کد خبر: 1101467
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
قدم به قدم با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (۲۱)
تقابل دستگاه حق و باطل، قدمتی به درازای تاریخ بشر دارد. شاید بتوان نقطه آغازین این تقابل را ماجرای خلقت حضرت آدم (ع) دانست؛ مقطعی که پروردگار اراده کرد تا آدم (ع) را به عنوان خلیفه خدا در زمین منسوب کند (۱)، اما با امتناع ابلیس از سجده بر او مواجه شد و از همین مقطع، تقابل جدی بشر متصف به صفات الهی (به عنوان مظهر حق) با دستگاه ابلیس (به عنوان مظهر باطل) آغاز شد. جالب است که قرآن کریم، امتناع ابلیس از سجده بر بشر را با تعبیر «استکبار» آورده است: «وَإذْ قلْنَا للْمَلَائکة اسْجدوا لآدَمَ فَسَجَدوا إلا إبْلیسَ أَبَی وَاسْتَکبَرَ وَکانَ منَ الْکافرینَ (۲).
محمدمهدی سلامی‌پوریان

تقابل دستگاه حق و باطل، قدمتی به درازای تاریخ بشر دارد. شاید بتوان نقطه آغازین این تقابل را ماجرای خلقت حضرت آدم (ع) دانست؛ مقطعی که پروردگار اراده کرد تا آدم (ع) را به عنوان خلیفه خدا در زمین منسوب کند (۱)، اما با امتناع ابلیس از سجده بر او مواجه شد و از همین مقطع، تقابل جدی بشر متصف به صفات الهی (به عنوان مظهر حق) با دستگاه ابلیس (به عنوان مظهر باطل) آغاز شد. جالب است که قرآن کریم، امتناع ابلیس از سجده بر بشر را با تعبیر «استکبار» آورده است: «وَإذْ قلْنَا للْمَلَائکة اسْجدوا لآدَمَ فَسَجَدوا إلا إبْلیسَ أَبَی وَاسْتَکبَرَ وَکانَ منَ الْکافرینَ (۲).
استعمال واژه «استکبار» در این آیه، اشاره به این معنی دارد که مواجهه دستگاه باطل با دستگاه حق، همواره با خصلت «کبر» همراه است، لذا هرگاه در طول تاریخ بشر، فرد یا گروهی اراده کرده است در مقابل حق الهی بایستد و تکبر ورزد، مصداق بارز «استکبار» در معنای قرآنی آن تلقی شده است. مبتنی بر همین استدلال است که نظام سلطه بین‌الملل امروز، در مواجهه با مستضعفین- و در رأس آن انقلاب اسلامی- با واژه «استکبار جهانی» خوانده می‌شود.
اما گذشته از این مفهوم قرآنی، سنتی از سنت‌های الهی نیز وجود دارد که اجازه مرعوب شدن جبهه حق در مقابل باطل را- با تمام مدعایش- نداده و دستگاه حق را در مقابل جبهه ابلیس تفوق می‌دهد. آیه کلیدی مربوط به این سنت الهی، آیه ۴۰ سوره مبارکه حج است که می‌فرماید: «وَلَینصرَن الله مَن ینصره»، بی‌تردید خداوند کسی که [دین]او را یاری کند، یاری خواهد داد (۳).
این سنت الهی حکایت از آن دارد که اگر جامعه مؤمنان (به عنوان مصداق بارز دستگاه حق) دین خدا را نصرت کنند، قطعاً خدای متعال نیز آنان را نصرت خواهد کرد؛ سنتی که در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی ظهور کرد و نتایج بارز آن را می‌توان در وضعیت اکنون جمهوری اسلامی در مقابله با استکبار جهانی ملاحظه کرد. ایران امروز به سبب آنکه مبتنی بر گفتمان قرآنی انقلاب، در طول این ۴۰ سال دین خدا را یاری کرده و داعیه تحقق خلافت الهی روی زمین را داشته است، به حکم سنت پیش‌گفته، خدای متعال نیز او را یاری رسانده، تفوق و برتری محسوسی را در مقابله با مستکبرین عالم نصیبش کرده است که دیدن این تفوق برای ناظران داخلی و خارجی، امری واضح است، مشروط بر آنکه نخواهند از پشت عینک غرض‌ورزی و تنها با داشتن کمی روحیه انصاف به این روند ۴۰ ساله نظر بیفکنند.
در ادامه سعی خواهد شد مصادیقی از دست برتر جمهوری اسلامی در قیاس با دشمن مستکبر در طول این ۴۰ سال بازخوانی شود تا برای مخاطب منصف روشن شود که انقلابی که خالصانه دین خدا را یاری کند، چگونه خدای متعال نیز او را یاری خواهد رساند.
افزایش عمق راهبردی محور مقاومت با طلایه‌داری جمهوری اسلامی
اگر در ابتدای پیروزی انقلاب و به سبب نوپا بودن نظام برآمده از آن، چالش ایران رسوا کردن امریکای جنایتکار و جاسوسی‌هایش در خاک ایران یا تعطیل کردن سفارت رژیم‌صهیونیستی در تهران بود، امروز سطح چالش جمهوری اسلامی با استکبار جهانی، بسیار فراتر رفته و در توازن قوا میان این دو جبهه (جبهه انقلاب اسلامی و جبهه مقابل)، توان جبهه انقلاب به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
اگر در اوایل انقلاب، منازعه با اسرائیل تنها به تلاش برای تعطیل کردن سفارت این رژیم در تهران محدود می‌شد، امروز سطح منازعه تا حد ناامن کردن موجودیت این رژیم ارتقا یافته و به اندازه‌ای رسیده است که اسرائیل، این بار نه در تهران و پشت دیوار‌های سفارتش، بلکه در سوریه و لبنان و در پشت دروازه‌های سرزمین غصبی‌اش باید منتظر ضربات جبهه مقاومت باشد.
اگر آن روز قدرت‌های مادی دنیا و در رأس آنان ایالات متحده، چراغ سبز حمله عراق به ایران را روشن و در معرکه جانفرسای هشت ساله با نظام اسلامی نبرد کردند، امروز شرایط به اندازه‌ای تغییر یافته است که ایران نه تنها به هیچ یک از متحدان منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای امریکا اجازه تعرض به خاک کشور را نمی‌دهد، بلکه خود امریکا نیز در طول ۳۰ سال اخیر و پس از اتمام جنگ تحمیلی، نتوانسته است کوچک‌ترین تعرضی به خاک کشور ایران داشته باشد، بلکه به عکس، این ایران است که توانسته عمق راهبردی خود را در منطقه غرب آسیا گسترش دهد، با موفقیتی چشمگیر، جبهه تروریستی- تکفیری دست‌نشانده غرب را در این منطقه، زمینگیر و پایان داعش (۴) را با اقتدار تمام اعلام کند.

«ایران» از اتحاد راهبردی با اسرائیل تا احیای آرمان قدس شریف
در زمان پهلوی، رژیم شاه به سبب عقد پیوند‌های امنیتی، نظامی و اقتصادی میان خود و اسرائیل، روابط بسیار نزدیکی با این رژیم داشت و در مقابل، نه تنها دغدغه‌ای در قبال «آرمان فلسطین» نداشت، بلکه به سبب مغایرت این آرمان با هویت اسرائیل، طبعاً در میانه این دو، طرف اسرائیل را می‌گرفت. همین رویکرد اسرائیل‌دوستی پهلوی سبب می‌شد از هر تلاشی برای ضربه زدن به آرمان فلسطین استفاده کرده، نهاد‌های نظامی- امنیتی خود و از جمله ساواک را برای مقابله با آن بسیج کند.
