جوان آنلاین: یکی از بزرگترین مزیتهای تعطیلی لیگ به خاطر برگزاری دیدارهای ملی در این فصل فروکشکردن اشتباهات داوری و اعتراضات متوالی به این مسئله است. لیگ بیستوسوم همانند فصل گذشته با انبوهی از قضاوتهای مشکلدار در جریان است و هر چه حساسیت بازیها بیشتر میشود، به همان مقدار نیز میزان حواشی افزایش مییابد. وقتی رئیس کمیته داوران در پایان فصل پیش صراحتاً اعلام کرد نتیجه ۳۰ دیدار لیگ برتر به دلیل تصمیمات نادرست قاضیان میدان تغییر کرده است، انتظار میرفت اقدامات جدی و تأثیرگذار در جهت برونرفت از این بحران انجام شود، اما در عمل خبری از تحول و بهبود اوضاع نیست و کیفیت داوری فوتبال ایران به پایینترین حد خود رسیده است.
وخامت اوضاع
از همان هفته اول داوران لیگبرتر با تصمیمات خود کاری کردند روند بازیها و نتایجشان عوض شود. پنالتیهای سوخته، پنالتیهای اشتباه، گلهای مردود و خطاهای دیده نشده لیگبرتر را به جایی رسانده است که دیگر هیچ مسابقهای بدون جنجال تمام نمیشود و اگر این اتفاق بیفتد، جای تعجب دارد. در این بین همه تیمها شاکی هستند و البته اعتراضشان تاکنون ثمری نداشته است. مسئله مهمی که باید با دقت آن را بررسی کرد، علل افت کیفیت داوری فوتبال ایران است. از روزگاری که داوران کشورمان در عرصه بینالمللی میدرخشیدند و همواره در لیست الیت آسیا قرار داشتند، خیلی نگذشته است. تا چند سال پیش سطح داوری ما بسیار بالاتر از سطح فوتبالمان بود و قضاوتهای حساس تورنمنتهای مهم به داوران ایرانی سپرده میشد، ولی حالا وخامت اوضاع به حدی است که برگزاری بدون حاشیه یک بازی در لیگ به آرزویی دستنیافتنی تبدیل شده است.
بیتجربه و پرتعداد
ورود داوران کمتجربه و بیتجربه به لیگ شرایط را برای همه سخت کرده است. با تصمیم کمیته داوران تعداد داوران جدید لیگبرتر به یکباره افزایش چشمگیری داشت، در حالی که بسیاری از آنها شرایط لازم را برای قضاوت در این سطح نداشتند و تصمیمات غیرفنی راه را برای آنها باز کرده، این یکی از دلایلی است که داوری را به این حال و روز انداخته است. در بازیهای مختلف بارها مشاهده شده است سوت قضاوت به کسانی سپرده شده است که حتی توانایی تصمیمگیری صحیح در صحنههای پیشپاافتاده را نیز ندارند. این عده همان افرادی هستند که پلههای ترقی را طی نکرده و به خاطر رقم خوردن برخی اتفاقات سر از لیگ برتر درآوردهاند. در شرایطی که آوازه اشتباهات داوری فوتبال ما به همه جا رسیده است، هنوز هم بهانههای زیادی برای این موضوع بسیار مهم مطرح میشود و متأسفانه مسئولان از پذیرش مسئولیت نقش خود در رقم خوردن شرایط فعلی شانه خالی میکنند.
جنگ بیانیهها
باشگاههای ما به اندازه کافی اهل شاخو شانه کشیدن برای یکدیگر هستند و تنها منتظر یک جرقه میمانند تا علیه هم بیانیه صادر کنند و جنگ مجازی به راه بیندازند. تعداد بیانیههای صادرشده از سوی تیمهای لیگبرتری در فصل جاری از دست دررفته است و روزانه چند متن اعتراضی منتشر میشود. متأسفانه کار به جایی رسیده است که باشگاهها میدانند اعتراضشان به جایی نمیرسد و تنها برای آنکه پاسخی برای هوادارانشان داشته باشند، بیانیه مینویسند و از حقشان دفاع میکنند. هنوز هم شاهکار داور مسابقه گلگهر- پرسپولیس از یادها نرفته و هنوز این سؤال مطرح است، چرا بعد از ورود کامل توپ به دروازه پرسپولیس، داور گل گلگهر را نپذیرفت؟! در هفتههایی که همه مشغول اعتراض بودند و هر بار توجیهی برای تأثیر داوریها در نتایج بازیها مطرح میشد، امتیازات زیادی بین تیمها جابهجا شد، جایگاه برخی تیمها تغییر کرد و سوتهای اشتباه بسیاری به صدا درآمد. اما داد و بیداد و جنگ رسانهای باشگاهها نه تنها فایدهای نداشته بلکه فقط حواشی فوتبال بیسروسامان کشورمان را افزایش داده است.
علل افت کیفیت
نبود VAR، نداشتن دیگر تجهیزات، دستمزدهای ناچیز و بیتوجهی به ارتقای سطح دانش و آمادگی جسمانی از جمله موارد فنی هستند که در ضعفهای زیاد داوری تأثیرگذار بودهاند. استفاده از کمکداور ویدئویی دیگر یکی از ملزومات اصلی برگزاری هر دیدار فوتبال به حساب میآید. در جدالهای مهم و بزرگ، چه در عرصه باشگاهی و چه در عرصه ملی، این فناوری به کمک داوران آمده و آنها را در جهت اتخاذ تصمیمات عادلانه یاری رسانده است، البته مواردی هم بوده که حتی VAR نیز مؤثر واقع نشده، ولی در کل ورود چنین سیستمی به مستطیلسبز تأثیرات مثبت زیادی داشته است. متأسفانه به غیر از چند بازی لیگقهرمانان، سایر بازیهای داخلی بدون VAR برگزار میشوند چراکه ما هنوز تجهیزات این فناوری را نداریم، در نتیجه در صحنههای مهم و تأثیرگذار، داوران فرصت بازبینی فیلم را ندارند و تنها باید به مشاهدات خود و کمکهایشان اکتفا کنند، در حالی که بازبینی خطاها و صحنههای گل این شانس را به داور میدهد که اشتباه احتمالی خود در اعلام رأی اولیه را اصلاح کند. علاوه بر نداشتن کمکداور ویدئویی، تأمین هدسترادیویی نیز معضلی برای فوتبال ما محسوب میشود. پس از کشوقوس فراوان فدراسیون زحمت کشید و پس از جنجالهای هفته نهم دستور تهیه ۱۰ هدست رادیویی برای داوران را داد تا داوران حداقل صدای همدیگر را بشنوند. بیتوجهی به آموزش حرفهای و بهروز نگه داشتن داوران دیگر نکته مهم است. تجربه نشان داده است برگزاری جلسات و سمینارهای آموزشی تنها زمانی تأثیرگذار خواهد بود که به ارتقای داوران کمک کند نه اینکه برای خالی نبودن عریضه و پرکردن رزومه عدهای را به اسم برگزاری کلاس داوری دور هم جمع کنند!
واکنشهای خنثی
فدراسیون و در رأس آن کمیته داوران در این مدت خود را برای کاهش اشتباهات داوری مصمم جلوه داده و بارها به تأثیرگذاری سوتهای نادرست اقرار کردهاند. چه فایده، حتی مهدی تاج، نفر اول فدراسیون نسبت به تشدید اوضاع ابراز نگرانی کرده، ولی عملاً اقدام عملی انجام نشده است. تهدید داوران پراشتباه به جریمه، محرومیت و تبعید آنها به دسته پایین قطعاً تنها راهکار حل مشکلات موجود نخواهد بود. تنبیهات انضباطی به خودی خود نمیتوانند راهگشا باشند، ضمن اینکه تعداد داوران پراشتباه زیاد است و اگر قرار باشد همه آنها به دسته فرستاده شوند، معلوم نیست نفرات جایگزین بهتر از آنها سوت بزنند. به نظر میرسد آقایان با چنین واکنشهای دمدستی بیشتر قصد آرام کردن اوضاع را دارند تا اصلاح وضعیت وخیم داوری را. درست است که تصمیم نهایی را قاضی میدان در زمین میگیرد، ولی با این حال باید بررسی شود که داوران ناشناخته و بیتجربه چطور و چگونه بدون آمادگی لازم سر از داوری دیدارهای مهم درآوردهاند.
تداوم وضعیت کنونی سرعت سقوط فوتبال ایران را شدت میبخشد. کدام لیگ فوتبال را سراغ دارید که همه بازیهایش با اشتباهات مکرر داور و کمکداور به پایان برسد؟ در کدام لیگ معتبر مشکلات داوری فرصت جاروجنجال را به تیمها میدهد؟ تا چند سال پیش فقط تیمهای بازنده به داوری معترض بودند، ولی بحران فعلی باعث شده است حتی تیمهای برنده هم بیانیه صادر کنند. این هم از عجایب فوتبال ماست و در دنیا لنگه ندارد. مخلص کلام اینکه افت شدید داوری و قضاوتهای نادرست، کارد را به استخوان رسانده است و این بحران زودتر از اینها باید مدیریت میشد.