چيست؟
روزنامه‌هاي ايراني وقتي گزارش مي‌نويسند بسيار تك بعدي است، يعني خيلي وقت‌ها آدم باور نمي‌كند، فكر مي‌كني طرف نشسته در خانه و درباره بازار، خيابان، دانشگاه و... نوشته است، واقعاً حس نمي‌كني كه گزارشگر به بازار، خيابان يا دانشگاه رفته باشد. اين را كاملاً مي‌شود حس كرد. من وقتي گزارش‌هاي گاردين را مي‌خوانم واقعاً لذت مي‌برم.
چه چيزي در گزارش‌هاي گاردين است كه به تو لذت مي‌دهد؟
ردپاي نويسنده! من ردپاي حضور نويسنده را در اين گزارش‌ها كاملاً حس مي‌كنم، گزارش مثل يك داستان روايت مي‌شود، حضور انساني با همه ويژگي‌ها و قابليت‌ها در آن برجسته است، اما در گزارش ايراني‌ها انگار آدم آهني‌ها حرف مي‌زنند، خيلي از چيزهايي كه ما دوست داريم در گزارش‌ها بخوانيم تخليه شده است.
منظورتان از اين تخليه شدن چيست؟ سانسور؟
نه، منظورم قابليت‌ها و درك و قدرت زباني يك گزارش‌نويس است كه بتواند واقعي‌تر و همه‌جانبه‌تر ما را در جريان يك رخداد اجتماعي يا فرهنگي قرار دهد.

مريم عرفانيان- ۲۱ ساله، دانشجوي فلسفه
ما سواد رسانه‌اي نداريم
ارتباط جوان‌ها را با فضاي رسانه‌اي به ويژه مطبوعات چطور ارزيابي مي‌كني؟
متأسفانه هنوز هم بيشترين ارتباط جوان‌هاي ما با نشريات زرد است، همين نشان مي‌دهد كه جوان‌هاي ما سواد رسانه‌اي لازم را ندارند.
من در يك خبرگزاري فعاليت مي‌كنم و وقتي دوستانم متوجه مي‌شوند مي‌گويند چاپ مي‌شود؟ كي در مي‌آيد؟ باور‌كردني نيست اما باور كنيد دوستانم مي‌گويند خبرگزاري كي چاپ مي‌شود؟ كي در مي‌آيد؟ هنوز نمي‌دانند خبرگزاري يعني چه!
حرفت را قبول دارم، اما آن روي سكه را هم ببينيم. رسانه‌ها و مطبوعات ما چقدر تلاش مي‌كنند با شناخت بيشتر فضاي ذهني جوان‌ها، با تحليل نيازهايشان، اين چيزي كه تو اسمش را مي‌گذاري سواد رسانه‌اي، ارتقا دهند؟
به نظرم اين اتفاق مي‌افتد، چون خيلي از مطبوعاتي‌هاي ما خودشان جوان هستند و طبعاً فضاي ذهني همسن و سال‌هاي خود را مي‌دانند اما فراموش نكنيم بخش قابل توجهي از آنچه در مطبوعات ما منتشر مي‌شود از سوي سياستگذاران و مديران نشريات رهبري مي‌شود. فضاي رسانه‌هاي ما يك فضاي سياست‌زده است و اين فضا، هميشه به خبرهاي خاص اجازه مي‌دهد كه در صدر اخبار جلو بيايند.
همين روزنامه خود شما چقدر اجازه مي‌دهد كه يك گفت‌وگو با يك بازيگر، كارگردان يا مجري تيتر يك صفحه يك شود.
بعضي وقت‌ها اين تيترها صفحه يك هم مي‌آيد.
لابد در صورتي كه آن كارگردان، مجري يا بازيگر يك موضع سياسي بگيرد شما اجازه مي‌دهيد كه به صفحه يك روزنامه‌تان بيايد، در حالي كه مي‌توان كسي را تبديل به تيتر يك كرد، بدون آنكه آن فرد لزوماً يك موضع سياسي بگيرد.

علي رزاقي- ۳۰ ساله، ليسانس ادبيات انگليسي
روزنامه‌ها ۱۸۰ درجه معكوس مي‌نويسند
به عنوان يك مخاطب جوان، ترغيب مي‌شوي از پاي دكه يك روزنامه بخري؟
نه.
چرا؟
من وقتي جديدترين خبرها را شب قبل از اينترنت و ماهواره گرفته‌ام، چرا بايد بروم روزنامه بخرم، آن هم روزنامه‌هاي ما كه گاهي خبرها را ۱۸۰ درجه معكوس مي‌نويسند. روزهايي كه وضعيت دلار در جامعه آن طور به هم ريخته بود روزنامه ايران هر روز تيتر مي‌زد «ثبات نسبي در بازار ارز»، روز به روز قيمت سكه و طلا و خودرو در بازار بالا مي‌رفت روزنامه ايران تيتر مي‌زد «ثبات نسبي در بازار طلا و خودرو».
اينها اعتماد مردم را به رسانه از بين مي‌برد. مخصوصاً جوان‌ها دنبال صداقت هستند، وقتي من اين صداقت را در روزنامه‌هاي ايران نمي‌بينم- از هر طرف كه باشد- چرا بايد بروم پول بدهم تا اين دروغ‌ها را به خانه‌ام ببرم؟
روزنامه‌هاي ما حتي وقتي دروغ نمي‌نويسند، آن چيزي كه به نفع خودشان است، برجسته مي‌كنند.

