گفتوگوي ما با وي، بسيج را از منظر ديد يك معلم به عنوان قشري از اقشار مختلف بسيج مستضعفين مورد بررسي قرار ميدهد كه توجه شما را به خواندن آن جلب ميكنيم.
شما يكي از بسيجياني هستيد كه از ابتداي تشكيل اين نهاد انقلابي به عضويت آن درآمدهايد. از نحوه و انگيزه ورود به جرگه ياران روحالله بگوييد. متولدين سال ۴۲ بنا به سخنان حضرت روحالله كه در سال ۴۲ فرمودند سربازان من در گهواره هستند خود را از همان سال تولد مفتخر به سربازي ولايت ميدانند. بنابراين اگر سابقه را بپرسيد امام ما را از سال ۴۲ سرباز خود ميدانست و از همان اول نام بسيجي در كنار نام و نام خانوادگيمان قرار گرفت.
اما با ظهور و پيروزي انقلاب اسلامي سيستم نهادها و سازمانها يا به عبارتي مديريتي كشور به هم ريخت. خيلي از مديران كه دست نشانده بودند،يا فرار كردند يا دستگير شدند لذا در همين اوضاع و احوال قرار بر اين شد كه خود امت حزبالله و مسلمان ايران كه انقلاب را به رهبري امام به دست گرفته بودند، پس از تشكيل سپاه با تشكيل بسيج مستضعفين طي يك سازماندهي وارد صحنه شده تا در مديريت و اداره امور به نظام جمهوري اسلامي كمك كنند. اسم بسيج مشخصكننده ميوه درون آن است؛ «بسيج مستضعفين». انقلاب ما انقلاب مستضعفين و پا برهنهها و كوخنشينها بود. ملت ما را هم سازماني با نام بسيج كه از مستضعفين تشكيل ميشد ، وارد صحنه كرد. يعني يك بازو و اهرم قدرتمند براي انقلاب و نظام و پشتوانهاي براي كشور و رهبري توسط همان مردمي كه انقلاب كرده بودند، ايجاد شد. به اين ترتيب ارتش ۲۰ ميليوني در سال ۵۸ كه از نشانههاي درايت و هشياري و دوربيني و ذكاوت بالاي سياسي حضرت امام بود، تشكيل شد و بنده نيز از همان زمان وارد اين تشكل شدم و تا اكنون در خدمت شما هستم.
علت استمرار حضور شما در بسيج چه بود؟ بسيج شكل گرفت اما اين فقط شروع بود. بايد پس از شكلگيري به تحقق اهداف انقلاب و مبارزه با جبهه كفر و دفاع از انقلاب ميپرداخت. لذا علت حضور و استمرار ما دراين مكتب هم برميگردد به مبناي اعتقادي و ايدئولوژيك ما كه از اول انقلاب شكل گرفته بود و دنبال يك بستر براي اجراي خود ميگشت. از اين رو بسيج بهترين بستر براي دفاع و اجرا و مبارزه در راه اعتقادات و انقلاب و اسلام و ولي زمان است. اين بهترين توضيح براي حضور بسيجيان و علت استمرار آنها به نظر من است. بسيج اختصاص به سن يا شخص و مكان خاص ندارد و آنقدر طراحي جذاب و ظرفيت آن درست و كامل و بدون نقص بوده است كه از هر انساني درجامعه اسلامي با اعتقادات اسلامي با هر سواد و سن و سال و در هر درجه علمي ميتواند استفاده كند.
از نظر شما به عنوان يك فرهنگي بسيجي اگر همه معلمان ما بسيجي بودند چه اتفاقي در نظام آموزشي كشور ميافتاد و منشأ چه خدماتي ميشدند؟ من فكر ميكنم معلمان ما همه بسيجي هستند كه اگر غير از اين بود، مسائل و مشكلاتي كه در گذشته سر راهشان قرار داشت را نميتوانستند به راحتي از پيش رو بردارند. اگر در آن مقطع(اوايل انقلاب) صحبت از ارتش ۲۰ ميليوني بود،الان ميتوان گفت كه جمعيت بسيجيهاي ايران اسلامي به ۷۰ ميليون رسيده است. اما بايد به روز باشيم و بهنگام عمل كنيم. مخصوصاً معلمان و دبيران بسيجي بايد به اين نكات دقت كافي را داشته باشند چون تربيت و پرورش نسل آينده زير دستان آنان صورت ميگيرد يا اينطور بگوييم بيشترين سهم را در تربيت و آموزش نسل آينده دبيران مقاطع تحصيلي ابتدايي تا پيش دانشگاهي و بعد از آن استادان در دانشگاه ايفا ميكنند. در نتيجه بايد بيشتر به مقتضيات زمان آگاه باشند و بهنگام عمل كنند.
با وجود سابقه طولاني عضويتتان در بسيج، حضور در اين نهاد انقلابي چه تحولاتي را در زندگي شما ايجاد كرده است؟ ماهيت بسيج به عنوان يك تفكر در زمان و مكان خلاصه نميشود پس در نهايت در تمام ابعاد زندگي يك فرد تأثير ميگذارد. از زندگي داخل خانواده گرفته تا فعاليت در عرصههاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي و... تأثيرگذار است. به همين علت ميتوان گفت تفكر بسيج تمام زندگي ما را دچار تحول كرده است و اولين و اصليترين تحول تبديل زندگي به بندگي است كه بعد از آن طي طريق در راه كمال و رسيدن به اهداف عالي و خدمت به خلق قرار دارد.
اگر تفكر بسيجي در حوزههاي علمي، فرهنگي و اجتماعي و... وارد شود ميتواند حرفي براي گفتن داشته باشد و منشأ خدمات خيري شود؟ اگر پاسخ مثبت است مثالي هم در اين خصوص وجود دارد؟ بسيج بارها تأثير حضور خود را ثابت كرده است. ميتوان براي مثال تحولات و پيشرفتهاي ما در عرصه انرژي هستهاي را عنوان كرد. رسيدن ما به اين درجه كه امروز ملت شاهد آن است، برآمده از يك تفكر بسيجي بوده . شهداي اين راه گواه بر اين گفته هستند. بسيج بارها نشان داده است كه اگر تفكر آن در جايي سكو و محور اصلي قرار گيرد مطمئناً پيشرفتهايي حاصل ميشود و اين پيشرفتها طوري اتفاق ميافتد كه از ديدگان هيچ انساني پوشيده نيست.
الان تفكر همكاران خود را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ فكر ميكنيد تفكر آنها چقدر با گفتمان بسيج مطابقت دارد؟
با اين تحريمها و هجمهها به انواع مختلف كه نتيجه آن فشار اينچنيني به اقشار و ملت ايران ميباشد ملت مسلمان و انقلابي ما هنوز با قامتي راسخ در برابر دشمنان ايستادهاند. اين خود نشان از وجود تفكر بسيجي در همه اقشار جامعه و كشور دارد. اگر يك همچون اتفاقي در اروپا بيفتد، نتيجه عكسالعمل ملتهايشان قابل پيشبيني است پس مسلماً رسوخ تفكر و تبيين گفتمان بسيجي است كه نه تنها در ميان فرهنگيان بلكه همه ملت ايران ريشه دوانده است.
آموزش و پرورش در بخش تربيت و پرورش اسلامي و انقلابي جوانان و نوجوانان چقدر موفق بوده است؟برخي معتقد به عدم موفقيت اين دستگاه هستند. به صراحت نميشود عنوان كرد كه در بخش پرورش با مشكل روبهرو هستيم. يك تحولاتي در دنياي بيرون با نام تهاجم نرم دشمن در حوزههايي چون اينترنت و ماهواره و... اتفاق افتاده كه اشكالاتي را به وجود آورده اما در رسالت آموزش و پرورش هيچ خللي ايجاد نكرده است. امروز در آموزش و پرورش تحول بنيادي رقم خورده است كه مطالبه و درخواست آقا از آموزش و پرورش طي اين دو دهه اخير بوده است كه به لطف خدا اقداماتي در اين خصوص انجام شده است. ريشه اصلي اين تحولات بنيادي در مسائل تربيتي و رسيدن به حيات طيبه است. آقا در ۱۲ ارديبهشت در ملاقاتي كه با فرهنگيان داشت با اشاره به همين اقدامات در آموزش و پرورش فرمودند اين تحول بنيادي بسيار عالي است، اما برويد و اجرا كنيد.
به عنوان يك فرهنگي، با توجه به حادثه اخير روند ادامه اردوهاي راهيان نور دانشآموزي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ راهيان نور براساس درخواست شخص دانشآموزان است؛ نه از ناحيه آموزش و پرورش و نه از سوي نيروي مقاومت بسيج هيچ اجباري به اعزام به مناطق جنگي وجود ندارد. حتي بعد از حادثه اخير ديديد كه چه صحبتهايي از طرف دانشآموزان مطرح شد كه ما هستيم و هرگز حركت در مسير اهداف شهدا را ترك نميكنيم. اين امر نشان از وجود تفكر بسيجي در همه اقشار جامعه بدون در نظر گرفتن سن و سال و پست و مقام و حتي درجه علمي دارد.