این رویکرد سبب شد انقلاب اسلامی، به عنوان جریانی که نسبت به روند‌های ظالمانه استکبار جهانی در قبال دنیای اسلام (خصوصاً مسئله فلسطین) مدعی بود، آرمان فلسطین را با چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای نسبت به گذشته دنبال کند، به این نحو که کشور ایران که روزگاری به اتحاد راهبردی با رژیم‌صهیونیستی شهره بود، پس از انقلاب اسلامی درست در نقطه مقابل قرار گرفته، مسئله فلسطین را مسئله اول دنیای اسلام نامید؛ واقعیتی که بیانات مختلف مقام معظم رهبری در خصوص این موضوع، مؤید آن است. معظم‌له در جایی می‌فرمایند: «هر کسی مسئله فلسطین را درست بفهمد و تصور بکند، اذعان می‌کند به اینکه مسئله فلسطین، مسئله اول دنیای اسلام است. کلید غلبه بر دشمنان اسلام مسئله فلسطین است و مهم‌ترین مسئله دنیای اسلام، امروز مسئله فلسطین است... (۵).»
و در جایی دیگر فرمودند: «امروز همه دنیای اسلام باید قضیه فلسطین را قضیه خود بداند، این، کلید رمزآلودی است که در‌های فرج را به روی امت اسلامی می‌گشاید. (۶)»
تخصیص بالاترین سطح اولویت در جهان اسلام به مسئله فلسطین، امری است که گفتمان برآمده از انقلاب اسلامی آن را بر سر دست گرفته، با جدیت تمام بر آن پافشاری کرده است، به نحوی که حتی بروز برخی بحران‌های مقطعی در سال‌های اخیر در سطح منطقه نیز موجب نشده تا مسئله فلسطین، در نظر جمهوری اسلامی، از مسئله اصلی به مسئله‌ای فرعی تنزل یابد. به عنوان نمونه، پررنگ شدن و تجدید حیات مسئله تکفیر در جهان اسلام در سال‌های اخیر و ظهور پدیده‌های خشنی، چون داعش در پهنه غرب آسیا، اگر چه به خودی خود مسئله مهم و قابل‌توجهی بوده، اما در عین حال ابزاری بوده است برای آنکه مسئله فلسطین را به حاشیه بَرد؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به خوبی به آن اشاره کرده، لزوم توجه جدی به مسئله فلسطین را گوشزد کردند: «من قلباً متأسفم! ما [یعنی]دنیای اسلام-که باید همه نیروی خودمان را صرف کنیم برای مقابله با توطئه رژیم‌صهیونیستی و این حرکتی که علیه قدس شریف و مسجدالاقصی انجام دادند که همه دنیای اسلام را باید به حرکت دربیاورد- امروز ناچاریم به گرفتاری‌هایی که استکبار در درون دنیای اسلام به وجود آورده مشغول بشویم، چاره‌ای نیست. در واقع پرداختن به مسئله تکفیر، چیزی است که بر علمای دنیای اسلام و زبدگان و فرزانگان دنیای اسلام تحمیل شده است، این را دشمن به صورت مشکل دست‌ساز وارد دنیای اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئله اصلی، مسئله رژیم‌صهیونیستی است، مسئله اصلی، مسئله قدس است، مسئله اصلی، مسئله قبله اول مسلمین، مسجدالاقصی است، این‌ها مسائل اصلی است. (۷)»
نکته جالب توجه در مسئله فلسطین آنجاست که در گفتمان انقلاب و در حوزه مبارزه با استکبار، دوگانه «مستضعف- مستکبر» یا «مسلمان-کافر»، مقدم بر دوگانه‌های دیگری همچون «شیعه- سنی» است. به عنوان نمونه مقام معظم رهبری، در جایگاه حمایت از مبارزان فلسطینی می‌فرمایند: «این خط مسلم جمهوری اسلامی است. ما در حمایت از مظلوم نگاه به مذهب طرف مقابل نمی‌کنیم و نکردیم، خط امام بزرگوار این بود. امام همان رفتاری را که با مقاومت شیعه در لبنان داشت، همان رفتار را با مقاومت سنی در فلسطین [هم]داشت، بدون هیچ تفاوتی. ما همان حمایتی را که از برادران‌مان در لبنان کردیم، از برادران‌مان در غزه [هم]کردیم، بدون هیچ تفاوتی. آن‌ها سنی بودند، این‌ها شیعه‌اند. مسئله برای ما، دفاع از هویت اسلامی است، حمایت از مظلوم است، مسئله فلسطین است، امروز در رأس مسائل منطقه مسلمان‌ها مسئله فلسطین است، این برای ما مسئله اصلی است. در دشمنی‌های‌مان هم فرق نمی‌کند، امام بزرگوار مبارزه کرد با محمدرضای پهلوی که شیعه بود به حسب ظاهر، همان‌طور مبارزه کرد با صدام‌حسین که سنی بود به حسب ظاهر، البته نه او شیعه بود، نه این سنی، هردوی‌شان از اسلام بیگانه بودند، اما ظاهر این سنی بود، ظاهر او شیعه بود. امام با هر دوی این‌ها یک‌جور مبارزه کرد. مسئله، مسئله سنی و شیعه و مذهب و مانند این‌ها نیست، مسئله، مسئله اصول اسلام است: کونوا للظالم خَصمًا وَ للمَظلوم عَونًا، این دستور اسلام است. این راه ماست، این خط ماست (۸).»

جنگ تحمیلی، عرصه‌ای درون‌زا برای ارتقای ملی و برون‌گرا برای رشد جبهه مقاومت
در بدو پیروزی انقلاب، چالش اصلی انقلاب اسلامی با نظام سلطه (در حوزه مسائل نظامی)، وجود موانع جدی بر سر خرید و دریافت ابتدایی‌ترین تجهیزات نظامی برای کشور بود. جمهوری اسلامی در دوران جنگ تحمیلی- خصوصاً در اوایل آن- از جهات گوناگون، با محدودیت‌های بسیاری در حوزه تهیه سلاح، مهمات و ابزار‌های جنگی مواجه بود. نقل یک خاطره از مقام معظم رهبری در این خصوص، عمق چالش را به خوبی بیان می‌کند: «[در مقطعی از جنگ تحمیلی]مسئولان ما، سیم‌خاردار خریده بودند، می‌خواستند از کشور شوروی عبور دهند و بیاورند، اما شوروی نمی‌گذاشت! سیم‌خاردار دیگر چیست؟! چه وسیله‌ای دفاعی‌تر از سیم‌خاردار؟! از خودش هم نخریده بودند که مثلاً بگوید «نمی‌فروشم.» بلکه از جای دیگر خریده بودند. شما ببینید با جمهوری اسلامی چه کردند! گلوله آر. پی. جی دم‌دستی کم‌اهمیت را به ما نمی‌فروختند. اصلاً کسی باور می‌کند؟! خب، این جمهوری اسلامی، همان کشوری است که در آن وقت این محدودیت‌ها را داشت. (۹)»
این محدودیت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی همه‌جانبه در حالی بود که طرف مقابل میدان یعنی رژیم بعث عراق، نه تن‌ها از پشتیبانی سیاسی، نظامی و اقتصادی ابرقدرت‌های آن روز برخوردار بود، بلکه از این فراتر، برخی محدودیت‌ها و تحریم‌هایی هم که تا پیش از جنگ هشت ساله شامل حالش می‌شد، با شروع جنگ از او برداشته شد تا در مقابل جبهه انقلاب، با فراغ بال بیشتری به درگیری بپردازد! به عنوان نمونه، دولت فرانسه- به عنوان نخستین فروشنده غربی تسلیحات به عراق- از حدود سال ۱۳۶۲، تحریم تسلیحاتی غرب علیه عراق را با ارسال میراژ‌های F۱ به این کشور لغو کرد و به این ترتیب، سد تحریم‌های گذشته دول خارجی علیه رژیم عراق شکسته شد: شوروی مقادیر زیادی تانک (از جمله تانک‌های ۷۲.T) و هواپیما (خصوصاً میگ ۲۹) در فاصله سال‌های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ در اختیار عراق قرار داد و مبلغ تسلیحات فروخته‌شده به عراق از سوی دولت فرانسه، در فاصله سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶، به مرز ۷‌میلیارد دلار رسید که البته باید در این بین، حمایت‌های مالی عربستان و مصر از دولت عراق را نیز به سیاهه بالا افزود (۱۰).
