کد خبر: 1202130
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۱
مینا مرتضوی
در کتاب تفسیر نمونه در ذیل آیات حجاب، به بحث مفصل و جامعی درباره فلسفه شکل‌گیری و اصل حجاب به عنوان یک مسئله فردی ـ اجتماعی پرداخته شده و آمده‌است «بدون شک در عصر ما که بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده‏اند و افراد غربزده، بى‌بندوبارى زنان را جزئى از آزادى او مى‏دانند، سخن از حجاب گفتن براى این دسته ناخوشایند و متعلق به زمان‌هاى گذشته است، اما مفاسد بى‌حساب، مشکلات و گرفتاری هاى روز افزونى که از این آزادی هاى بى‌قید و شرط به وجود آمده سبب‌شده که تدریجاً گوش شنوایى براى این سخن پیدا شود.»
البته در محیط هاى اسلامى و مذهبى، مخصوصاً در محیط ایران بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، بسیارى از مسائل حل‌شده و به بسیارى از این سؤالات عملاً پاسخ کافى و قانع‌کننده داده شده‌است، ولى باز اهمیت موضوع ایجاب مى‏کند که این مسئله به شکل گسترده‏تر مورد بحث قرار گیرد. مسئله این است که آیا زنان باید براى بهره کشى از طریق سمع و بصر و لمس (جز آمیزش جنسى) در اختیار همه مردان باشند یا باید این امور مخصوص همسران‌شان گردد. 
بحث در این است که آیا باید زنان در یک مسابقه بى پایان در نشان دادن اندام خود و تحریک شهوات و هوس‌هاى آلوده مردان درگیر باشند یا باید این مسائل از محیط اجتماع بر چیده شود و به محیط خانواده و زندگى زناشویى اختصاص یابد؟! اسلام طرفدار برنامه دوم است و حجاب جزئى از این برنامه محسوب مى‏شود، در حالى که غربی‌ها و غربزده‌ها طرفدار برنامه اولند. 
اسلام مى‏گوید کامیابی هاى جنسى اعم از آمیزش و لذت‏گیری‌هاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه و مایه آلودگى و ناپاکى جامعه است. 
فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست، زیرا:
۱- برهنگى زنان که طبعاً پیامدهایى همچون آرایش و عشوه‏گرى و امثال آن به همراه دارد مردان مخصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مى‏دهد. تحریکى که سبب گرفتاری مداوم اعصاب آن‌ها و ایجاد هیجان هاى بیمارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مى‏شود. مگر اعصاب انسان چقدر مى‏تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روان نمى‏گویند هیجان مستمر عامل بیمارى است؟ مخصوصاً توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشه‏دارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده‌است. آیا با توجه به این واقعیات دامن‌زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعله‏ور ساختن آن بازى با آتش نیست؟ اسلام مى‏خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته‌باشند و این یکى از فلسفه هاى حجاب است. 
۲- آمارهاى قطعى و مستند نشان مى‏دهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم‌گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا به شکل مداوم بالا رفته‌است، چراکه هر چه دیده بیند، دل کند یاد و هر چه دل در اینجا یعنى هوس هاى سرکش بخواهد به هر قیمتى باشد به دنبال آن مى‏رود و به این ترتیب هر روز دل به دلبرى مى‏بندد و با دیگرى وداع مى‏گوید، اما در محیطى که حجاب است، دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساسات و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگى که عملاً زنان به صورت کالاى مشترکى در آمده‏اند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمى‏تواند داشته‌باشد و خانواده‌ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مى‏شوند و کودکان بى‏سرپرست مى‏مانند. 
۳- گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناک‌ترین پیامدهاى بى‌حجابى است که فکر مى‏کنیم نیازى به ارقام و آمار ندارد و دلایل آن مخصوصاً در جوامع غربى کاملاً نمایان است، آنقدر عیان است که حاجتى به بیان ندارد. نمى‏گوییم عامل اصلى فحشا و فرزندان نامشروع منحصراً بى حجابى است، بلکه مى‏گوییم یکى از عوامل مؤثر آن مسئله برهنگى و بی حجابى محسوب مى‏شود. با توجه به اینکه فحشا و از آن بدتر فرزندان نامشروع سرچشمه انواع جنایت‌ها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مسئله روشن‏تر مى‏شود. 
هنگامى که مى‏شنویم در انگلستان، در هر سال ۵۰۰ هزار نوزاد نامشروع به دنیا مى‏آید و هنگامى که مى‏شنویم جمعى از دانشمندان انگلیس در این رابطه به مقامات آن کشور به خاطر خطراتى که فرزندان نامشروع براى امنیت جامعه به وجود آورده‏اند، اعلام خطر کرده‏اند، به اهمیت این مسئله کاملاً پى مى‏بریم و مى‏دانیم که مسئله گسترش فحشا حتى براى آن‌ها که اهمیت کمی براى مذهب و برنامه‌هاى اخلاقى قائلند، فاجعه‌آفرین است، بنابراین هر چیز که دامنه فساد جنسى را در جوامع انسانى گسترده‏تر سازد، تهدیدى براى امنیت جامعه‌ها محسوب مى‏شود. 
مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر با هم درس مى‏خوانند و مراکزى که مرد و زن در آن کار مى‏کنند و بى‌بند و بارى در آمیزش آن‌ها حکمفرما است، کم کارى، عقب‌افتادگى و عدم‌مسئولیت پذیری به خوبى در آن قابل‌مشاهده است. 
۴- مسئله ابتذال زن و سقوط شخصیت او در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد. هنگامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزون‌تر از او دارد. هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسی‏اش وسیله تبلیغ کالا‌ها و عاملى براى جلب جهانگردان و مانند این‌ها قرار بدهند، در چنین جامعه‏اى شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالاى بى ارزش سقوط می‌‏کند، ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى‏شود و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمایی‌اش مى‏شود. 
در چنین جامعه‏اى چگونه یک زن مى‏تواند با ویژگی‌هاى اخلاقی‌اش عالم و آگاه جلوه کند؟ به راستى دردآور است که در کشورهاى غربى و در کشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بیشترین اسم و شهرت و آوازه و پول و در‌آمد و موقعیت براى زنان آلوده و بى بند و بارى بود که به نام هنرمند و هنرپیشه، معروف شده‌بودند و هر جا قدم مى‏گذاشتند، گردانندگان این محیط آلوده براى آن‌ها سر و دست مى‏شکستند و قدمشان را خیر مقدم مى‏دانستند. در اینجا باید خدا را شکر کرد که با انقلاب اسلامی زن از صورت ابتذال سابق و موقعیت یک عروسک یا کالاى بى ارزش در آمد و شخصیت خود را باز یافت. حجاب بر خود پوشید و بى آنکه منزوى شود، در تمام صحنه‌هاى مفید و سازنده اجتماعى حتى در صحنه جنگ با همان حجاب اسلامی ظاهر شد.
طلبه و پژوهشگر حوزه حجاب
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۳
0
0
اگر بامنطق و استدلال میشد اصول شرع را به همه فهماند از رسول خدا بهتر چه کسی بود چرا انهمه جنگ وجدل و دشمنی خودتون رو فریب ندید
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار