شاعران کشورمان در واکنش به جنایت صهیونیستها در به خاک و خون کشیدن بیمارستان المعمدانی در غزه اشعاری سرودند.
میلاد عرفانپور اینگونه سرود:
فریاد عطش... سوختن چلچلهها...
افتاده میان سر و تن، فاصلهها...
میگفت گلوسوخته بیمارستان:
این حرملهها حرملهها حرملهها...
شعر رضا نیکوکار از این قرار است:
گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امید به فردای فلسطین داریم
قدس از سیطرۀ کفر رها میگردد
عاقبت حاجت مظلوم روا میگردد
آفتاب از پس این ابر برون میآید
نوبت عاشقی و فصل جنون میآید
قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد
«نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد»
خنجر از پشت زدن حیله و ترفند شماست
قبلۀ اول عشق است که در بند شماست
بهراسید که مهدی ز سفر میآید
صبر ایوبی این قوم به سر میآید
خالی از عاطفهاید و تهی از احساسید
بهراسید شمایی که خدانشناسید
بهراسید از این آه که دامنگیر است
به خود آیید که فردای قیامت دیر است
به خود آیید خدا ناظر اعمال شماست
آتش دوزخ در دیدۀ دجال شماست
نحس در طالعتان است که قابیل شوید
حقتان است گرفتار ابابیل شوید
گرچه ابریست هوا و شبمان تاریک است
اندکی صبر عزیزان که سحر نزدیک است
میرسد جمعه موعود و سواری از راه
«هر که دارد هوس کربوبلا بسمالله»
فاطمه ناظری چنین سرود:
بیدار شو غزه که بغضت آخرین سنگ است
بیدارشو، بیدارشو، بیدارشو! جنگ است
روشن بکن تکلیف این جنگ جهانی را
برهم بزن، قانون این دنیای فانی را
از سایه موسای تو بدجور میترسند
این نامسلمانها همه از طور میترسند
از خندههای کودکان تو هراسانند
از خواب یوسفهای تو هرشب پریشانند
کودک کشی رسم سیاه قوم اسرائیل
باید بخوانم فاتحه بر آبهای نیل
این سرزمین، دریا و هامونش مبارک بود
قرآن خودش شاهد که زیتونش مبارک بود