خانم... سن...
روزنامه‌هاي ما copy-paste را هم خوب بلد نيستند
ارزيابي شما از سطح كيفي روزنامه‌هاي كشور چيست؟
چي بگم، مطبوعات ما خيلي پاسخگو نيستند. ضعف بزرگ روزنامه‌ها از حيث فنون نگارش است. به نظر من روزنامه‌هاي ما حتي خوب بلد نيستند copy-paste كنند، به نظر من copy-paste كردن هم حرفه‌اي‌گري مي‌خواهد كه روزنامه‌هاي ما بلد نيستند.

محمدرضا. س- ۲۵ ساله، دانشجوي پزشكي
فضاي روزنامه‌هاي كشور بسته است
شما فكر مي‌كنيد صاحبان رسانه‌ها ارزيابي روشني از نيازهاي مخاطب به ويژه جوان‌ها دارند؟ اصلاً مي‌دانند چه خوراك محتوايي را بايد براي مخاطب خود تدارك ببينند؟
تا حدود زيادي مي‌دانند، به نظر من چه خبرنگارها و چه صاحبان رسانه، سليقه مخاطب را مي‌شناسند اما آنچه مهارشان مي‌كند و نمي‌گذارد پاسخ خوبي به اين خواست‌ها و نيازها داده شود، فضاي بسته است. من امروز كه در نمايشگاه مي‌گشتم به جز دو يا سه غرفه همه فضاها يكدست بودند، آنها هم بيشتر ژست متفاوت بودن به خود گرفته بودند تا اصل متفاوت بودن.
منظورت از فضاي بسته چيست؟
نبود آزادي.
يعني اگر مطبوعات ما چيزي كه شما اسمش را مي‌گذاري آزادي،‌ داشته باشند مي‌توانند با مخاطب ارتباط بگيرند؟
بله.
آزادي، واژه پرمناقشه‌اي است، منظورت دقيقاً از اين واژه چيست؟
منظورم آزادي در سبك زندگي است، پذيرفتن الگوهاي مختلف از زندگي.
فرض كنيد من كيهاني فكر مي‌كنم، شما هم اعتمادي! اين آزادي سبك زندگي تو به من چه مي‌گويد؟
مي‌گويد در عين حال كه تو كيهاني فكر مي‌كني و من اعتمادي، هيچ ايرادي ندارد ما كنار هم بنشينيم و درباره باورهايمان با هم حرف بزنيم، هركسي باور خودش را تبليغ كند. لزومي ندارد چون شما كيهاني هستي من اعتمادي، به سر و كله هم بزنيم.

صادق. ع- ۲۲ ساله، دانشجوي IT
تحليل‌هايي كه مي‌خوانم ضعيف است
روزنامه‌هايي كه دور و برت مي‌بيني، نيازهاي تو را پوشش مي‌دهند؟
نه.
چرا؟
براي اينكه روزنامه‌ها يك بعدي به پيرامونشان نگاه مي‌كنند. من تحصيلاتم در رشته IT است، شما به من بگوييد چه حجمي از محتواي يك روزنامه به حوزه شبكه و فناوري اطلاعات اختصاص دارد؟
از طرف ديگر سايت‌ها و خبرگزاري‌ها و روزنامه‌هاي ما آسيب‌شناسي نمي‌كنند و با مخاطب خود در ارتباط نيستند. من خيلي كم روزنامه‌ها را ورق مي‌زنم، اما واقعاً در تحليل‌هاي اجتماعي ضعيف هستند، آدم وقتي يك مطلبي را مي‌خواند واقعاً احساس نمي‌كند كه يك مطلب را خوانده است، يعني آخر مطلب حس نمي‌كني چيزي به تو اضافه شده‌ است.

امير شريعت-۲۶ساله، ‌دانشجوي مهندسي كامپيوتر
«باشگاه مخاطبان» هنوز براي روزنامه‌ها جدي نشده است
چقدر روزنامه‌ها را دنبال مي‌كني؟
تقريباً با علاقه‌مندي، روزنامه‌هاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ورزشي را دنبال مي‌كنم.
ضعف بزرگ روزنامه‌هاي ما در حال حاضر چيست؟
من احساس مي‌كنم هر چقدر زمان مي‌گذرد مخاطبان به خاطر دسترسي بيشتر به اطلاعات جزئي‌تر و بيشتر، ريزبين‌تر و دقيق‌تر مي‌شوند، پس نمي‌توان اين مخاطبان را با كلي‌گويي اقناع كرد، پس توجه به جزئيات در كار خيلي مهم و اساسي‌ است.

من احساس مي‌كنم رسانه‌هاي ما در اين زمينه ضعف دارند و از كمبود جذابيت و كيفيت رنج مي‌برند. نكته كليدي ديگر استفاده نكردن از ظرفيت ارتقاي مخاطبان روزنامه است. الان بعضي از روزنامه‌ها البته به اين سمت و سو رو آورده‌اند اما فكر مي‌كنم تا زماني كه تبديل به رويكرد شود فاصله زيادي داريم، يعني من هنوز نمي‌بينيم كه روزنامه‌‌هاي ما به صورت جدي به «باشگاه مخاطبان» فكر كنند.
روزنامه‌هاي كشور از جمله همين روزنامه شما، ايام نمايشگاه مطبوعات كه مي‌شود يك سري كارهاي شعاري و كليشه‌اي مي‌كنيد كه مثلاً مي‌خواهيد مخاطب و باشگاه داشته باشيد، ا ما عمر اين حركت‌ها تا پايان نمايشگاه است و موضوع فراموش مي‌شود تا سال ديگر كه دوباره يك نمايشگاه ديگر برپا شود. به نظر من گردانندگان مطبوعات، اگر واقعاً دنبال اثرگذاري بر فضاي فرهنگي و اجتماعي در كشور هستند بايد به سمت ايجاد سامانه‌هاي ارزيابي و نظرخواهي از مخاطبان خود باشند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر