سليماني در كابينه اول احمدي نژاد وزير ارتباطات و فناوري بود. پايان كار اين وزير با پايان كار كابينه اول احمدينژاد- دوازدهم شهريور ۱۳۸۸- آغاز شد. دكتر سليماني پايهگذار صنعت طراحي و ساخت ماهواره در كشور بوده و رياست مركز تحقيقات عالي الكترونيك و مدير صنعت سازمانهاي فضايي را هم بر عهده داشته است. پدر صنعت ماهوارهاي ايران نظرش را درباره آيتالله مصباح اينگونه مطرح ميكند: آيتالله مصباح يزدي اين انسان دورانديش كه همه وجودش بصيرت است در مورد جبهه پايداري هم ميگويد و بر اساس اتفاقاتي كه در دولت ايجاد شد، تصميم گرفته شد اين جبهه تشكيل شود تا رويشهاي بعد از سوم تير را دوباره سازماندهي كند. او از سال ۷۶ در يك اتاق ۱۲ متري اين فناوري را دنبال كرد و جالب اينجاست كه در دهه فجر سال ۱۳۸۷ خود او به عنوان وزير ارتباطات، مجري پروژه پرتاب ماهوارهبر اميد و ماهواره سفير بود. در ادامه گفتوگوي «جوان» با دكتر محمدسليماني را خواهيم خواند.
چه ضرورتهايي باعث حضور شما به عنوان كانديدا در انتخابات مجلس نهم شد؟
بنده حقيقتاً خيلي مشتاق به حضور در اين عرصه نبودم ولي چند ماه قبل از نامنويسي و شروع رسمي انتخابات برخي از دوستان، دانشجويان، اساتيد محترم دانشگاه و خصوصاً دوستان جبهه پايداري به بنده پيشنهاد كانديداتوري مجلس نهم را دادند و اصرار هم در اين موضوع داشتند. تقدير هم اينطور شد كه ما در دقيقه ۹۰ نامنويسي كنيم و به عنوان نماينده جبهه پايداري انقلاب اسلامي حضور پيدا كنيم. بايد عرض كنم انتخابات دور اول به چند دليل بسيار حساس و حائز اهميت بود.
چرا انتخابات دور اول از حساسيت بالايي برخوردار بود و اين حساسيت دور دوم را هم شامل ميشود؟
به چند دليل؛ اول آنكه دشمنان و معاندان داخلي و خارجي از ماهها قبل انتخابات را تحريم كرده بودند و اين لزوم مشاركت حداكثري مردم را ميرساند. البته در دورههاي گذشته انتخابات هم وضع به همين منوال بوده است. ما بايد سعي ميكرديم كانديداهايي را به مردم معرفي كنيم كه عملكرد مناسبي در گذشته داشته باشند و از مقبوليت و محبوبيت مناسبي برخوردار باشند كه همين ميتواند مردم را ترغيب كند تا در انتخابات مشاركتي خوب را رقم بزنند. مقام معظم رهبري در فواصل زماني هم حضور گسترده مردم را در پاي صندوقهاي رأي مطالبه فرموده بودند. ما (جبهه پايداري) در دور اول هم خواهان به وجود آمدن يك فضاي رقابتي سالم بوديم و در اين دوره هم خواسته ما به همين منوال است. دور دوم انتخابات از آن جهت كه ۲۵ نماينده تهران هنوز وضعيتشان مشخص نيست از اهميت بالايي برخوردار است؛ چرا كه نمايندگان شهر تهران تأثير بسياري بر تحولات مجلس و مناسبات آن دارند. در كنار اين رهبر معظم انقلاب فروردينماه در مشهد مقدس اشاره داشتند كه دور دوم انتخابات و حضور گسترده در آن از اهميت بالايي برخوردار است. ما به گذشته كه برگرديم ميبينيم عملكرد دولت سازندگي كه منجر به تضاد طبقاتي شديدي شد باعث شد مردم سرخورده شوند و حضور كمرنگي را در مواقع لزوم داشته باشند. شبيه همين روند را در دوره اصلاحات شاهد هستيم تا سوم تير سال ۸۴. در اين زمان هست كه شعارها و مطالبات امام(ره) و مقام معظم رهبري بعد از سالها به بار مينشيند و دولتي روي كار ميآيد كه دغدغه اصلياش عدالت، عمل به مباني ديني و انقلابي، كمك به مستضعفين و پيروي از رهبر معظم انقلاب است. به واسطه مواضع و عملكرد بسيار مناسب دولت نهم ميبينيم كه مردم مشاركت حضوري را در عرصههاي سياسي و اجتماعي داشتند و به نظام و آينده آن دلگرمتر شدند. ما اين دغدغه را داشتيم كه نكند مجلس نهم هم به مانند دولت دهم مسائل و موضوعاتي را عليه نظام به وجود بياورد و باعث سنگاندازي در مسير انقلاب و نظام شود و به همين دليل تمايلمان براي حضور بيشتر شد. البته در اين بين نبايد از ضعفهاي مبرهن مجلس هشتم هم به راحتي گذشت. ما در ماههاي اخير شاهد اتخاذ تصميمات و گرايشاتي بوديم كه آينده خوبي را براي مجلس نويد نميداد. اين هم دغدغهمندان انقلاب را به حضور در اين عرصه تحريض كرد.
به عنوان يكي از وزراي دولت بفرماييد چه تفاوتي بين دولت نهم و دهم است و چرا ما شاهد تغييرات راهبردي و كاربردي در عرصه مديريت و عملكرد دولت دهم هستيم؟
دولت نهم چند ويژگي مهم و اساسي داشت؛ يكي اينكه در دولت نهم مسائل حاشيهاي بسيار كم بود، اصلاً حاشيهاي وجود نداشت. در حقيقت اعضاي دولت نهم به صورت يكپارچه بر اساس معيارهاي انقلابي و اسلاميها در جهت حل مشكلات مردم و جامعه و مطالبات بحق مقام معظم رهبري قدم برميداشت. عملكرد مجلس نهم واقعاً خيره كننده بود و به درستي و نيكي در جهت پيشرفت و اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران قدم برميداشت. به گونهاي كه ما اگر نگوييم عملكرد مجلس نهم در تاريخ ايران بينظير است ميتوانيم به راحتي بگوييم كمنظير است. مثلاً در بحث تلفن همراه و خطوط ارتباطي بايد عرض كنم كه ما خروجي بسيار مطلوب و حائز اهميتي در دولت نهم به جاي گذاشتيم كه طبق آمار و اطلاعات مستند بينظير است. ما در طول ۱۱ سال از انقلاب اسلامي در دولتهاي قبل از دولت نهم، ۷ ميليون سيم كارت به مردم تحويل داده بوديم اما طي چهار سال ۴۰ ميليون سيمكارت به مردم تحويل داده بوديم كه نشاندهنده اوج فعاليتهاي مطلوب دولت نهم است. يا مثلاً ما همين عملكرد مناسب را در عرصه جادههاي برونشهري و خطوط ريلي شهري ميبينيم. يا در بحث مسكن هم همين روند رو به رشد را ميبينيم كه در بسياري از شهرها و روستاها مشكل مسكن در حال حل شدن است. در حوزه توليد در قسمت فولاد هم همين رويكرد تكرار ميشود. آنقدر آمار دولت نهم در حوزههاي مختلف شگرف و حيرتآور بود كه بعضيها باورشان نميشد. اما اينها واقعيتهايي است كه اتفاق افتاد.
در دولت دهم متأسفانه كل دولت گرفتار مسائل حاشيهاي شد، بهتر عرض كنم كه دولت خود را گرفتار مسائل حاشيهاي و بياهميت كرد. خدمتگزاري به مردم، توجه به محرومان، اطاعت از مقام عظماي ولايت جاي خود را به مسائل فرعي و پوچ داد. حتي مردم به واسطه عملكرد دولت نهم نگران شدند و در برخي از اوقات اين نگراني و اعتراض را ميشود نسبت به عملكرد دولتمردان دهم مشاهده كرد. رويكرد مجلس نهم در تمام عرصهها انقلابي و پرنشاط بود و بسياري از مخالفان هم نميتوانستند جلوي اين حركت شتابنده را بگيرند. در دو سال اخير شاهد هستيم كه تقابلي در ميان دولت دهم و مجلس هشتم شكل گرفته است و بسياري از اختلافات سطحي به موضوعات اصلي و اساسي تبديل شد و همين باعث شد كه دو قوه در برخي از اوقات از وظايف مهم و اساسي باز بمانند.
بايد چگونه عمل شود كه مجلس نهم به مانند دولت نهم، در عرصه خدمتگزاري به مردم و تحقق مطالبات رهبري، حركت مجاهدانه داشته باشد؟
سؤال بسيار مهمي است؛ ما با خلوص، پشتكار و عمل به منويات و خواستههاي مقام معظم رهبري به راحتي ميتوانيم شاهد شكلگيري مجلسي كارآمد، پويا، دغدغهمند نسبت به خواستههاي جامعه باشيم. اين دور از دسترس نيست. اگر مجلس هم به مانند دولت نهم محور خودش را ارائه خدمت به مردم بگذارد قطعاً عملكرد و خروجي آن شبيه به دولت نهم خواهد شد. نبايد مجلس نهم طرح و لوايحي را در دستور كار قرار دهد كه نفعي براي مردم و جامعه نداشته باشد و بايد به دنبال تصويب كردن طرحها و لوايحي باشد كه مشكل بيكاري، معيشت، مسكن و اشتغال مردم را حل كند و بايد در اين راه مجاهدانه و دغدغهمندانه قدم بردارد. نبايد مجلس نهم به مانند مجلس هشتم عمل كند كه قطعاً از چشم مردم خواهد افتاد همانطور كه مجلس هشتم از چشم عموم جامعه افتاد. هرچه از عمر مجلس هشتم ميگذشت شاهد بوديم كه عملكرد ضعيفتر و ضعيفتر شد و عملاً در بسياري از موضوعات اساسي كشور منفعل و بيخاصيت عمل ميكرد. مثلاً در بحث وقف دانشگاه آزاد مجلس بسيار ضعيف ظاهر شد و لكه ننگي را بر دامان خود نشاند. واقعاً وقف اين دانشگاه، چه سودي را به جامعه و مردم ميتوانست برساند كه مجلس ساعتها و ماهها براي آن وقت گذاشت وقتي كه ميتوانست به پاي موضوعات مهم و اصلي كشور بگذارد. مردم چه بهرهاي ميتوانستند از وقف دانشگاه آزاد ببرند. مستضعفين و محرومان جامعه چه نصيبي از تصويب طرح حقوق مادامالعمر ميتوانستند ببرند. بالاخره اين طرح شامل چه تعداد از ۷۵ ميليون نفر جامعه ايراني ميشد، ۱۰ هزار نفر، ۵ هزار نفر؟ واقعاً چرا برخي از نمايندگان و هيئترئيسه مجلس هشتم دست به چنين كارهايي ميزدند. نبايد در مجلس نهم اين اشتباهات تكرار شود و به مطالبات مردم پرداخته شود نه باندهاي قدرت و ثروت. بايد آنچه در مجلس نهم در دستوركار قرار ميگيرد و تصويب ميشود، سودش به مردم و محرومين جامعه برسد. اين جهتگيري ساده را اگر انجام بدهيم بسياري از مشكلات گذشته و آينده حل خواهد شد و قطعاً خروجي مجلس نهم به مانند دولت نهم خواهد شد. يك مجلس چرا بايد تقاضاي دولت را محور كار خودش قرار بدهد؟ چرا بايد برخي نمايندهها هميشه ساز مخالف بزنند؟ اينگونه رفتارها قطعاً به جز آسيب چيز ديگري براي جامعه و نظام نخواهند داشت.
آنچه به عنوان مسئلهاي حل ناشدني به خصوص در طول دو سال اخير مطرح ميشد، روابط پرتنش و چالشزاي دولت و مجلس هشتم بود. به عقيده شما روابط اين دو قوه چگونه بايد به سطح مطلوب و شايسته برسد؟
دولت و مجلس بايد همافزا باشند، بايد با هم همكاري صميمانه و خالصانه داشته باشند. مجلس بايد به عنوان پشتوانه دولت كه در بحث اجرا با مشكلات و معضلاتي روبهرو است با قوانين خوب كارشناسي و قابل اجرا در جهت تعامل مناسبي با قوه مجريه برآيد.
محور نگرش نمايندگان مجلس بايد تغيير كند. اگر نمايندگان مجلس نهم هم دست به سياسيكاري در امور مختلف بزنند، قطعاً از امور و وظايف اصلي بازميمانند و بايد قيد اين مجلس را هم زد. نمايندگان مجلس آينده نبايد با مواضع يا سكوت خودشان چوب لاي چرخ دولت بگذارند. مديريت، هيئت رئيسه و ساختار مجلس از اهميت فوقالعادهاي در جهت همافزا كردن كليت مجلس با دولت برخوردار است. اگر مجلس نهم هيئت رئيسه را براي خود انتخاب بكند كه در سبقه رفتاري آنها بتوانيم مخالفت و عقده دولت را مشاهده كنيم يا رقيب سياسي دولت در گذشته به حساب ميآمده يا موفقيتهاي دولت را بر نميتابيده، به قطع شاهد درگيري و تنش زيادي بين دو قوه مجريه و مقننه خواهيم بود.
يعني برخي از دلايل تنش هيئت رئيسه مجلس هشتم با دولت را بايد در عواملي نظير به چشم رقيب انتخاباتي به دولت نگاه كردن دانست؟
قطعاً همينطور بوده است. بنده پيشنهادي به تعدادي از دانشجويان دادم مبني بر اينكه سؤالاتي كه برخي از نمايندگان از وزراي دولت مطرح ميكردند، چقدر با دغدغههاي مردم و جامعه سازگار بود. چقدر مشكلات مردم را در نظر ميگرفتند. سؤالات نمايندگان از وزرا مسائلي را غير از موضوعات مهم و مشكلات اساسي مردم را شامل ميشد. در صحن علني مجلس چقدر به بحثهايي نظير گراني، بيكاري و تورم پرداخته شده است. مجلس درموضوعات فرعي نظير وقف دانشگاه آزاد، استيضاح وزير كار، حقوق مادامالعمر و سؤال از رئيسجمهور ساعتها وقت خانه ملت گرفته ميشد. بايد محاسبه بشود كه مجلس هشتم در سال ۹۰ چند روز فعال داشت و چند روز هم در تعطيلي مطلق بهسر ميبرد. چرا بايد اينگونه باشد. چرا بايد مجلس هشتم قبل از انتخابات ۱۲ اسفند گذشته حدود ۲۳ روز تعطيل بشود، مگر چه موضوع اساسي و مهمي براي نماينده درحال اتفاق است كه خانه ملت بايد بدون در نظر گرفتن مردم و نظام به تعطيلات آن هم با اين حجم برود؟
چرا مردم از تعداد قابل توجهي از نمايندگان مجلس نهم سلب اعتماد كردند؟
عوامل مختلفي نقش داشتهاند و از جمله عملكرد ضعيف نمايندگان در برخي از مسائل است، مثل طرحهاي بدنامي كه مطرح شد و رأي بالايي هم آورد و نمونههاي آن وقف دانشگاه آزاد، حقوق مادامالعمر مسؤلان سياسي كشور، تعرفه واردات و صادرات در حوزه خودرو و مسائل ديگر اينها عواملي است كه مورد شكايت مردم است و عدم رأي اعتماد دوباره مردم به برخي نمايندهها هم نشان از همين عملكرد سوء و پرحاشيه دارد. البته غالب طرحهاي حاشيه ساز بر اثر كاهلي و سستي و خوب مديريت نشدن بود. من نميخواهم بگويم كه از روي عمد بود، واقعاً شايد هم از روي عمد نبود، چون ما از پشت صحنهها خيلي خبر نداريم، ولي نتيجه را ميبينيم و به هر حال اگر اين چند طرح تصويب شده يكي از عوامل اصلياش كمكاري مديريت مجلس بوده است.
چرا اصولگرايان و به خصوص جبهه پايداري اصرار زيادي دارد كه گفتمان حاكم بر جريان سوم تيرسال۸۴ استمرار داشته باشد؟
اگر هر دولت و مجلسي از گفتمان امام(ره) زاويه بگيرند، به همان ميزان در چشم ملت ذليل و خوار خواهند شد. خيليها در طول سه دهه گذشته تلاش كردند گفتمان پايداري امام(ره) را از بين ببرند، به همين دليل اشخاصي همچون مصدق را به عنوان جانشين مطرح كردند، اما ملت قبول نكرد. علت مخالفت غربيها با ما به خاطر نفت و معادنمان نيست، بلكه آنها با گفتمان امام(ره) مخالفند. در سوم تيرماه ۸۴ پرچم گفتمان امام(ره) بلند شد و ديديم كه در طول اين سالها كشور در همه ابعاد به صورت جهشي پيشرفت كرد.
آيتالله مصباح يزدي اين انسان دورانديش كه همه وجودش بصيرت است، با دانستن ارزش اين گفتمان بر تداوم آن تأكيد كرد و بر اساس اتفاقاتي كه در دولت ايجاد شد، تصميم گرفته شد كه اين جبهه تشكيل شود تا رويشهاي بعد از سوم تير را دوباره سازماندهي كند.
اين گفتمان، گفتماني است كه در درون جامعه ايران مطرح است و برگرفته از تفكر اصيل انقلاب اسلامي است و در مقابل زيادهخواهان و بدخواهاني كه خود را حق ميدانند و ديگران را ناحق ميدانند، ايستاده است. مرجع اصلي اين گفتمان، امام(ره) است، هر چند عدهاي ميخواستند در جامعه ما افراد ديگري را جايگزين امام(ره) كنند، اما موفق نشدند. ما وقتي سخن از سادهزيستي به زبان ميآوريم، عدهاي ناراحت ميشوند يا وقتي ميگوييم كه مسئولان بايد در گفتمان رهبري و امام(ره) حركت كنند، سخنان ديگري ميگويند.
آنچه مهم است نگاه و گفتمان، ساده زيستي و مطالبه مردم است و ما بايد با تشريفات مبارزه كنيم و اگر مسئولان واقعاً در راستاي گفتمان امام و رهبري قدم به قدم عمل كنند، سرعت پيشرفت ما دهها برابر خواهد شد. بايد كشور را ساخت، اما ريخت و پاش نكرد. جبهه پايداري به شعار «ما ميتوانيم» اعتقاد دارد و اين شعار انگيزه ميدهد كه در حوزه توليد علم و فناوري و صنعت گامهاي بلندي برداشته شود.
چه برنامه هايي بايد درصدر برنامههاي مجلس نهم قرار بگيرد؟
برنامههاي اقتصادي و خدماتي بايد مردم محور باشد، نه جناحمحور و گروهمحور. مسئولان بايد پاسخ دهند چرا بايد اداري كار كرد و شاهد اين همه تعطيلي در كشور باشيم. دولت نهم نشان داد كه ميتوان ۱۲ ساعت در روز كار كرد و نبايد شاهد اين باشيم كه قانون بودجه روي ميز باشد و مجلس تعطيل باشد. وقتي كه با تحريم مواجهيم و كشور با مسائل ديگري دست و پنجه نرم ميكند، چرا بايد مجلس تعطيل شود؟
در مجلس نهم يكي از نكاتي كه بايد برجسته شود توليد علم و فناوري است. ما معتقديم مديريت جامعه نبايد آنقدر بسته باشد كه يك نفر هفت دوره نماينده مجلس باشد يا كسي كه در جريان فتنه ميتوانست با گفتن جملهاي فضا را تغيير دهد و از گفتن آن جمله دريغ كرد، اين فرد را جبهه متحد رئيس خود ميكند.
نگاه شما به تحركات جريان انحرافي در دوسال اخير وحتي قبل از آن در دولت نهم چيست، اين گروه با چه هدفي حواشي را براي دولت درست ميكند؟
موضوع موضوع سادهاي نيست. انسان ميتواند مسائل را تحليل كند، اما خبر نميتواند بدهد، كما اينكه بحث فتنه را خيليها قبل از وقوع تحليل ميكردند، بحث و بيان ميكردند، امكان وقوعش را مطرح ميكردند. يكي از اساتيد دانشگاه واقعاً چند سال پيش محكم و قاطع ميگفت و حتي بعضيها را اسم ميبرد و ميگفت اينها جلوي انقلاب ميايستند. اصلاً آن موقع كسي نميتوانست باور كند، چون اين پيشگويي معني نداشت و ميگفتيم مگر علم غيب دارد، ولي تحليل ميكرد و آن تحليل تحقق مييافت. در هر نظامي اينگونه مسائل وجود دارد. شايد خاصيتش براي ما كه معتقد به آخرت هستيم، بهترين حرفي كه ميتوانيم بزنيم، اين است كه خدا هيچكسي را بيامتحان نميگذارد، يعني شايد هر كسي هر ادعايي بكند، خدا به همان ادعا امتحانش ميكند، در دوران سازندگي همين اصلاحطلبان مدعياني بودند كه دولت آقاي هاشمي را قبول نداشتند و عليه ايشان مقاله مينوشتند و بحث ميكردند و معتقد بودند اگر آنها بيايند، كشور را در خط امام قرار ميدهند.
اگر نوشتهها و روزنامههاي قبل از دوم خرداد را مرور كنيد، ميبينيد نوك حمله گروهي كه بعداً خودشان را اصلاحطلب ناميدند به سمت شعارهايي بود كه مطرح ميشدند و معتقد بودند دولت دارد از خط انقلاب و امام منحرف ميشود. خداوند هم گفت بفرماييد بياييد جلو. اين گوي و اين ميدان. آمدند چه كار كردند؟ گفتند امام بايد به موزه برود و رفتند در مسيري كه بزرگترين ظلم را به اسم خط امام به امام كردند. اينها ثبت شده است و خودشان هم منكرش نيستند. اين شايد كليدواژهاي باشد كه هر كس ادعايي كند، خداوند ميفرمايد بفرماييد! شايد خداوند به او فرصت ميدهد تا معلوم شود چه كار ميخواهد بكند. در اين جريانات هم بايد ببينيم كه وقتي دولت قدرت را در دست ميگيرد، در معرض بسياري از اين امتحانات است و اينها امتحانات بسيار سخت، گسترده و عميقي است و اگر كوچكترين بيتوجهي بشود، انحراف صددرصدي است و اتفاق ميافتد، سقوط صددرصدي است. انسان ميگويد ايكاش فلان كس شهيد شده بود و الان چه جايگاه و مقامي داشت، ولي الان در مسيري رفته و خودش را آلوده كاري كرده يا انحراف فكري يا مسيري پيدا كرده و مشكلاتي را هم براي خودش و هم براي كشور ايجاد كرده است.
بايد عرض كنم در دولت نهم اين مسائل آنقدرها مشهود نبود و در حد طبيعي مينمود و خيلي غيرطبيعي نبود.
ارزيابي شما از دور دوم انتخابات چيست و ميزان موفقيت و استقبال جبهه پايداري را در اين دوره چگونه ميبينيد؟
به عقيده بنده مهر جبهه پايداري به دل مردم افتاده است و جامعه نشان داده كه استقبال مناسبي به اعضاي اين جبهه و عملكردشان درگذشته دارند.
مردم دريافتهاند كه اعضاي جبهه پايداري سياسيكار و به كانون ثروت و قدرت متصل نيستند و مطمئن هستند كه اگر در مجلس حضور داشته باشند، دولت نهم ديگري را رقم ميزنند، البته اين در صورتي است كه رقبا فضاي انتخاباتي را مسموم نكنند و تبليغات غيراخلاقي را عليه جبهه پايداري در دستور كار قرار ندهند.
بسياري از گروهها نگران هستند كه اگر جبهه پايداري در مجلس نهم حضور پررنگي داشته باشند، دستشان از اموال بيتالمال كوتاه ميشود و ديگر نميتوانند به مانند سابق عمل كنند به همين دليل دست به تخريب زدهاند. مثلاً در نماز جمعه هفته گذشته شاهد بوديم يك مجله ۱۶ صفحهاي در بين نمازگزاران توزيع ميشد كه تماماً تخريب و هجوم نسبت به جبهه پايداري بود.