جوان آنلاین: دکتر علی دلداری، قاضی دادگاه کیفری ۱ استان تهران، در صفحه اینستاگرام خود نوشت: امروز وقتی با دستبند و پابند وارد دادگاه شد و چهره کودکانهاش را دیدم در حیرت بودم از این حجم خشونت رفتاریاش. امیرمهدی ۱۸ ساله، با چند نفر دختر و پسر همسن خود ساعت ۲ نصف شب! در یکی از پارکهای تهران در حال تفریح هستند و سگی نیز همراه دارند. فردی به آنها نزدیک شده و بیجهت مشاجره شروع میشود. ادعا میکنند قصد ربایش سگ را داشته که امیرمهدی قصه ما، سگ و دخترک جوان را از صحنه خارج میکند و بلافاصله با چاقو به صحنه مشاجره برمیگردد و با خروج از لابهلای بوتهها ناگهان ضربهای به قلب طرف مقابل وارد میکند و نتیجه این میشود که به خاطر سگ، الان مرتکب قتل عمد شده است. ادعای دفاع مشروع مینماید! از پرونده که بگذریم در دادگاه چشمم دنبال پدر یا مادرش بود بپرسم آیا در کنترل و نظارت بر رفتار فرزندشان کوتاهی نکردهاند؟! کدام اولویت مهمی داشتهاند که از فرزند خود غافل بودهاند در آن ساعت شب کجاست و چرا چاقو همراه داشته؟ ذهنم درگیر این حجم از خشونتی است که عادی شده و نتیجه مرگبار به همراه دارد، اما اولیای دم قصاص امیرمهدی را میخواهند و راستی قلم چگونه رقم بزند حکمش را؟! ما را چه شده که خشونت مثل عفونت به همه جا سرایت کرده است. القصه رسیدم منزل و جهت رفع خستگی دقایقی پای تلویزیون نشستم. سریالی ایرانی که در همه شهر تبلیغاتش موجود است از یکی از شبکههای نمایش خانگی در حال پخش بود. آنچه در ۱۰ دقیقه دیدم مبهوتم کرد. اسلحه را به دست دخترکی دادند تا به حیوان زبان بستهای شلیک کند و او توهینها را به جان خرید، اما شلیک نکرد، پسر جوانی اسلحه را گرفت و صدای شلیک آمد و اسب نقش بر زمین شد و خون به سر و صورت همه پاشید! به دستور سر دسته تبهکارشان فردی را که به آن اسب مواد مخدر داده بود گرفتند و ربودند و زدند و در حلقش اسید ریختند و زنده زنده آتشش زدند! راستی به کجا میرویم؟ چرا این همه خشونت ترویج میشود؟ چرا قبح قتل و جنایت در این تولیدات ریخته میشود؟ مگر نه این است که زیبایی هنر در تلطیف فضا باید باشد؟! انگار صنعت فیلم هم جلوتر از مخاطبش، خشونت پراکنی میکند و هزار تأسف که ما چقدر همه چیزمان به هم میآید. به کرات از امیرمهدیهای قاتل سؤال کردهام شگرد جنایت را کجا یاد گرفتهای و گفتهاند از فیلمها! پدر و مادر عزیز! بیا کودکان را دریابیم. والسلام.