براي شروع از خودتان بگوييد. گويي شما قرآن را در زمان كمي حفظ كردهايد؟
بهرامعلي گل محمدي هستم، متولد ۱۳۵۵ در شهرستان بوئين زهرا. خداوند توفيق داد، از سال ۱۳۸۹ كار حفظ قرآن را شروع كردم و توانستم در عرض ۱۷ ماه، در نيمه شعبان سال ۹۱ كل اين كتاب الهي را حفظ كنم. همچنين فارغ التحصيل دانشگاه بقيه الله(عج) در رشته بهداشت درمان نيز هستم.
چطور شد كه به فكر حفظ قرآن افتاديد؟ آنچه تصميم بنده را در اين راه قطعي كرد. منويات حضرت آقا بود كه فرمودند: اگر كشور ما ۱۰ ميليون حافظ قرآن داشته باشد ما بيمه خواهيم بود.» پس بنده هم خواستم به عنوان يك بسيجي و مريد و فدايي ايشان يكي از آن ۱۰ ميليون نفري باشم تا به وسع خودم خواسته رهبري را عملي كنم اميدوارم خداوند نيز اين اندك را از بنده قبول كند. به ما هم توفيق دهد تا با اطاعت از ولايت فقيه و عمل به فرامين قرآن و ائمه معصومين پرچم اين انقلاب را به دست حضرت مهدي (عج) بسپاريم.
از چه زماني با قرآن انس گرفتيد؟ به عنوان يك بسيجي چه ديدي به اين كار داريد؟ تا جايي كه يادم هست از سال ۱۳۷۲ در مسابقات مختلف قرآني در سطح شهرستان و استان و رشته قرائت شركت ميكردم و علاقه زيادي به انس با قرآن و خصوصاً حفظ آن داشتم. زيرا با حفظ قرآن ميتوانستم در همه ساعات و لحظات زندگي با كلام الهي باشم. به عنوان يك بسيجي نيز تلاش ميكنم تا به عنوان يك چهره قرآني بيشتر عامل به قرآن كريم باشم، نه تنها حافظ صرف. من بر اين عقيدهام كه جامعه و به خصوص جوانان ما بايد به تمام مباحث قرآني آشنايي و تسلط لازم را داشته باشند. دوست دارم به اين نكته نيز اشاره كنم كه بنده در روز ميلاد امام زمان(عج) سال ۱۳۹۰ در جوار شهداي گمنام شهر ايوانكي آخرين صفحه قرآن را حفظ و به اتمام رساندم تا از انوار قدسي اين عزيزان نيز بهرهمند شوم.
به عنوان يك پزشك بسيجي چه تعريفي براي شجره طيبه بسيج داريد؟ بسيج در جامعه ما نماد تلاش و جديت در تمامي عرصههاست، آن هم با استفاده از حداقل امكانات و بدون هيچ چشمداشتي. انديشه و تفكر بسيجي يعني فتح قلههاي ايمان و عمل در سايه عمل به قرآن و اطاعت از ولايت فقيه.
آيا رواج تفكر بسيجي ميتواند عاملي بر توجه هرچه بيشتر به قرآن باشد؟ اصلاً مكتب بسيج همان مكتب قرآن است و هدف بسيج نيز اعتلاي قرآن و نشر مفاهيم انسان ساز و جامعهساز آن است. به نظر من همه بسيجيان بايد با قرآن انس داشته باشند و آن را جز برنامههاي اصلي خود قرار دهند. در سايه عمل به قرآن است كه ساير فعاليتهاي علمي و فرهنگي و... جهت مييابند. يعني همان چيزي كه اكنون بيش از گذشته نياز به آن در جهان احساس ميشود.
قرآن چه تأثيري در مقابله با جنگ نرم دشمن و تهاجم فرهنگي غرب دارد؟ ما در زمان جنگ نظامي و دفاع مقدس از لحاظ تسليحات نظامي بسيار محدود و ضعيف بوديم ولي آن قدرت ايمان و هدايت رهبري الهي بود كه ما را پيروز ميدان ساخت. اكنون نيز در جنگ نرم و هجمه فرهنگي دشمن، به نظر من دست ما بسيار پر است. تنها لازم است كه از بين اين سلاحهاي تمام نشدني به نحو احسن بهره ببريم. سلاحهاي معنوي ما همان قرآن و مكتب اهل بيت است كه با تمسك به اين دو ريسمان الهي هيچ كدام از فتنههاي زمان و كيدهاي شيطاني دشمنان در ما اثر نخواهند كرد. قرآن سلاحي است براي مقابله با جنگ نرم و از اين رو دشمن نيز درصدد ضربه زدن به آن است. اما با توكل بر خدا قادر خواهيم بود تمام توطئه و نيرنگهاي دشمنان را خنثي كنيم.
حرف آخر؟ خداوند در آيه ۸۲ سوره اسرا قرآن را به عنوان شفاي همه دردها معرفي ميكند. لذا به عنوان خادم كوچك قرآن خواهشم از جوانان عزيز كشورمان اين است كه براي رفع گرفتاريهاي فردي و اجتماعي خود به قرآن پناه ببرند. بايد بگويم فضاي زندگي ما به سبب حضور قرآن نورانيت و معنويت خاصي پيدا نموده و بنده را به آيندهاي روشن و موفق اميد ميدهد و اميدوارم ساير دوستان و عاشقان قرآن نيز به سمت حفظ و عمل به دستورات قرآن پيش بروند كه نياز همه ما پناه بردن به قرآن است.