کد خبر: 1209341
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۰
فرمانده انتظامی تهران بزرگ از دستگیری ۲۹۴ سارق خبر داد
اعضای یک شبکه مخوف از باند اتباع بیگانه که در جریان یکی از زورگیری‌های خود تازه دامادی را در پارک نهج‌البلاغه به قتل رسانده‌بودند و اعضای باند سارق مسلح که برای فراری دادن یکی از اعضای باندشان به بیمارستان پلیس حمله کرده‌بودند، همراه ۶۶ باند دیگر با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بازداشت شدند.
غلامرضا مسکنی

جوان آنلاین: اعضای یک شبکه مخوف از باند اتباع بیگانه که در جریان یکی از زورگیری‌های خود تازه دامادی را در پارک نهج‌البلاغه به قتل رسانده‌بودند و اعضای باند سارق مسلح که برای فراری دادن یکی از اعضای باندشان به بیمارستان پلیس حمله کرده‌بودند، همراه ۶۶ باند دیگر با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بازداشت شدند.
صبح دیروز پلیس تهران بزرگ ۲۹۴ سارق و مالخر را که در قالب ۶۸ باند بازداشت کرده‌بودند برای چندمین بار در محوطه پلیس آگاهی تهران به صف کردند. تعدادی از سارقان با اینکه برای اولین بار بازداشت شده‌بودند در جریان زورگیری‌های خشن‌شان مرتکب قتل هم شده‌بودند، اما تعدادی هم سابقه‌دار بودند که برای چندمین‌بار مأموران پلیس آن‌ها را دستگیر کرده‌بودند. آن‌ها همان سارقان سابقه‌داری هستند که قرار است به صورت هوشمند و با پا‌بند الکترونیکی از سوی پلیس کنترل شوند تا شاهد سرقت‌های کمتری باشیم. سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ در پاسخ به پرسش خبرنگار ما که طرح استفاده از پابند‌های الکترونیکی چه زمانی در تهران اجرا می‌شود، گفت: «طرح استفاده از پابند‌های الکترونیکی به زودی با همکاری قوه قضائیه و دستور فرمانده کل انتظامی اجرا می‌شود و پلیس تهران هم برای اجرای این طرح اعلام آمادگی کرده‌است. این طرح وقتی اجرا شود سارقان و مجرمان سابقه‌دار به راحتی کنترل می‌شوند و نتایج خوبی هم به دنبال خواهد داشت و آمار سرقت‌ها هم کاهش پیدا می‌کند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با بیان اینکه پلیس خودش را پاسخگو می‌داند، گفت: اگر سارقان دست به خشونت بزنند و بخواهند در برابر مردم و پلیس گردنکشی کنند، حتماً صدای آن‌ها را در نطفه خفه و با آن‌ها به شدت برخورد می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم که شهر را ناامن کنند.
وی با اشاره به دستگیری خفت‌گیران بوستان‌های تهران گفت: باند سارقی که در جریان خفت‌گیری مرتکب قتل شده‌بودند، طی ۲۴‌ساعت شناسایی و دستگیر شدند. از سوی دیگر مأموران پلیس با لباس شخصی در ۲۰۰ پارک مختلف حضور دارند تا بتوانند عملکرد بهتری را در راستای شناسایی و دستگیری سارقان انجام دهند.

قتل تازه داماد
در میان متهمان تعدادی زن و مرد هم به عنوان شاکی حضور دارند. یکی از آن‌ها زن جوانی است که ۱۵ روز قبل زورگیران خشن در پارک نهج‌البلاغه نامزدش را مقابل چشمانش به قتل رساندند. او می‌گوید قرار بود به زودی مراسم جشن ازدواجشان را بگیرند و لباس سفید عروس به تن کند، اما الان با لباس سیاه برای مواجهه با عاملان قتل به پلیس آگاهی آمده‌است. وقتی قاتل مو فرفری را با دست نشان می‌دهد، ترس و لرز در چهره‌اش نمایان می‌شود و اشک از پهنای صورتش می‌لغزد و نفسش به شماره می‌افتد.

زورگیران خشن
دختر جوان درباره روز حادثه به خبرنگار ما گفت: «من و نامزدم اهل ورزش بودیم و به همین سبب هفته‌ای دو، سه بار برای ورزش و پیاده‌روی به پارک نهج‌البلاغه می‌آمدیم و هم ورزش و هم درباره زندگی آینده‌مان با هم صحبت می‌کردیم. شب حادثه مثل همیشه به پارک آمدیم و در حال پیاده‌روی بودیم که ناگهان چهار یا پنج مرد جوان با چاقو و قمه به ما حمله کردند. یک نفرشان مرا به مشت و لگد گرفت و سه یا چهار نفر دیگر هم با فرهاد درگیر شدند. در همین لحظه احساس سوزش عجیبی شانه‌ام را گرفت و متوجه شدم یکی از آن‌ها از پشت ضربه چاقویی به شانه‌ام زد و بعد هم زمین خوردم و سرم به لبه جدول برخورد کرد و ثانیه‌هایی چشمانم تار شد.»

غم‌انگیز‌ترین لحظه زندگی
دختر جوان با چشمانی گریان ادامه داد: «وقتی از زمین بلند شدم، آن‌ها با فرها‌د درگیر بودند و یکی از آن‌ها که موفرفری است با چاقو چند ضربه به کتف نامزدم زد. صدای دلخراش فرهاد به آسمان بلند شد و زورگیران خشن هم تلفن همراه او و دستبند طلای مرا سرقت و فرار کردند. به سوی فرهاد رفتم، او به سختی نفس می‌کشید و من به سرعت به طرف نگهبان پارک رفتم و از او کمک خواستم. او کمکی به من نکرد و همان لحظه دو، سه نفر از همکاران نگهبان با خودروی پژو ۲۰۶ آمدند و با گریه و التماس خواستم نامزدم را با خودرویشان به بیمارستان برسانند، اما آن‌ها گفتند باید منتظر آمبولانس بمانم. نا‌امید به طرف فرهاد رفتم، سرش را روی زانویم گذاشتم و منتظر آمبولانس ماندم. هنوز نفس می‌کشید، اما به سختی، می‌گفت نفسم تنگ‌شده. دقایقی گذشت و فرهاد حلقه نامزدی‌مان از انگشتش بیرون آورد و در دستان من قرار داد و قبل از آمدن آمبولانس مقابل چشمانم نفسش قطع شد. سخت‌ترین و غم‌انگیزترین لحظات زندگی‌ام پیش چشمم بود و فقط گریه می‌کردم. سارقان خیلی تلاش کردند حلقه‌های نامزدی‌مان را هم از انگشت من و نامزدم بیرون آورند، اما بیرون نیامد. آن‌ها قبل از ما سراغ دختر و پسر دیگری هم رفته‌بودند و از آن‌ها زورگیری کرده‌بودند. آن دختر و پسر شاهد زورگیری از ما بودند، اما هیچ کمکی نکردند.‌ای کاش نگهبان پارک و همکارانش پیکر زخمی فرهاد را به بیمارستان منتقل می‌کردند، شاید الان او زنده بود و‌ای کاش سارقان قبل از درگیری اموال ما را درخواست می‌کردند.»

قاتل خونسرد
باند زورگیران خشن، شش پسر جوان افغان هستند که هر کدام در تاریخ‌های متفاوتی به صورت غیر‌مجاز وارد ایران و در تهران ساکن شده‌اند. متهمان در مدت کوتاهی زورگیری‌های سریالی هولناکی را در پارک‌های پردیسان، نهج البلاغه، سیمای ایران و فدک پایتخت مرتکب شدند و در جریان یکی از زورگیری‌ها تازه دامادی را در پارک نهج‌البلاغه به قتل رساندند. قاتل پسر ۱۸ ساله‌ای به نام نصیر است که با خونسردی جریان قتل را توضیح می‌دهد.
نصیر سابقه داری؟
نه، ما هیچ کدام‌مان سابقه نداریم و برای اولین‌بار مرتکب جرم شدیم.

چرا؟
درآمدمان کم بود و هزینه زندگی‌مان زیاد. مثلاً من کار می‌کردم تا خرج زندگی چند نفر از خانواده‌ام را بدهم. به همین دلیل وقتی دوستانم پیشنهاد دادند برای زورگیری به پارک برویم، من قبول کردم.
چند نفر عضو باند هستید؟
ما شش نفر هستیم، اما در سرقت‌های مختلف تعدادمان کم و زیاد می‌شد و بستگی به سردسته باند داشت که با چه کسانی برای زورگیری تماس بگیرد.

شما سردسته باند هستی؟
سردسته باند هم در هر سرقت تغییر می‌کرد. معمولاً از ما شش نفر هر کدام که با دیگران تماس می‌گرفت، او سردسته بود و دستور می‌داد.

بیشتر توضیح بده؟
ما معمولاً پارک‌ها را برای زورگیری انتخاب می‌کردیم و هر چند روز یک‌بار هم برای اجرای نقشه‌مان به پارکی می‌رفتیم. هر کدام از ما که با دیگران تماس می‌گرفت و برای زورگیری قرار می‌گذاشت، سردسته بود. سردسته پارک مورد نظر را انتخاب می‌کرد و تمامی جوانب را می‌سنجید و وقتی مطمئن می‌شد پارک خلوت است و به جز تعدادی زن و مرد کسی دیگر در پارک نیست با ما تماس می‌گرفت و ما هم با چاقو و قمه به سرعت خودمان را به پارک می‌رساندیم. سردسته آن روز خودش وارد درگیری نمی‌شد و در بلندی‌ها مثل پل‌های عابر‌پیاده کشیک می‌داد و اگر مأمور پلیسی می‌دید یا خطری احساس می‌کرد، تلفنی به ما خبر می‌داد. او کشیک می‌داد و ما چند نفر پس از انتخاب سوژه با چاقو به طرف آن‌ها حمله و اموال آن‌ها را سرقت می‌کردیم.

اگر مقاومت می‌کردند چه کار می‌کردید؟
ما هدفمان سرقت بود و اگر مقاومت می‌کردند، با چاقو آن‌ها را می‌زدیم، اما معمولاً وقتی چاقو را می‌دیدند و از طرفی هم تعداد ما زیاد بود، تسلیم می‌شدند و اموالشان را به ما می‌دادند.

چه سرقت می‌کردید؟
هر چه گیرمان می‌آمد از دختران و پسرانی که با هم به پارک آمده‌بودند، می‌گرفتیم.
چرا از دختران و پسران که با هم بودند؟
چون آن‌ها همراه خودشان طلا و پول داشتند و تلفن همراهشان هم قیمتی بود. از همه مهم‌تر وقتی ما زن یا نامزد طرف مقابل را با چاقو تهدید می‌کردیم، او از ترس جان نامزدش بدون درگیری همه اموالش را در اختیار ما می‌گذاشت.

مرتکب قتل هم شده اید، درسته؟
من تا زمانی که دستگیر نشده‌بودم، فکر نمی‌کردم مرتکب قتل شده‌باشم، اما الان فهمیدم.

درباره قتل توضیح بده؟
آن شب سردسته سهراب بود و ما همه به دستور او وارد پارک شدیم. او روی پل عابر‌پیاده کشیک می‌داد و ما هم ابتدا از چند دختر و پسر زورگیری کردیم و بعد با زن و مرد جوانی روبه‌رو شدیم که لباس ورزشی به تن داشتند و در حال پیاده‌روی بودند. به طرف آن‌ها حمله کردیم، اما مرد جوان با ما درگیر شد و من هم با چاقو چند ضربه از پشت به کتفش زدم و بعد از سرقت اموالشان فرار کردیم.

نقاب به صورت داشتید؟
نه، همه ما در سال‌های قبل به صورت غیر قانونی وارد ایران شده‌بودیم و هویت درستی نداشتیم. به همین دلیل فکر نمی‌کردیم شناسایی شویم.

چند مورد زورگیری داشتید؟
درست یادم نیست، اما فکر کنم حدود ۳۰ تا ۴۰ مورد بود.

پیک موتوری هم کار می‌کردی؟
پیک موتوری برای پوشش کارمان بود تا کسی به ما شک نکند.

چطور دستگیر شدید؟
پاتوق ما قهوه‌خانه‌ای در محله فرحزاد بود. پس از زورگیری‌ها تمامی اموال سرقتی را تحویل سردسته می‌دادیم و بعد از ساعتی همه به پاتوقمان می‌رفتیم و آنجا درباره نقشه‌های بعدی و تقسیم اموال با هم صحبت می‌کردیم. چند روز قبل هم پس از چند مورد زورگیری به پاتوقمان در قهوه‌خانه رفتیم که کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی سر رسیدند و ما را بازداشت کردند.


فراری دادن متهم از بیمارستان
یکی دیگر از متهمان که چشمانش را با چفیه عربی بسته‌اند، به جرم فراری دادن متهم سابقه داری از بیمارستانی در تهران و سرقت‌های مسلحانه بازداشت شده‌است.

چه شد که تصمیم گرفتید دوستت را فراری بدهید؟
اردیبهشت ماه بود که دوستم در یکی از پاساژ‌های غرب تهران با رقبایش درگیر شده‌بود و مأموران پلیس هم او را بازداشت کردند، اما او در جریان درگیری زخمی می‌شود و مأموران هم او را برای درمان به بیمارستان سجاد منتقل می‌کنند. وقتی به ما خبر دادند تصمیم گرفتیم او را از بیمارستان سجاد فراری بدهیم.

چرا درگیر شده‌بود؟
به هر حال ما بدخواه زیاد داریم و همیشه هم آن‌ها در کمین ما هستند که ضربه‌ای به ما بزنند.

قبلاً هم درگیری با هم داشتید؟
بله، اما بیشتر درگیری ما به صورت رجز‌خوانی برای هم است. ما جزو خوبان شهرمان هستیم و در صفحه اینستاگرام‌مان به خوبان شهر مشهوریم، اما همیشه برای یکدیگر رجز و کری‌خوانی می‌کنیم. قبل از این هم درگیری‌های ناموسی داشتیم.

پس سابقه داری؟
فکر کنم حدود ۱۵ سابقه درگیری طایفه‌ای و سابقه سرقت مسلحانه هم دارم و به خاطر همین جرائم ۱۰ سال به زندان رفته‌ام.

درباره روز حادثه توضیح بده؟
وقتی متوجه شدیم دوستمان را بازداشت کردند و در بیمارستان بستری است، با تعدادی از دوستانمان تصمیم گرفتیم او را فراری دهیم. حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که به نزدیک بیمارستان رسیدیم، اما منتظر ماندیم تا هوا تاریک شود، چون همه مسلح بودیم و می‌خواستیم خیابان و بیمارستان خلوت باشد که اگر تیراندازی کردیم، افراد زیادی زخمی نشوند. به هر حال تا ساعت ۸ شب داخل پارکی منتظر ماندیم و بعد وارد بیمارستان شدیم و دوستمان را فراری دادیم.

درگیر نشدید؟
نه، چون مسلح بودیم کسی جرئت نکرد مانع ما شود و کلاً سه دقیقه طول کشید، دوستمان را فراری دادیم و بعد با سه موتورسیکلت و دو خودروی‌سواری فرار کردیم.

فکر نمی‌کردید شناسایی شوید؟
نه. ما هر وقت قرار است خلافی مرتکب شویم، صورتمان را می‌پوشانیم و نقاب می‌زنیم. آن شب هم نقاب داشتیم، اما باز هم مأموران ما را شناسایی کردند.

غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۷
شکرالله هراتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۵۹ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۰
1
5
آقای وحیدی باز هم بگو. افغانها مشکل امنیتی ندارند شما مقصر و بانی این وضعیت هستید از پاکستان یاد بگیرید کنترل و بستن مرزها بر روی افغانها یا غیره خواست همه مردم است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۰
0
0
قانونی که صد در صد در کشور رعایت میشه قانون مخدوش کردن چهره قاتلان و زورگیران قمه به دست هست!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۱ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۰
0
0
چقدر خوب میشه مثل آمریکا تمام شهروندان اسلحه داشته باشند که در چنین شرایطی زورگیر و قمه بدست رو به رگبار ببندند و تیکه تیکه گوشت تنش بپاشه کف خیابون .یا مجاز بشه مردم با ماشین از رو زورگیر رد بشن...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۶ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۰
0
0
جهت یادآوری روزانه چند هزار نفر از همینا وارد کشور میشن
ناشناس
|
United States of America
|
۰۳:۳۸ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۱
0
0
اخراج افقانی از ایران
جمشید نوری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۱۱ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۱
0
0
اتباع بیگانه در کشور با مسئولین مهربان با آنان .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۰ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۳
1
0
خوب و بد توی هر ملیتی هست
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار