در ابتدا مختصري از تاريخچه فعاليت فصلنامه پلاك هشت بگوييد؟
فصلنامه پلاك هشت نشريهاي تخصصي در حوزه فرهنگ و هنر پايداري است كه دو سال پيش توسط معاونت هنري بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس با مسئوليت احسان محمدحسني شروع به فعاليت كرد. پس از انتشار دو شماره اول پلاك هشت، مديريت نشريه به من واگذار شد و تاكنون كه ۱۵ شماره آن منتشر شده مسئوليت آن را برعهده دارم.
با توجه به وظايف معاونت هنري بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس در عرصه هنرهايي چون سينما، تئاتر، نقاشي، آثار تجسمي و سرود با محوريت دفاع مقدس اين نشريه نيز با اين رويكرد منتشر ميشود.
درواقع هدف ما در نشريه پلاك هشت بيشتر معرفي سوژه به هنرمندان است.
در برخي محافل بيان ميشود كه چه ضرورتي دارد بعد از ۲۳ سال كه از جنگ گذشته است، ما به موضوع دفاع مقدس بپردازيم، شما چه پاسخي در برابر چنين سخناني داريد؟
طول زمان هيچ گاه يك ضرورت را از بين نميبرد. هر چقدر ما از دوران دفاع مقدس فاصله ميگيريم احساس نياز ما و جامعه براي شناخت فرهنگ پايداري و دفاع مقدس بيشتر ميشود.
ما بايد گذشته خودمان را به ياد داشته باشيم تا بتوانيم در آينده از آن سرمشق بگيريم.
در هنر معمولاً بايد اتفاقي رخ داده باشد كه آن رويداد بتواند خميرمايه آن اثر هنري شود. چه در عرصه سينما، تئاتر و فيلم مستند ما به وقايع آن دوران نياز داريم تا بر اساس آن يك اثر هنري را توليد كنيم.
در توليد اثر هنري امكان دارد پرداختن به يك حادثه، جاذبه كافي را نداشته باشد و بايد به هنرمند كمك كرد تا بتواند اثري فاخر توليد كند. يك سوژه خام كه زماني اتفاق افتاده است در قالب هنر كه ميآيد براي اينكه راحتتر در جامعه پذيرفته شود بايد كمي چاشني درام، عشق و ... به آن اضافه كرد.
اشكالي ندارد اما آنچه مهم است اينكه هميشه گذشته خودمان را به ياد داشته باشيم تا بتوانيم در آينده از آن سرمشق بگيريم. چه موضوعي از اين مهمتر كه ما هشت سال از تاريخ مملكت اسلاميمان و مردممان به جنگي اختصاص داشت كه كاملاً يك طرفه بود و تمام جهان در مقابل جوانان كشورمان ايستادند.
اينها بايد به نسل جوان ما گفته شود كه آنها بدانند چه اتفاقاتي افتاده است. ضرورت دارد كه در نشريات، مطبوعات، در كتابها و همچنين در صدا و سيما به آن پرداخته شود.
اين انتقال چگونه بايد باشد؟
هركسي در هر كجا مسئوليتي دارد، وظيفه دارد كه فرهنگ دفاع مقدس را به جامعه انتقال دهد. چگونگي انتقال آن نيز بستگي به هنر افراد دارد، ميخواهد ساخت يك فيلم و سريال باشد يا از طريق ادبيات و انتشار نشريهاي با اين موضوع.
شاخصه فرهنگ پايداري اين است كه فرهنگ ازخودگذشتگي و ايثار را بيان ميكند و اين شاخصه پيش برنده است.
به نظر شما نگرش مطبوعات و نشريات به مباحث دفاع مقدس نگرش اصولي و متعهدانه است؟
من نميتوانم قضاوت كنم چرا كه كار كارشناسي شده ميخواهد ولي كمبود و كاستيهايي هست. اگر رسانههاي ما چه روزنامهها و رسانههاي نوشتاري و چه رسانههاي شنيداري و ديداري خوب انتقال ميدادند و خوب به وظيفه خودشان عمل ميكردند، اين قدر فاصله بين جامعه و رزمندگان، شهدا و ايثارگران احساس نميشد.
حتماً كاستيهايي بوده است و به تعبير حضرت آقا. نتوانستيم از اين «گنج» استفاده كنيم. اگر بهتر كار ميكرديم قطعاً برداشت ما بيشتر از اينها بود.
به نظر شما اصليترين موانع پرداختن به فرهنگ پايداري چيست؟
به نظرم نداشتن بودجه و پشتوانه مالي از بزرگترين موانع بر سر راه نشريات است. حمايت كنندهاي كه يك نويسنده، فيلمساز، نقاش و هنرمند را پشتيباني كند تا اثري فاخر توليد كند، وجود ندارد.
در انقلاب روسيه، زماني كه توانستند در پايان جنگ جهاني دوم پيروز شوند، مسئولان به هنرمندان پول و تمام امكانات زندگي دارند و گفتند مثلاً در اين ويلا بنشينيد و فقط در مورد كشتههاي جنگ و حوادث آن، رمان، داستان، فيلمنامه و ... بنويسيد. براي همين قويترين ادبيات جنگي مانند كتاب جنگ و صلح تولستوي از بلوك شرق شكل گرفته است، چون سرمايهگذاري كردهاند.
در اينجا مسئولان ما نه تنها سرمايهگذاري نميكنند.
حتي لساني و معنوي نيز از هنرمندان حمايت نميكنند.
چرا حمايتها ضعيف است؟
به خاطر نبود چراغ راه است. بايد مراكز قانونگذاري به فكر باشند و قانوني وضع كنند كه مثلاً فلان سازمان مقداري از بودجهاش را در اين راه خرج كند. همانطور كه موظف است بودجه براي خوراك نيروها، براي اياب و ذهاب نيروها تعيين كند، فراي فكر و انديشه پرسنل، كاركنان وكارمند، اين را قرار دهد. رديف معين كنند كه مثلاً دو درصد از بودجه سازمان به موضوع دفاع مقدس اختصاص يابد. حال ممكن است با بردن كاركنان به راهيان نور باشد يا حمايت كنند كه يك فيلم خوب ساخته شود يا يك تئاتر خوب به نمايش در بيايد يا اينكه يك كتاب و نشريه دفاع مقدس توليد شود.
بايد به فكر اين مشكل بر سر راه پديد آورندگان محصولات دفاع مقدس بود تا برطرف شود، همانند كاري كه در شوروي انجام شد و به نويسنده گفتند تو هيچ دغدغهاي نداشته باش و فقط برو بنويس و توليد كن.
اگر اين دغدغهها حل شود. بسياري از مشكلات خود به خود مرتفع ميشود.
مسئولان چه بايد بكنند؟
همانطور كه گفتم بايد قانونمند شوند. تاكنون تمام فعاليتها در حوزه پايداري جزيرهاي انجام گرفته است، مثلاً مسئولان به استانهاي مختلف كه ميروند كار گروه فرهنگي را به تصويب ميرسانند ولي در اجرا زماني كه به آن استان ميرويم و نگاه ميكنيم كه پس از دوسال كه از آن مصوبه ميگذرد هيچ اتفاقي نيفتاده است.
بنابر اين علاوه بر اينكه بايد مصوبه و قانونمند باشد بايد پشتوانه اجرايي داشته باشد و سازمانهاي نظارتي كنترل كنند كه بودجه آيا در محل مصوب شده خرج شده و آيا كيفيت كار مطلوب بوده است يا خير؟
رويكرد و نگرش فصلنامه پلاك هشت در زمينه دفاع مقدس چيست؟
همانطور كه در زير تيتر عنوان فصلنامه آمده است، اين نشريه فرهنگ و هنر پايداري را پيگيري ميكند. ممكن است نقد يك فيلم يا يك مقاله باشد يا معرفي كتابها، نمايشنامهها و ... باشد كه هدف كلي آن معرفي سوژه مناسب براي كارهاي بزرگتر است. هميشه هنرمندان ما از فقر سوژه مينالند و ميگويند ما در دفاع مقدس سوژهاي كه تمام زواياي زندگي را داشته باشد، نداريم، اما در اين نشريه ما نشان ميدهيم كه سوژه و موضوع براي كار كردن بسيار است، آنها ميتوانند از اين استفاده كنند.
چشم انداز ادب و هنر پايداري را چگونه ميبينيد، آيا توانايي جهاني شدن را دارد؟
قطعاً چنين توانايياي وجود دارد. حوادثي كه در جنگ ما رخ داده است از بسياري از استانداردهاي بينالمللي بالاتر است. عبور از اروند رود يك اتفاق بزرگ در جنگ بود كه بيشتر كارشناسان نظامي جهان به بزرگي از آن ياد ميكنند، نويسندگان با بيان اين اتفاق نادر در جنگ ميتوانند در سطح جهان حرفي براي گفتن داشته باشند؛ زماني كه در جنگ جهاني اتفاقاتي برجسته ميشود و روي آن بررسي و گفتوگو ميشود، در جنگ ما نيز اتفاقات برجسته زيادي به وقوع پيوسته است؛ حوادث ناب كه ميتواند دستمايه يك اثر هنري جذاب باشد و آن اثر نيز قابليت جهاني شدن را دارد.
بسياري از كتابهايي كه در زمينه دفاع مقدس چاپ شدهاند اين ويژگي را دارند كه بينالمللي شوند، به زبانهاي مختلف ترجمه و منتشر شوند. گاهي در جلسات صحبت ميشود كه چرا كتابهاي دفاع مقدس ترجمه نمي شود و تعداد انگشت شماري ترجمه شدهاند كه اصلاً كفايت نميكند و بايد از فرهنگ دفاع مقدس دفاع كنيم؛ فرهنگي كه عامل پيروزي ماست.
چرا در صدا و سيما، مطبوعات و نشريات به موضوع دفاع مقدس و فرهنگ پايداري كم پرداخته ميشود؟
چون بها به اين كارها داده نميشود. در تلويزيون كشورمان براي يك سريال سخيف ارزش مادي قائل هستند ولي براي فيلم مستند و ... با موضوع دفاع مقدس اگر تمام استانداردهاي جهاني را هم رعايت كرده باشد، تلويزيون تنها لطفي كه ميكند اين است كه چند دقيقهاي آنتن را به آن اختصاص ميدهد و حاضر نيست هزينه كند.
چرا براي سريالي كه حتي بدآموزي در آن هست پول بدهند ولي براي فيلم كه يك فرد دلسوز رفته و آن فيلم را ساخته چه فيلم مستند، فيلم كوتاه يا يك كليپ را ساخته است پول نميدهند و فقط آنتن ميدهند كه آن پخش شود.
كمرنگ بودن فرهنگ پايداري در رسانهها موجب فاصله گرفتن جامعه از اين فرهنگ ميشود و مردم ارتباط برقرار نميكنند.
صدا و سيما هم چون صورت مسئله را پاك كردند ميگويند پس اتفاقي نميافتد. قسمت جبهه و جنگ را از سازمان حذف ميكنيم. همانطور كه حذف كردند و هيچ اتفاقي نيفتاد.
تلويزيون برنامه منظمي كه براي پخش مستند روايت فتح داشت حذف كرد و هيچ اتفاقي نيفتاد. اين خود به خود ملكه ميشود و در ذهن مسئولان رسانهها جا ميافتد كه پس نيازي نيست در روزنامهها صفحه جبهه و جنگ داشته باشيم.
در مصاحبه با سردبير نشريه امتداد بيان شد كه يكي از مشكلات نشريات دفاع مقدس عدم حضور نويسندگان صاحب سبك در عرصه نويسندگي با محور دفاع مقدس است. نظر شما چيست؟ شما در فصلنامه پلاك هشت اين مشكل را چگونه رفع كرديد؟
رفع نكرديم. ما در چند تا از سرمقالههاي خود از اين قضيه ناليديم و گفتيم كه«... دست به قلم نميشوند آنهايي هم كه دست به قلم هستند روي خوش نشان نميدهند.»
فقر نيروي انساني، فقر آدم خوش ذوق و هنرمند در اين عرصه شديداً احساس ميشود.
نه تربيت كرديم، نه كسي تربيت شده آمده است. فقط مجبوريم يك نشريه كه بايد تعداد زيادي هيئت تحريريه و كارمند و ... داشته باشد را با چند نفر محدود انجام دهيم.
در پايان بفرماييد بزرگترين دغدغه پلاك هشت چيست؟
سعي ما اين است كه دريچهاي را براي هنرمندان باز كنيم و هم در زمينه سوژهيابي دفاع مقدس كمك يار آنها باشيم و آثار و توليداتي كه دارند را نقد و بررسي كنيم و تا ميتوانيم روشنگري كنيم. مثلاً فيلمي كه آن را در ژانر دفاع مقدس قرار دادند آيا فيلم خوب و مناسبي هست و ميتواند مؤثر باشد يا اينكه واقعيت را تحريف كرده است.
الان هم مد شده كه واقعيات جنگ را وارونه نشان ميدهند و فيلمي را به نام نوگرايي ميسازند و جنگ را وارونه نشان ميدهند.