جوان آنلاین: پس از پخش چند قسمت ابتدایی سریال سروش صحت با نام «مگه تموم عمر چند تا بهاره» اولین واکنشها به این سریال اینگونه بود: «مگه تموم عمر چند تا بهاره» بهترین سریال سروش صحت است! «مگه تموم عمر چند تا بهاره» ضعیفترین اثر این کارگردان محسوب میشود!
سریال همان اولِ کاری مرزِبندی روشنی را برای بینندگانش مشخص کرد. آنها یا سریال را دوست داشتند یا همان اول کار، قید قسمتهای بعدی را زدند و دیگر سریال را دنبال نکردند. سریال حد وسطی برای مخاطبانش نگذاشت. آنها یا «مگه تموم عمر چند تا بهاره» را دوست داشتند یا از آن متنفر بودند.
با چند دلیل میتوان پی به این عشق و نفرت در بین بینندگان سریال برد. بیشتر بینندگان سریال تازه سروش صحت، در گوشه ذهنشان تصاویری ماندگار از سریال «لیسانسهها»، «فوق لیسانسهها» و شخصیت حبیب دارند.
این دو سریال یکی از بهترین سریال طنز تلویزیون در سالهای اخیر بودند و کیفیت بالای طنزپردازی صحت در آخرین آثارش توقعات را از او بالا برد. خیلیها با پیشزمینه «لیسانسهها» پای «مگه تموم عمر چند تا بهاره» نشستند و خیلی زود همه چیز توی ذوقشان خورد.
چرا سریال را دوست نداریم؟
در «مگه تموم عمر چند تا بهاره» با سریالی کاملا متفاوت با ساختههای قبلی صحت سروکار داریم. هرچند همچنان رگههایی از همان سبک و سیاق همیشگی صحت در طنزپردازی را در «مگه تموم عمر چند تا بهاره» شاهد هستیم.
سریال جدید صحت در درآوردن موقعیتهای طنز و شوخی کردن ضعیفتر از سریال «لیسانسهها» است. در «مگه تموم عمر چند تا بهاره» شوخیها صحت و ایمان صفایی آب رفته و جانِ چندانی برای خنداندن ندارد. همین موضوع یکی از مهمترین دلایل برای دوست نداشتن سریال در نزد جمع وسیعی از مخاطبان است.
بارِ کمدی سریال خیلی بالا نیست ولی سریال ظرافتها و نکات دیگری دارد که آن را سرپا نگه میدارد و حداقل سایر مخاطبان را برای ادامه سریال ترغیب میکند.
دلایلمان برای دوست داشتن سریال
مهمترین کاری که صحت در «مگه تموم عمر چند تا بهاره» انجام داده و مشابهش را کمتر در سریالهای ایرانی میبینیم، تلفیق خیال و واقعیت است. او با ظرافت خاصی توانسته تعادلی منطقی، بدون اینکه توی ذوق بزند، بین دنیال واقعی و خیالی بزند.
شخصیت شاهین با بازی علی مصفا چنان درگیر رفتن به سوراخ اتاقش میشود که پس از مدتی، این درهم تنیدگی بقدری به هم نزدیک میشود که تشخیصش را برای بیننده هم سخت میکند.
شخصیت نئو و جیمشید با اینکه قرار است در دنیایی خیالی سیر کنند، ولی چنان عینیتی در طول سریال پیدا میکنند که آنها را مثل آدمهای واقعی میپذیریم. یا رفتن شاهین به دنیای خیالیاش، با وجود غیرواقعی بودنش در یک جهان واقعی، به یکی از لحظات خوب و شیرین سریال تبدیل میشود.
نمونههایی از این دست در سریال کم نیست. برای مثال در صحنههای دیگری جلال ربانی با بازی قدرتالله ایزدی، برای گرفتن مجوز ازدواج مجدد از همسر سابقش، او را چندین بار در عالم رویا ملاقات میکند تا بتواند اجازه ازدواج را بگیرد.
فانتزی سریال به اندازه و به قاعده ترسیم شده و فضایی خاص به سریال داده است. صحت برای درآوردن این موقعیتها، دچار اغراق و ذوقزدگی نشده و از همان ابتدا میدانسته با این دنیای فانتزی و خیالی میخواهد چه کار کند.
بهم ریختن مرزهای حقیقی
کار دیگری که صحت در سریال انجام میدهد، بهم ریختن مرزهای دنیای واقعی با دنیای سریال است. او چندین و چند بار این کار را در سریال انجام داده و انگار هر بار از این بازیِ دنیای قراردادی سریال و دنیای واقعی زندگی لذت برده است.
هر زمانی که شخصیتی مشهور در سریال حضور پیدا کرد، پس از دقایقی از قالب خودش در نقش درآمد و به شخصیت حقیقی خودش در دنیای واقعی تبدیل شد. این اتفاق تا به حال چندین و چند بار افتاده است. صحت در زمان حضور هوتن شکیبا، پژمان جمشیدی، سام درخشانی و مهران غفوریان، بارها این مرزبندی را شکست و تماشاگران را از فضای سریال وارد دنیای واقعی کرد.
انجام باظرافت چنین کارهایی جسارت زیادی میخواهد و باید قبول کرد سروش صحت برای درآوردن این صحنهها، ریسک زیادی کرده است. این نشان میدهد او به دنبال تجربه کردن و خلق موقعیتهای نو و بدیع است و جسارت لازم برای انجامشان را هم دارد.
وفور و ترکیب موسیقی در سریال، یکی دیگر از کارهایی است که سروش صحت در «مگه تموم عمر چند تا بهاره» انجام داده است. موسیقی، چه موسیقی محلی باشد یا موسیقی قدیمی ایران، جایگاه ویژهای در سریال دارند و صحت تلاش زیادی کرده، فاصله میان سکانسها را با موسیقی پر کند.
او به نوعی دنبال آشناییزایی گوشِ مخاطبش با موسیقیهای محلی و قدیمی بوده است. برای بسیاری از ما که از این سبک موسیقی دورافتادهایم، این فرصتی مغتنم برای آشتی و شنیدن این آواها و نواهاست.
در مجموع سروش صحت با «مگه تموم عمر چند تا بهاره» جهانی پر از رنگ، آوا و شوخی ساخته است که تماشایش حال خوبی به تماشاگر میدهد. در قسمتهای زیادی، سریال از فقرِ موقعیتهای خندهدار رنج میبرد ولی ویژگی شخصیتی کاراکترها، دلبستگی و دلتنگیهایشان، جای این کمبودها را میگیرد و فضایی دلپذیر خلق میکند.
«مگه تموم عمر چند تا بهاره» اثری نو و مدرن در سریالسازی ایران است. شاید این سبک سریالسازی الان برای مخاطب ایرانی غریب به نظر برسد، ولی شاید در آینده نمونههایی از این دست را شاهد باشیم.
بیشتر بخوانید: