وي در آخرين روزهاي عمر مجلس هشتم و در واكنش به نطق بحثبرانگيز علي مطهري اظهار ميكند: «مطهري بداند كه احسنتي كه پس از نطق ضدارزشي او در صحن مجلس شنيده شد در مجلس نهم شنيده نخواهد شد».
عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هشتم در گفتوگو با «جوان» ضمن انتقاد از تشكيل فراكسيون رهروان ولايت و آسيبزا بودن اين شكاف براي اصولگرايي، همگرايي را در بين اصولگرايان مجلس نهم آنهم با تشكيل يك فراكسيون مشترك و واحد ضروري ميداند. كريمي با اشاره به تاكتيكهاي اتخاذ شده از سوي جريان دوم خرداد براي برگشتن به عرصه حاكميت، كمترين شانسي را براي پيروزي در انتخابات يازدهم رياست جمهوري براي اين طيف سياسي قائل نيست.
اصولگرايان روزهاي آغازين مجلس نهم التهاب و تنش زائدالوصفي را تجربه كردند كه در نهايت به شكلگيري فراكسيوني جدا از فراكسيون مادر اصولگرايان به نام «رهروان ولايت» انجاميد. فضايي كه در ابتداي زمان شكلگيري مجلس نهم مشاهده شد، فضايي بود كه ريشه در انتخابات پرشكوه مردم در اسفند سال گذشته داشت.
كيفيت انتخاب و نوع انتخاب حاكي از اين بود كه مردم بار ديگر اكثريت اصولگرايان را انتخاب كرده و روانه مجلس نمودهاند و در آن گفتمان انتخابات بحثهاي مفصلي در حوزه مسائل اجتماعي، سياسي، امنيتي، اقتصادي وجود داشت. مردم فضاي فتنه ۸۸ را از خاطر نبرده بودند و تحتتأثير آن فضا بنا را براين گذاشتند كه افرادي با تفكر اصولگرايي را روانه مجلس كنند تا شاهد يك مجلس كارآمد، مطمئن و پويا باشند.
مجلسي كه كار و تلاش را سرلوحه خود قرار دهد و هماهنگي و وحدت لازم در آن به صراحت ديده شود. فضاي مجلس هشتم با وجودي كه اكثريت آن را اصولگرايان تشكيل ميداد ولي حوادث ناشي از فتنه تأثيراتي بر بدنه اين مجلس گذاشت و مردم نسبت به موضعگيريها و مسائل مختلف در آن دوره نقدها و نظرات خاصي داشتند. به هر صورت انتظار اين بود كه مجلس نهم بتواند با پيام مثبت و سازندهاي كه به جامعه ميدهد، به مردم اين آرامش خاطر را بدهد كه انشاءالله در مجلس نهم شاهد وحدت بيشتر و همدلي بيشتر بين نمايندگان و ديگر قواي كشور براي پيشبرد اهداف نظام و خواستههاي بر حق مردم كه همان خواستههاي انقلاب و مقام معظم رهبري است، قدم برميدارند.
اما در عمل ما متأسفانه شاهد اجماع خوبي در اصولگرايان مجلس نهم نبوديم. ما تحليل بر اين داشتيم و انتظار هم اين بود كه همانطور كه در مجلس هشتم فراكسيون واحدي به نام فراكسيون اصولگرايان شكل گرفت، در مجلس نهم هم اين فراكسيون شكل بگيرد و افرادي كه كانديدا هستند براي هيئترئيسه مجلس، رقابتي سالم و سازنده را درون فراكسيون و پس از آن در صحن علني داشته باشند و هركسي كه در فراكسيون رأي لازم را آورد خودش را در صحن با قدرت بيشتري مطرح كند ولي متأسفانه برداشت و تحليل برخي از دوستان بر اين قرار نگرفت و فراكسيون رهروان ولايت شكل گرفت(در كنار فراكسيون اصولگرايان)، نتيجه هم آن شد كه همگان ديدند، در عين حالي كه ساز و كار مجلس براساس رأي نمايندگان و آييننامه تنظيم شده است اما ما از اين مرحله عبور كرديم و بعد از اين هم بايد براساس همان گفتمان اصولگرايي عمل كنيم، اگرچه تا الان شايد آنطور كه بايد عمل نشده است.
تشكيل فراكسيوني به نام رهروان ولايت و انتخاب آقاي لاريجاني در آن برخلاف روال معمول گذشته، چه لطماتي را در پي داشت؟ قطعاً در دو فراكسيون اصولگرايان و رهروان ولايت شاهد بروز نظرات متفاوت خواهيم بود. حوادثي كه پيش رو داريم و نشيب و فرازهايي كه در آينده پيش خواهد آمد(چه در تحولات داخلي مانند انتخابات سال آينده رياست جمهوري يازدهم و چه در تحولات خاورميانه نظير انقلابهاي منطقه) وحدت و هماهنگي تمام اصولگرايان مجلس را هم ميطلبد. اگر اصولگرايان در اين هفتهها هماهنگي لازم را داشتند قطعاً دستاوردهاي بهتر و بيشتري را ما در عرصههاي مختلف شاهد بوديم اما اين رويه ضرباتي را هم متوجه مجلس و طيف اصولگرايي وحتي نظام كرد. اما ما احتمال ميدهيم به خاطر خلق چنين اتفاقي(در هفته گذشته و در اول شكلگيري مجلس نهم) در آينده و خصوصاً در تحولات داخلي مثل انتخابات يازدهم رياست جمهوري شاهد به وجود آمدن رقابتهايي اينگونه و پرتنش باشيم، آن هم از ناحيه اصولگرايان. مسائلي كه خاستگاه جدي و برجسته در بين مردم دارد، قطعاً دستاويز چالش بين اصولگرايان خواهد شد.
پس شما دو دستگي موجود در اصولگرايان مجلس نهم را در تحولات آتي كشور ادامهدار ميدانيد؟ بله. طبيعتاً يك چنين موضوعي قابل برآورد هست. اگر ما وحدتمان روي اصول و مبناي بيشتر و همدلي و يكدلي ما پررنگتر بود، ميتوانستيم مجلس را از حاشيهسازي حفظ كنيم. به خاطر اتفاقات روزهاي نخست شكلگيري مجلس نهم، احتمال اينكه ما شاهد حاشيهسازيها در مجلس نهم باشيم كه كمتر از مجلس هشتم هم نباشد هم قابل حدس و گمان است.
برخي از اعضاي فراكسيون رهروان ولايت بر استقلال تشكيلاتي اين فراكسيون در مجلس نهم تأكيد داشته و اظهار كردهاند كه جدا از فراكسيون اصولگرايان ادامه حيات خواهند داد، اين را شما چگونه ارزيابي ميكنيد؟ نمايندگان مجلس براساس شناختي كه دارند ميتوانند تصميم بگيرند و موضوعات و اتفاقات را تحليل بكنند و فراكسيون تشكيل بدهند. فراكسيون رهروان ولايت هم از جمله گروهها و فراكسيونهايي است كه در هفته نخست مجلس نهم شكل گرفته است و كسي هم نميتواند دوستان رهروان ولايت را اجبار كند كه اين كار را انجام ندهند. البته توصيه بزرگان و دلسوزان انقلاب و اصولگرايان بر اين بوده است كه هميشه زير يك چتر جمع شوند و يك فراكسيون واحد را تشكيل دهند.
مسائل مهمي كه بايد در مورد آن بحث و تبادلنظر و تصميمگيري كرد بايد در فراكسيوني واحد مطرح شود و اتفاق نظر و يك رأي واحد دادن دراين مسائل مهم و ضروري است. در بزنگاهها كه مجلس دچار تنشها و چالشهايي ميشود، اختلافات بين اصولگرايان نبايد آشكارا ديده شود و بحث و چالشها را بايد در خفا و در يك جمع حداكثري مطرح كرد تا اينگونه مسائل به وجود نيايد. فراكسيون رهروان ولايت همانطور كه برخي از اعضاي آن اظهار كردهاند تصميم دارند كه راه خود را به صورت مستقل ادامه دهند(جدايي از فراكسيون اصولگرايان) اما اميدواريم كه در عمل بتوانيم شاهد يك مجلس خوب و سازنده باشيم.
از الان هم بنا را بر اين نميگذاريم كه مجلس چالش يا تنش ناسالم خواهد داشت يا آنكه دست به تخريب عده و گروهي بزنيم. همه ما سعيمان بر اين است كه آنچه مقام معظم رهبري ميفرمايند را در عمل محقق كنيم و به مطالبات معظم له جامه عمل بپوشانيم.
شايد صحبت از انتخابات رياستجمهوري يازدهم از الان زود باشد اما بسياري معتقدند تركيب و عملكرد مجلس تأثير مستقيمي بر نتيجه انتخابات رياستجمهوري دارد. اصولگرايان مجلس نهم بايد به چه شكل عمل كنند تا ما شاهد پيروزي اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري يازدهم باشيم؟ حوادثي كه ما در دوره انتخابات رياستجمهوري دهم داشتيم حوادث بسيار عبرتآموزي است و درس سنگيني به همه سياستمداران نظام جمهوري اسلامي داد. قطعاً ما بايد از آن حوادث هم درس بگيريم و هم عبرت. درسي كه ما ميتوانيم از آن حوادث بگيريم اين است كه بايد جريان اصولگرايي را روي مبناي تفكر مردمسالاري ديني كه انتخاب مردم است متمركز بكنيم و رأي مردم را مورد حمايت قرار بدهيم و به هيچ وجه اجازه ندهيم انتخاب و رأي مردم دستخوش حوادثي آنگونه بشود كه مقام معظم رهبري در اينباره فرمودند؛ روي اين مبنا ايستادگي كنيم و صفوف خودمان را كاملاً مشخص كنيم. عبرتهايي مهم كه بايد بگيريم و مراقب باشيم كه تكرار نشود اين است كه هرگاه پيروزي حاصل ميشود بلافاصله پس از آن دشمنيهايي هم شكل ميگيرد و آن پيروزي را در معرض تهديد قرار ميدهد.
مقام معظم رهبري از حوادث تلخ سال ۸۸ هم به عنوان عبرتي خاص ياد ميفرمايند كه سياسيون و جامعه بايد در حوادث و اتفاقات احتمالي آينده از آن پند بگيرند. اصولگرايان مجلس نهم با وحدت و همدلي ميتوانند تأثير مستقيمي بر نتيجه انتخابات يازدهم بگذارند و با نوع عملكرد خود اجازه ندهند كه عدهاي خاص زمينهسازي كرده كه فضاي آرام جامعه را به فضاي امنيتي و پرچالش تبديل كنند. عملكرد، نوع مواضع و شكل همكاري و تعامل اصولگرايان مجلس نهم با هم قطعاً تأثير زيادي بر نتايج آرا در انتخابات سال آتي خواهد داشت و اصولگرايان مجلس نهم از الان بايد با هوشمندي و تمركزي خاص به فعاليت مشغول باشد.
ما حدوداً تا انتخابات سال آتي يك سال فرصت داريم و اگر فراكسيونهاي اصولگرايان در مجلس نهم متعدد باشند و دچار تضارب آراي شديد در صحن علني باشند (به اصطلاح مجلس ملتهبي را شاهد باشيم) قطعاً نتيجه دلخواه اصولگرايان در انتخابات آتي كسب نخواهد شد. اگر در طول اين يك سال اصولگرايان و فراكسيونهاي متعدد بنشينند و روي مباني اجماع لازم را صورت بدهند، قطعاً ما شاهد انتخابات بسيار خوب، باكيفيت و با حضور حداكثري و بدون تنش خواهيم بود، وگرنه ممكن است برخي از جريانات كه دلخوشي از تفكر اصولگرايي ندارند بر اين امواج درگيري و تنش سوار شوند و فضا را ملتهب كنند و به نتايج دلخواه خود برسند.
براي به حداقل رساندن آسيبهاي ناشي از اختلافات نظر اصولگرايان مجلس نهم بايد دست به چه اقداماتي زد؟ فراكسيونها به دو گروه تقسيم ميشوند؛ يك فراكسيونهاي تخصصي مثل فراكسيون خدمات روستايي و عمران شهري، بهداشت، ورزش و ... كه حول يك محور تخصصي بهكار خود ادامه ميدهند و شكلگيري آنها هيچ مشكلي را متوجه مجلس و طيف وسيع اصولگرايان و حتي نظام نميكند. اما فراكسيونهايي كه حساسيت برانگيز هستند، فراكسيونهاي سياسي هستند و اثرگذاري آنها را در مجلس در تصويب طرحها و لوايح و در نطقها و حتي در جامعه شاهد هستيم. بنابراين در اينجا انتظارات خاصي وجود دارد. الان هم شاهد تشكيل دو فراكسيون اصولگرايان و فراكسيون رهروان ولايت هستيم.
اينها بايد اصول و قواعد كار سياسي را در نظام جمهوري اسلامي و در فضاي مجلس كاملاً رعايت بكنند و نگاه به خودشان نداشته باشند بلكه به اصول و اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران داشته باشند. نگاهشان به راهبردي كه مقام معظم رهبري مشخص كرده است، باشد و آن را سرلوحه كار خودشان قرار بدهند. اصولگرايان مجلس نهم بايد بيشتر با هم مذاكره و تبادلنظر داشته باشند، متأسفانه فراكسيون اصولگرايان در مجلس هشتم كارآمدي سياسي، توانايي و پويايي لازم را نداشت و ما شاهد بوديم آنجايي كه بايد مينشستيم و همفكري خوبي انجام ميداديم، عملاً به شكل و گونه ديگري عمل ميكرديم و همين روند به ضعف و ناتواني اين فراكسيون منجر شد.
ما در آن فراكسيون به جز ۴ يا ۵ جلسه كه آن هم با زمان محدود همراه بود، جلسه همفكري خاصي نداشتيم ولي اگر در مجلس نهم خلاف رويه گذشته صورت نگيرد و شاهد جلسات خوب و مستمر و سازندهاي باشيم، قطعاً دستاوردهاي زيادي را براي مجلس و طيف اصولگرايان به همراه خواهد داشت. البته تا حالا كه تشكيل يك فراكسيون واحد صورت نگرفته است ميشود يك تيم مشترك از دو فراكسيون شكل بگيرد و خط قرمزهايي را براي خودشان مشخص كنند و همه اعضاي دو فراكسيون به خطوط قرمز پايبند باشند و از آن عدول نكنند. اين حداقل كاري است كه ميشود در اين رابطه انجام داد.
خب بهتر نيست تمام اصولگرايان يك فراكسيون واحد را تشكيل بدهند و با برگزاري جلساتي متعدد و مشخص كارايي و پويايي اصولگرايان مجلس نهم را به حداكثر ممكن برسانند؟ اين اتفاقي است كه اگر بيفتد بسيار مبارك است و مورد انتظار هم هست. بنده اعتقادم اين است كه اگر اين كار صورت بگيرد، دغدغههاي في مابين موجود اصولگرايان تا حدود بسيار زيادي رفع و رجوع خواهد شد و انرژي اصولگرايان تماماً صرف اصول اصلي و آرمانهاي اصلي انقلاب و رهبري و تفكر اصولگرايي خواهد شد. اگر اين اتفاق نيفتد انرژي زيادي از اعضاي اين دو فراكسيون صرف مسائل حاشيهاي و زد و خوردهاي غيرلازم خواهد شد و هرقدر جلوتر برويم ممكن است اين شكاف بيشتر هم بشود.
البته اين احتمال را هم به همراه خواهد داشت كه در دوره آينده انتخابات مجلس شاهد نگاه متفاوت مردم در انتخابشان خواهيم بود؛ همانطوري كه ما شاهد بوديم در انتخابات مجلس نهم اين اتفاق افتاد و مردم بسياري از نمايندگان دوره گذشته را انتخاب نكردند، آنهم به دليل نوع عملكرد و فعاليتشان بود.
