کد خبر: 459446
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۶:۲۱
پاسخ به شبهات سياسي پيرامون والفجر ۸ از زبان سردار احمد غلامپور ، فرمانده وقت قرارگاه كربلا
حمله به خاك عراق و تسخير سرزمين‌هاي اين كشور در دوران جنگ و نقش فرماندهان در تداوم جنگ دو موضوعي است كه اين فرمانده دوران دفاع مقدس به شرح و بسط آن پرداخته‌اند.

داعيه دفاعي بودن جنگ از جانب ما و نيز تقبيح اشغال خاك كشوري ديگر به صورت كلي و اين سؤال كه آيا هجوم و تسخير خاك عراق در عمليات‌هاي مختلف و از جمله والفجر ۸ (فاو) مخالفتي را از جانب سران كشور يا ديگر افراد صاحب نظر و انديشه به وجود نياورد يا اينكه به طور كلي گفته مي‌شود حضرت امام (ره) از اين اتفاق ناخشنود بودند چقدر درست و قابل اعتنا مي‌باشد و در واقع اين موضوع چه توجيه عقلاني در زمان جنگ داشت؟ جواب به اين سؤال و چند سؤال و شبهه ديگر را مي‌توان اينگونه فتح باب كرد كه قبل از والفجر ۸ و در عمليات خيبر هم وارد عراق شديم و بخشي از خاك عراق را به تسخير خود درآورديم. يعني جزاير شمالي و جنوبي را در خاك عراق گرفتيم، پس مبدأ ورود ما به خاك عراق عمليات فاو نيست بلكه از خيلي قبل‌تر انجام شده است. ثانياً اينكه بهتر است كساني كه شبهه‌هايي از اين دست را مطرح مي‌كنند بروند و پيام حضرت امام (ره) را در ارتباط با عمليات خيبر آن هم در زماني كه بيشترين فشار از طرف نيروهاي عراقي كه با همه توانشان به ما حمله آورده بودند تا بتوانند آن دو جزيره را از نيروهاي ما پس بگيرند و مطالعه كنند. امام (ره) پيامي براي رزمندگان صادر مي‌فرمايند مبني بر اينكه: «حفظ جزاير برابر با حفظ نظام است.»
اين خيلي مسئله مهمي است و بايد توجه داشت كه آن جزاير جزو خاك ايران نبوده‌اند اما امام (ره) آن پيام مهم را نسبت به حفظ آنها صادر مي‌فرمايند. نكته قابل اشاره ديگر و پس از آزادسازي خرمشهر مبني بر چرايي ادامه جنگ كه آن هم از اين دست اظهارات است و جاي تعجب دارد و اينكه چرا ما اجازه مي‌دهيم ديگران از ما سؤال كنند كه چرا بعد از خرمشهر جنگ را ادامه داديد، در واقع اين رزمندگان آن دوران و البته كساني كه در روزهاي خون و حماسه از همه دلبستگي‌هايشان دل‌بريدند و به دفاع از اسلام و ايران پرداختند، بايد اين سؤال را مطرح كنند كه چرا نبايد ادامه مي‌داديم؟
دشمني آمده بدون هيچ دليل و علتي و به طور كاملاً وحشيانه به كشور ما حمله كرده است، بخش زيادي از كشور ما را اشغال كرده، تلفات انساني و اقتصادي بسيار زيادي را بر كشور ما وارد ساخته و بدترين و وحشيانه‌ترين كارها را در حق مردم كشورمان اعمال كرده و بعد از اينكه ما در خرمشهر او را با تودهني و خواري و ذلت بيرون انداخته‌ايم حال كدام عقل سليم مي‌گويد الان كه دشمن عقب‌نشيني كرده است و در مرز مستقر شده حال فكر كنيم كه هيچ اتفاقي نيفتاده است؟! مگر مي‌شود؟ بالاخره اگر ذره‌اي عقلانيت در دنيا وجود داشته باشد و سازمان‌هايي كه متولي بررسي اينگونه مسائل هستند بيايند و از مهاجم و متخاصم بپرسند كه به چه دليلي اين حمله و تهاجم را انجام داده است؛ اگر دنبال يك حقي بوده ‌است كه بايد با مراجعه به سازمان‌هاي ذيربط نسبت به احقاق آن اقدام مي‌كرد و نه با جنگ و ما هم بياييم و بگوييم خب حالا ديگر به نبرد ادامه ندهيم. مگر مي‌شود كسي كه اين همه خسارت وارد كرده ما بگذاريم به راحتي برود و هيچ هزينه‌اي براي آن نپردازد؟ بنابراين اصل اينگونه حر‌ف‌ها و سؤالات به نظر مي‌آيد كه يك نوع فرار به جلو و البته گريز از پاسخ به اين سؤال است كه شما در آن ايام چه كرده‌ايد. اينكه اينگونه حرف‌ها را منتسب مي‌كنند به امام (ره) اين هم دروغ است. امام‌(ره) در هيچ مقطعي از جنگ از ورود نيروهاي رزمنده كشورمان به خاك عراق اعلام نارضايتي نكرده‌اند و هيچ سندي دال بر اينكه ايشان در مورد ادامه جنگ اعلام نارضايتي كرده باشند، وجود ندارد. به طور كلي اين حرف‌ها، حرف‌هاي بي‌ربطي است. اينكه در يك مقطعي امام‌(ره) يك شبهه‌اي برايشان پيش آمده بود راجع به احتمال آسيب ديدن مردم بصره در حين اجراي عمليات يا اگر هم در اين مورد سؤالي را مطرح كرد‌ه‌اند يا دغدغه‌اي داشته‌اند كه آن را به فرماندهان منتقل كرده‌اند و پس از توضيح فرماندهان به ايشان در مورد شرايط منطقه و شرايط نظامي ايشان تأكيد فراوان بر ادامه جنگ داشتند؛ جالب است كه در تمام طول جنگ تحميلي تنها مقطعي كه امام (ره) نامه و پيام صادر مي‌كنند خطاب به مردم عراق و از آنها مي‌خواهند كه با رزمندگان اسلام همكاري داشته باشند، عمليات رمضان است. پس بنابراين اين نكته حرف درستي نيست كه گاهي مطرح مي‌شود مبني بر اينكه امام (ره) مخالف ورود نيروهاي ما به خاك عراق بوده‌اند. زيرا پيام ايشان به مردم عراق راجع به همكاري با نيروهاي ما يك سند خدشه‌ناپذير و غيرقابل انكار در رد اين شبهه و ديگر شبهات ناجوانمردانه‌اي است كه گاهي توسط افراد ناآگاه ابراز مي‌شود و به طور قطع اينگونه مباحث و مسائل بحث‌هايي انحرافي و سياسي است كه با اغراض مختلف مطرح مي‌شود. دليل ديگر موافقت‌ امام (ره) با عمليات‌ها و ادامه دفاع توسط ما انتساب آقاي هاشمي به‌عنوان نماينده ايشان در جنگ است كه پيام اين انتساب موافقت امام‌(ره) با سياست نظامي در پيش گرفته شده و نيز هدايت توان و امكانات مختلف كشور به سمت جبهه‌ها نبرد حق عليه باطل توسط نماينده ايشان است. بنابراين پيام امام (ره) در حفظ جزاير تصرف شده ‌طي عمليات خيبر و نيز صدور پيام ايشان همزمان با عمليات رمضان به مردم عراق از جمله دلايلي است كه هيچ خدشه‌اي به آنها وارد نخواهد بود ضمن اينكه به نظر مي‌رسد طرح اينگونه مسائل به نوعي زير سؤال بردن تصميمات و شخصيت امام (ره) است.
آيا ادامه جنگ با فشار فرماندهان بود؟! يك بحث انحرافي ديگري هم هست و آن مجبور شدن امام (ره) به ادامه جنگ از جانب فرماندهان است كه گاهي از جانب افراد مغرض مطرح مي‌شود در حالي كه حتي اگركساني هم باشند كه زمان حيات امام (ره) را درك نكرده‌اند، با مطالعه آثار و گفتار ايشان به راحتي مي‌توانند بفهمند كه ايشان چه شخصيت محكم، پر صلابت و البته با تدبير و بصيري داشته‌اند آن وقت است كه معلوم مي‌شود طرح اينگونه مباحث جز براي به چالش كشيدن دستاوردهاي شهدا، ايثارگران و آحاد مردم و امام (ره) دليل ديگري نداشته و نخواهد داشت.
نكته مهم ديگر در خصوص عمليات والفجر ۸ تصرف فاو و در واقع موفقيت عمليات والفجر ۸ است كه تا چه اندازه در بالا بردن قدرت چانه‌زني مسئولان سياسي كشور در مجامع بين‌المللي و مجاب كردن شوراي امنيت به صدور قطعنامه‌اي كه مفاد آن شامل موارد مورد نظر سران نظام، نيز مشخص شدن متجاوز در پايان جنگ تأثيرگذار بود؟
در اين باره هم بايد گفت عمليات والفجر ۸ و به تبع آن تصرف فاو توسط رزمندگان اسلام تأثيرات بسيار زيادي بر مناسبات سياسي داشت. لازم است اين نكته را عرض كنم وقتي كه ما طرح اوليه را با آقاي هاشمي مطرح كرديم ايشان در آن زمان به ما گفت كه اگر بتوانيد فاو را تصرف كنيد ما اين قدرت را خواهيم داشت جنگ را با توجه به حفظ منافع كشورمان به پايان برسانيم. در واقع اين عمليات و موفقيت آن در اين درجه از اعتبار و اهميت سياسي قرار داشت. لازم است كه اشاره‌اي هم به از دست دادن فاو بكنم. ما زماني فاو را از دست داديم كه همه توان رزم ما در منطقه شمال غرب مشغول عمليات والفجر ۱۰ بود و طبيعي هم بود وقتي تمركز ما و فرماندهان و عمده امكانات ما در منطقه شمال غرب بود فاو را كه با يك توان ضعيف‌تري داشتيم پدافند مي‌كرديم از دست داديم. ببينيد ما بعد از فاو شملچه را هم از دست داديم. شلمچه را در شرايطي از دست داديم كه بيشترين توان ما در آنجا حضور داشت. جاي تعجب است كه همه مي‌پرسند چرا فاو را از دست داديم؟
اين درحالي است كه براي از دست دادن فاو شايد بشود دليلي آورد اما براي از دست دادن شلمچه نمي‌توانيم دليل قانع كننده‌اي بياوريم. پس معلوم مي‌شود كه حوادث جنگ به صورت زنجيروار به همديگر متصل بوده‌اند كه منشأ آن را بايد در جاي ديگر و در موضوعات ديگري پيدا كرد كه البته يك بحث بسيار مفصل و گسترده‌اي است. يكي از بي‌انصافي‌هايي هم كه به نظامي‌ها منسوب مي‌كنند با اين مضمون كه اينها ديگر توكلشان ضعيف شده بود و ... واقعاً ظلمي مضاعف است كه در حق بچه‌هاي رزمنده و ايثارگر روا داشته مي‌شود. لازم است يك نكته ديگري بنده اينجا بگويم و آن اين است كه نبايد از ادوات و جنگ افزارهايي كه دشمنان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي ما در اختيار عراق مي‌گذاشتند به راحتي گذشت. ما از كشورهاي بسياري اسير داريم كه به عنوان مزدور براي عراق و عليه ما مي‌جنگيدند. امريكا و غرب تمام توان اطلاعاتي و ماهواره‌اي و تسليحاتي خود را در اختيار رژيم بعث قرار داده بودند. كوچك‌ترين تحركات توسط ماهواره‌هاي جاسوسي امريكا به عراق گزارش مي‌شد. مختصات تمام نقاط حساس و كليدي كشورمان توسط غربي‌ها و به خصوص امريكا در اختيار عراق قرار مي‌گرفت.
در اواخر جنگ هم فروش تسليحات شيميايي و جنگ افزارهاي ممنوعه به عراق باعث تهاجمات شيميايي به جبهه‌ها و حتي مناطق غيرنظامي توسط عراق شد كه فشاري مضاعف بود. نبايد فراموش كرد بدترين تحريم‌ها عليه كشور و انقلاب نوپاي ما اعمال مي‌شد. هيچ كشوري حاضر به فروش تسليحات به ما نبود حتي ما براي خريد سيم‌خاردار هم تحريم بوديم. اينها همه بخشي از عمده مشكلات ما در زمان جنگ بود. پس از عمليات والفجر ۸ ، امريكا و غربي‌ها ديدند كه عراق توان مقابله با نيروهاي ما را ندارد و اينگونه بود كه عملاً وارد جنگ با ما شدند، نمونه‌اش زدن نفتكش‌ها و هواپيماي مسافربري ايران بود، نديدن تمام اين حمايت‌ها كه از عراق مي‌شد و فقط در مقام پرسشگري برآمدن جفاي مضاعف و ناجوانمردانه‌اي است كه گاهي از سوي برخي افراد صورت مي‌گيرد. البته خود آن كساني كه اين شبهات را در اذهان مردم به وجود مي‌آورند مي‌دانند كه موقعيت ما نسبت به عراق در طول دفاع مقدس رويارويي دو كشور نبود بلكه يك طرف ما بوديم و يك طرف ديگر تمام دنياي كفر و شرك با همه اعوان و انصار و امكاناتشان. نبايد اجازه داد كسي يا كساني با وجود اين همه ادله و سند ما را مورد سؤال قرار دهند بلكه اين ما هستيم كه بايد آنان را مورد سؤال قرار دهيم كه در زمان جنگ شما كجا بوديد؟

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار