بحث را با معرفي بيشترخودتان شروع كنيم. متولد سال ۱۳۶۳ هستم. مانند ديگر بچههاي مذهبي از همان دوران كودكي آشنايي و فعاليت خود در اين مكتب را از مسجد شروع كردم و مانند تمام بچه حزباللهيها كه دوران كودكي و فعاليت مذهبي و فرهنگي خود را در مساجد محل و عموماً با كلاسهاي قرآن و احكام و مكبري كه يكي از هيجانانگيزترين فعاليتهاي آن دوران به شمار ميرود، آغاز ميكنند، ما نيز فعاليتهايمان را شكل داديم. با رشد و نمو در مسجد و آشنايي و آگاهي هرچه بيشتر از مسائل ديني و فرهنگي در كنار رشد سنيمان كمكم با مقوله «بسيج» آشنا شدم و مانند قريب بسيجيها از دوران راهنمايي مفتخر به بسيجي بودن شدم و اين افتخار تا هماكنون ادامهدار بوده است كه در حال حاضر مسئول بسيج دانشگاه پيام نور ورامين هستم.
تعريفي كه از بسيج پس از اين همه سال فعاليت در اين مكتب در ذهنتان شكل گرفته چيست؟ اگر كليد واژه بسيج دانشجويي را در بيانات حضرت امام مشاهده كنيد، ميبينيد كه از واژه بسيج دانشجو و طلبه ياد ميكنند. اين يعني اجتماع و گردهم آوردن بسيجيان دانشجو و طلبه در دانشگاهها براي انجام فعاليتهاي موجود، چه در شرح وظايف سازماني بسيج و چه خارج از آن. به عبارت بهتر بسيج يعني جمع كردن و ادامه آن دانشجو و طلبه است كه در حالت كل ميشود گفت اجتماع دانشجويان و عزيزان طلبه كه نيروهاي انقلابياند و دغدغه انقلابي دارند زير يك علم و حركت در يك محور به نام بسيج دانشجويي كه در هر دانشگاه يك پايگاه دارد.
دانشگاهها در حال حاضر خيلي ضعف در درون خود دارند و عمدهترين ضعف آن فاصله بسيار زياد آن با واقعيتهاي موجود در جامعه است. تنها جايي كه ميتواند واقعيتهاي موجود در جامعه را به دانشجو منتقل كند، تشكلهاي دانشجويي است كه عمدهترين و سرآمدترين همه آنها بسيج است. اين تعريف شخصي و نگاه فردي حقير به اين مكتب است.
دانشجويان با عضويت در تشكلهاي دانشجويي از جمله بسيج موفقترند يا خارج از تشكلها؟ بسيجي بودن دو تعريف عام و خاص دارد. اگر منظور از بسيجي شدن معناي عام آن يعني خدمت كردن است، همه دانشجويان و نخبگان بسيجياند، اما اگر منظور تعريف خاص آن است يعني عضويت در تشكلي به نام بسيج و جمع شدن و فعاليت حول يك تشكل، مطمئناً طبق تمام تجربيات به اثبات رسيده امروز جمع شدن افراد و عضويت در آن خيلي بيشتر از حركت فردي بازدهي دارد. يعني هنگامي كه دانشجويان و نخبگان در تعداد غيرمشخص، فقط بيش از يك نفر حول يك محوري جمع شوند و تصميم به انجام حركتي بگيرند، چون ديدگاه و افكار موجود بيش از يك نگاه و فكر ميباشد، بازدهي بسيار بالاتر و بيشتري دارد و در آن زمان است كه خدمات بسياري را ميتوان در خروجي حركت اين جمع مشاهده كرد.
اگر اين مسئله علمي هم به اثبات نميرسيد، ما عملاً آن را به صورت تجربي در كار مشاهده كردهايم. مسئله بعدي، جمع نخبگان و دانشجويان در بسيج و بسيجي شدن آنها باعث اين امر ميشود كه كار ياد بگيرند، نيازها شناخته شوند و عمل بهنگام را در حد بسيار بالايي ترجيح ميدهند و مسئلهاي كه بيش از هر چيزي بارز و آشكار است اين مطلب ميباشد كه آسيبهاي نيروهاي تربيت شده قبل در سيستم مديريتي در جامعه دارند به علت انتقال تجربه و جمع بودن افكار و ديدگاهها در اين افراد اصلاح شده و در زمان ورود آنها براي مديريت در جامعه مانند يك بذر اصلاح شده كه از آفتها دور است، عمل ميكنند.
وجود پايگاههاي بسيج دانشجويي در دانشگاهها چه اثراتي را در دانشگاه و محيطهاي آموزشي در پي دارد و چه مسئلهاي باعث ورود شما و ديگر دانشجويان در بسيج دانشجويي ورامين بوده است؟ ما به دنبال جايي و تشكلي بوديم كه به قول خودمان درست كار كند. بسيج دانشجويي را ميديديم اما نگاهمان به آن خيلي مثبت نبود اما يكي از بخشهايي كه در بسيج دانشجويي خيلي توجه حقير را به خود جلب كرد، بحث اردوهاي جهادي بود. پس از حضور در اردوها به اين نتيجه رسيديم كه در شهر هم خلأهايي در زمينه آموزشي، فرهنگي، مذهبي و... وجود دارد و اگر جمعي با تفكر مثبت كه بر پايه علوم ديني و اعتقادي بنا شده است، دور هم جمع شوند، ميشود كه حركت درست و تأثيرات مثبتي را در جامعه به جاي گذاشت. وجود بسيج دانشجويي و پايگاه آن در دانشگاه اين مزيت را دارد كه كساني كه داراي اعتقادات مشترك و افكار نزديك به هم ميباشند ميتوانند در جايي حول يك محول جمع شوند و به جاي حركت فردي كه ممكن است نتيجه خيلي مطلوب و موثري نداشته باشد، حركت جمعي كنند و باعث تغييرات مثبت و به جاي گذاشتن اثرات مطلوب در جامعه باشند.