سیستان و بلوچستان در یک سال اخیر شاهد شهادت تعداد قابل توجهی از مأموران انتظامی بوده است. عصر ۲۱ فروردین در حمله گروهک تروریستی جیشالعدل به نیروهای انتظامی که در حین گشتزنی در شهر سیب و سوران برای تأمین امنیت مردم در شب عید فطر بودند، پنج نفر از دلاورمردان پلیس به شهادت رسیدند و عناصر تروریستی متواری شدند، ۱۵ فروردین هم عناصر گروه وابسته به گروهک تکفیری تروریستی جیش العدل حملاتی را علیه مقرهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پلیس در شهرهای راسک و چابهار در استان سیستان و بلوچستان درشرق کشور اجرا کردند که این حملات به شهادت ۱۵ تن از نیروهای امنیتی منجر شد و همه مهاجمان تکفیری این حملات که تعدادشان ۱۸ نفر بود، به هلاکت رسیدند، حملات این گروهک تا این سطح از عملیات تا امروز بیسابقه بوده است، جیش العدل که پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی تقریباً به کما رفته بود اخیراً تا سطحی احیا شده که چندین عملیات تروریستی را در سیستان و بلوچستان اجرا کرده است. این گروهک تروریستی چند ماه قبل هم به پاسگاهی در شهرستان راسک حمله کرد و باعث شهادت ۱۱ تن از نیروهای مدافع وطن شد، عامل موفقیت عملیاتهای این گروهک مربوط به ضعف امنیت ما نبوده، بیشتر به دلیل حمایتهای پیدا و پنهان عوامل مختلف از جمله حمایتهای مالی برخی کشورهای عربی مخالف ایران و حمایتهای سرویس اطلاعات ارتش پاکستان ISI است، به گواه بسیاری از کارشناسان و مسئولان سابق امریکایی این سرویس اطلاعاتی قدرتی بالاتر از دولت پاکستان دارد و در اکثریت نهادها نفوذ دارد، یکی از اهداف این سازمان تأمین و حفاظت از منافع ملی پاکستان در داخل و خارج از آن است، ISI به دلیل شرایطی که در گذشته در پاکستان وجود داشته مثل درگیری با هند و حمله شوروی به افغانستان توانست حمایتهای ویژهای از سرویس CIA دریافت کند و بعضاً کارکرد آن شباهت بسیاری به سرویس اطلاعاتی امریکا دارد، پس در نتیجه قدرت بسیاری دارد. با این شرایط پس نمیتوان عدم برخورد با گروهک جیش العدل را در ناتوانی پاکستان دید و این عدم برخورد به دلیل منافع ملی پاکستان است، این کشور رقیب منطقهای ما در رابطه با افغانستان و آسیای میانه و هند است و منافع خود را در عدم پیشرفت طرحهای بزرگ اقتصادی و عمرانی کشور نظیر توسعه سواحل مکران و بندر چابهار و پروژههای انتقال آب، خط لوله گاز به پاکستان و هند و عدم امنیت جنوب شرق میداند، به همین دلیل تلاش میکند این طرحها به نتیجه نرسد یا در توسعه آن اختلال ایجاد شود، یکی از راههای ایجاد اختلال ناامن کردن این مناطق است که این گروهک میتواند نقش مهمی را برای ISI و پاکستان ایفا کند.
در کنار کمکهای خارجی به گروهک جیش العدل نباید از نقش تفرقهآمیز برخی سران در استان سیستان و بلوچستان، چون مولوی عبدالحمید و مولوی نقشبندی به سادگی گذر کرد، درحالی که توقع میرفت عبدالحمید با محکومیت این اقدام جنایتکارانه چابهار و راسک مانع از آن شود که تروریستها از هویت او برای توجیه جنایتشان بهره برداری کنند او این کار را نکرده و حتی با دعوت به گفتگو با تروریستها ابهامات دیگری را نیز در اذهان عمومی بهوجود آورد، گروهک تروریستی جیش العدل مهمترین هدف خود برای دست زدن به اقدامات تروریستی در جنوب سیستان و بلوچستان را جلوگیری از اجرای طرح توسعه سواحل مکران اعلام کرد؛ امری که پیش از این امام جمعه مسجد مکی مطرح کرده بود.
عبدالحمید پس از سیل سال گذشته در سیستان و بلوچستان از مسئولان خواسته بود به جای طرح توسعه مکران به سیل زدگان منطقه توجه کنند. حال آنکه توسعه سواحل مکران به توسعه زیرساختی منطقه نیز میانجامد و منافاتی با رسیدگی به سیل زدگان ندارد، ذکر این نکته نیز مهم است که دلیل دیگر حملات شدید این گروهک به مقرهای نظامی در خاک ایران تحت فشار قرار گرفتن دست پشت پرده این گروهک رژیم صهیونیستی است، این حملات به منظور برهم زدن تمرکز ایران و جلوگیری از پاسخ به رژیم است که در روزهای گذشته ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را مورد حمله قرار داده و باعث شهادت چند تن از سرداران سرافراز شد، به همین دلیل است که نباید نقش درگیریهای منطقهای و توطئه رژیم صهیونیستی را هم نادیده گرفت، اگر سازمان جاسوسی رژیم ارتباط مستقیمی با گروهک جیش العدل ندارد، اما میتواند از طریق سرویسهای اطلاعاتی کشورهای عربی و انگلیس و حتی CIA بر عملیاتهای آن اثر بگذارد شاهد آن هم پیچیدگی سبک عملیات این گروهک است، کشفیات اسلحه و نیروهای عمل کننده تروریست نشان از عملیاتی حرفهای با تجهیزاتی پیچیده داشته است و از عهده یک گروهک کوچک ساخته نبوده است. وجود این گروهک علاوه بر مشکلات امنیتی میتواند توسعه بندر چابهار و مابقی طرحهای عمرانی استان سیستان و بلوچستان را تحت تأثیر قرار دهد، بدین منظور باید این مسئله را ریشهای حل کرد. یکی از دلایلی که نمیتوان به درستی با این گروهک برخورد کرد وجود پایگاه در خاک پاکستان و همان طور که گفته شد عزمی از طرف پاکستان برای برخورد وجود ندارد، برای ریشه کنی تروریسم باید یک عملیات خارجی دقیق و با پیوستهای دیپلماتیک را در خاک پاکستان انجام داد. طرف پاکستانی اعلام کرده که بر منطقهای که این گروهک حضور دارد تسلطی ندارد، پس نمیتواند به خاطر منطقهای که تحت تسلط ندارد و پناه امن تروریست هاست، با ایران وارد درگیری شود.