نمايندگان حداقل بايد به فكر آينده خودشان هم باشند و اگر ميخواهند مورد اعتماد دوباره مردم در ادوار بعد قرار بگيرند از الان بنا را بر خدمت راستي و همدلي با نمايندگان ديگر بگذارند چرا كه مردم از روح وحدت و همدلي نشاط بيشتري پيدا ميكنند تا اينكه از تريبون مجلس شاهد پاسخ نمايندگان به يكديگر و زد و خوردهاي غيرضروري نمايندگان با يكديگر باشند.
فراكسيون اصولگرايان مجلس نهم بايد چگونه عمل كند تا اشتباهات فراكسيون مجلس هشتم را نداشته باشد و عملكرد سازنده و قابل قبولي را از خود بهجا بگذارد؟ البته كساني كه در هيئترئيسه رأي آوردهاند بيشتر از فراكسيون رهروان ولايت هستند و قطعاً نبايد در فراكسيون خود كانديدا بشوند. بايد عرض كنم به طور كلي اعضاي هيئترئيسه فراكسيونها بايد مستقل از هيئترئيسه مجلس باشند. ساختار فعالي در فراكسيون به وجود بيايد، جلسات منظمي را تشكيل بدهند و دستور كار مشخصي را براي خود تدوين كنند. بيشتر دستور كار هم بايد بر اساس همدلي و پرداختن به اولويتهاي كشور و اهدافي كه مشخص شده است، باشد.
در هفتههاي اخير شاهد تحركات پررنگ جريان دوم خرداد براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم هستيم. تهيه و تدوين مانيفست، تشكيل جلسات منظم، معرفي كانديداهاي مختلف از اين طيف از جمله اين فعاليتهاست، ارزيابي شما از اين تحركات چيست؟ اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم، هشتم، نهم، رياست جمهوري نهم و دهم هم فعاليت گستردهاي از خودشان نشان دادند اما مردم دست رد به سينه آنها زدند. اگر چه در انتخابات مجلس نهم فعاليتهاي آنها كاهش چشمگيري پيدا كرد و آنهم به دليل فضاي ناشي از فتنه سال ۸۸ بود.
مردم تمام دسيسهها و توطئههاي اصلاح طلبان را شناخته و ميزان تأثيرپذيري اعضا و افراد اين جريان را از كشورهاي غربي دريافتهاند و به همين دليل به كانديداي منسوب به اين جريان رأي لازم را ندادند و امروز اين جريان براي آنكه باز در قدرت سياسي كشور نقش بازي كند به تكاپو افتادهاند ولي مردم در ادوار گذشته انتخابات با رأي خودشان پيام روشني به اين جريان دادهاند. نظر بنده اين است كه باز هم مردم در انتخابات رياست جمهوري يازدهم اين رويه را ادامه ميدهند و باز هم دست رد به كانديدا يا كانديداهاي اين طيف سياسي خواهند زد.
همانطور كه عرض كردم بنا براين است كه هميشه از حوادث تلخ و شيرين گذشته عبرت بگيريم و بايد فراموش نكنيم كه منسوبين به اين جريان سياسي چه بر سر آرمانها و اهداف نظام، حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري آوردهاند. فضايي كه در انتخابات رياست جمهوري يازدهم هم به وجود ميآيد، عصاره اين انتخاباتها در آنجا تجلي پيدا خواهد كرد و احساس ما بر اين است كه با اين بصيرت و آگاهي كه مردم به آن دست پيدا كردهاند، انتخاب بسياري خواهند داشت و در اين آزمون اصلاحطلبان شكست ديگري را تجربه خواهند كرد. همانطور كه شما اشاره كرديد برخي از اعضاي اين طيف سياسي از برخي افراد خود براي كانديدا شدن در انتخابات يازدهم نام ميبرند يا از برگزاري جلساتي اطلاع ميدهند كه نشاندهنده اين است كه قطعاً اصلاحطلبان خود را براي رقابت با اصولگرايان آماده ميكنند و براي ورود به عرصه حاكميت تلاشي دوباره را آغاز كردهاند.
همانطور كه موسوي خوئينيها و مجيد انصاري هم اظهار كردهاند، مجمع روحانيون مبارز برگزاري جلسات منظم با حضور بسياري از منسوبين به اين جريان را در دستور كار دارد. واقعيت اين است زماني كه اصلاحطلبان در انتخابات موفقيتي بهدست ميآوردند، افكار عمومي به نفع اهداف و شعارهاي آنها بود. بهگونهاي با مردم صحبت ميكردند كه مردم احساس ميكردند كه اينها واقعاً در جهت گام برداشتن به سوي حل مشكلات جامعه و رفع موانع از محيط فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي هستند و اقبال مردم را به همين دليل به همراه داشتند.
حوادثي كه پيش آمد نگاه مردم به طور كلي نسبت به آنها تغيير كرد و پرده از صورت خواص اينها در عرصه فتنه ۸۸ كنار رفت. شاكله تشكيلات جريان دوم خرداد با غائله سال ۸۸ فروريخت و امروز ما شاهد يك واگرايي شديد در بين خود اصلاحطلبان در عرصه سياسي هستيم و نقاط مشترك بين آنها به حداقل رسيده است. برخي از اينها هم از آنچه در سال ۸۸ انجام دادهاند اظهار پشيماني ميكنند و اعتراف ميكنند كه دچار اشتباه شدهاند و نبايد مردم را به كف خيابانها ميآورديم. مردم اين ذهنيت فعال را نسبت به عملكرد اينها دارند و اگر بار ديگر بخواهند به چنين فضايي وارد بشوند قطعاً مردم پاسخ مناسبي به آنها خواهند داد.
شكاف موجود بين نخبگان جريان دوم خردادكه شما به آن اشاره فرموديد، چگونه اتفاق افتاد و تا چه زماني پايدار است؟ خارج شدن و منحرف شدن اصلاحات از شعارهايي كه سر ميدادند و زير پا گذاشتن بسياري از خطوط قرمز نظام به حدي رسيد كه با دشمنان مشخص شده نظام جمهوري اسلامي تطبيق زيادي پيدا كردند.
هرچند هم كه به آنها توصيه و تذكر داده ميشد كه مرز خود را با دشمنان بيروني مشخص كنند، فايدهاي نداشت و هر روز كه ميگذشت منسوبين به جريان دوم خرداد عليه آرمانها و اهداف نظام موضع تندتري ميگرفتند. روند حركتي اين جريان سياسي به فتنه ۸۸ ختم شد كه با واكنش تند مردم و جامعه هم روبهرو شد.
اشتباهات استراتژيك بسياري از سران اين طيف در طول سالهاي گذشته و به خصوص در فتنه ۸۸ باعث شد كه برخي از معتدلين اين جريان به همفكران خود اعتراضاتي را داشته باشند و حتي در برخي از اوقات با موضعگيري خود افراد راديكال و تندرو را سعي داشتند بيرون از جرگه اصلاحطلبي تعريف كنند. دودستگي موجود در بين اصلاحطلبان روز به روز در حال بيشترشدن هم هست.
از طرف ديگر اين جريان براي آنكه بتواند ورود موفقيتآميزي به عرصه انتخابات آتي داشته باشد، نقد درون گفتماني و نقد بر عملكرد خود را شروع كردهاند و بنا را بر اين گذاشتهاند كه بپذيرند كه در سال ۸۸ اشتباه كردهاند. مثلاً شركت آقاي خاتمي در انتخابات مجلس نهم را هم اينگونه تحليل كردهاند كه اين افراد از اشتباهات گذشته خود پشيمان هستند، در حالي كه به عقيده بنده به اين شكل هم نبايد به موضوع نگاه كرد و صرف شركت در انتخابات نميتواند براي آنها يك امتياز به حساب بيايد.
بيشتر از آنچه كه اين افراد در مورد فتنه ۸۸ اعلام پشيماني و ندامت كردهاند، بايد عمل كنند و با رفتار و عملكرد خود از پيشگاه ملت عذرخواهي كنند و نشان دهند كه تصميم دارند رويه خود را به صورت كامل اصلاح كنند. اصلاحطلبان به اصولي كه مقام معظم رهبري براي اين طيف مشخص كرده است، بايد عمل كنند تا بتوانند در انتخابات شركت فعال داشته باشند؛ اولاً مرز خود را با دشمن شفاف كنند، ثانياً آنچه را كه عليه نظام و جامعه گفتهاند پس بگيرند، ثالثاً اعلام كنند كه به خاطر جرائم مرتكب شده آماده مجازات هستند و آنچه قانون در مورد آنها حكم ميكند را بايد بپذيرند.
اينها اصولي بود كه در آن زمان مقام معظم رهبري براي اين دسته مشخص فرموده بودند و جريان دوم خرداد تا زماني كه به اين اصول به صورت كامل عمل نكرده، نبايد و نميتوانند در انتخابات شركت فعال داشته باشند.
چطور مجمع روحانيون مبارز و برخي از اعضاي آن نظير موسويخوئينيها، مجيد انصاري و محمد خاتمي با توجه به ظلم بزرگي كه عليه نظام و جامعه كردهاند و غائله ۸۸ را بهپا كردند به خود اجازه ميدهند كه حرف از شركت در انتخابات آتي و معرفي كانديدا در اين دوره بزنند؟ اينها سعي ميكنند اينطور القا كنند كه دردولت دهم مشكلاتي به وجود آمده و اتفاقاتي پديدار شده كه نشان ميدهد دولت و مجلس اصولگرا، كارايي لازم را براي خدمت به نظام و جامعه ندارند. آنها سعي دارند اصولگرايان را از اداره امور جامعه ناتوان نشان دهند، البته اينها گمانهزني و استنتاجهاي غلطي است كه صورت ميگيرد. در حالي كه تفكر اصولگرايي يك تفكر حزبي نيست و اگر يك مسئول يا نماينده اصولگرا دچار خطا، لغزش يا كوتاهي در انجام وظيفهاش بشود (همانگونه كه در مجلس نهم اين اثبات شد) مردم جاي اصولگرا را با اصولگرا عوض ميكنند و هيچ موقع عملكرد يك اصولگراي ناموفق را پاي تفكر اصولگرايي نمينويسند. در حالي كه اين جريان اصرار دارد كه بر خلاف اين را نشان دهد و از اين طريق وارد عرصه انتخابات بشود.
دوم خرداد چه تاكتيكهاي ديگري را براي برگشتن به عرصه حاكميت در پيش گرفته است؟ اينها بيشتر سراغ مشكلات اقتصادي و معيشتي بهوجود آمده و همچنين ضعفهاي فرهنگي كه صورت گرفته است، ميروند. البته اصولگرايان و به صورت كلي نظام جمهوري اسلامي هم ادعا ندارند كه به صورت كامل توانستهاند به اين مسائل رسيدگي برجستهاي كنند، همچنان كه مقام معظم رهبري خودشان در تحليل نقاط قوت و ضعف نظام و انقلاب به مواردي از اين دست اشاره فرمودهاند. برجستهسازي اينگونه مشكلات يكي از تاكتيكهاي جريان اصلاحات براي موفقيت در انتخابات آينده است. آنها همچنين تلاش دارند نقاط قوت تفكر اصولگرايي در عرصه سياست خارجي، در عرصه مردمسالاري ديني، خدماترساني به مناطق محروم و تحول عظيمي كه در روش مديريت عالي دولت به وجود آمده را حتي تبديل به نقطه ضعف كنند.
بيشترين تمركز اين جريان حول اين محورها ميچرخد، البته بايد گفت به نقد و چالش كشيدن سياست خارجي دولت نهم و دهم مهمترين محوري است كه دوم خرداد روي آن تمركز دارد و سعي دارند دوران خود را دوراني تابان و منور جلوه بدهند و دوره اخير را دوره تاريك و سياهي نشان دهند. بدبين كردن مردم، سياهنمايي از وضع موجود و نااميدكردن از آينده نظام، حاصل اينگونه تاكتيكها خواهد بود.