جمهوری اسلامی در خلال جنگ تحمیلی، با کشوری مواجه بود که هنگام آغاز جنگ، ۳۴‌میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت و صدام، از حدود دو یا سه سال پیش از آغاز جنگ، نزدیک ۱۸ میلیارد دلار خرج ارتش کشورش کرده بود، در حالی که در جبهه خودی، کل ذخیره ارزی ایران تا قبل از جنگ ۶ میلیارد دلار بود.
از سوی دیگر، از سال ۱۳۵۷ و به دلیل وقوع انقلاب، ارتش ایران فاقد آموزش، نگهداری و انضباط لازم بود، همچنین تا قبل از آغاز جنگ، درگیر مسائل بازسازی و ایجاد ارتشی مکتبی و از طرف دیگر درگیر مبارزه با ضدانقلاب بود. پس از انقلاب هم بسیاری از خرید‌های نظامی‌اش پس گرفته یا قراردادهایش ملغی شد، در حالی که در جبهه مقابل، عراق قریب ۲۰۰ میلیارد دلار هزینه جنگ و میلیارد‌ها دلار نیز کمک بلاعوض دریافت کرد. عراق تنها در دو سال آخر جنگ، ۸/۸ میلیارد دلار تسلیحات خرید، در صورتی که ایران در سه سال آخر جنگ فقط توانست ۵/۱ میلیارد دلار تسلیحات خریداری کند (۱۱).
اما با تمام این اوصاف و به رغم عدم‌تقارنی که در میزان داشته‌های مادی دو جبهه مشاهده می‌شد، به سبب آنکه انقلاب اسلامی دین خدا را نصرت کرد و در مسیر صراط مستقیم گام برداشته بود، خدای متعال نیز آن را نصرت کرده، اقتدار و توان نظامی و تسلیحاتی‌اش را تا بدان‌جا بالا برد که امروزه نه تنها در حوزه نظامی و تسلیحاتی به مرز خودکفایی رسیده، بلکه در راستای حمایت از مظلوم و تحقق آرمان قدس شریف، تسلیحات خود را به برخی کشورها، از جمله گروه‌های عضو جبهه مقاومت ارسال می‌کند که در ادامه به چند نمونه از این موارد اشاره خواهد شد:
۱. آقای ناصر ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران، چندی پیش در حاشیه کنفرانس وحدت اسلامی در تهران، در مصاحبه‌ای اختصاصی با خبرگزاری اسپوتنیک اظهار داشت: «تن‌ها کشوری در جهان که همه محاصره‌ها را دور می‌زند و به ملت فلسطین کمک می‌کند و تسلیحات در اختیارشان می‌گذارد، جمهوری اسلامی ایران است و بخشی از این تسلیحات مخصوصاً موشک‌ها توسط تعدادی از جوانان فلسطینی که دوره‌های آموزشی دیده‌اند و به غزه برگشته‌اند، تولید می‌شود. (۱۲)»
۲. عزت الرشق، عضو دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس، در مصاحبه با روزنامه القدس تصریح کرد: «جمهوری اسلامی ایران بیشترین حمایت و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی را از مقاومت فلسطین در سخت‌ترین شرایط به عمل آورد و ایران در این زمینه پیشگام است... (۱۳)».
۳. سیدحسن نصرالله در مراسمی که در تیرماه ۱۳۹۵ و به مناسبت چهلمین روز شهادت مصطفی بدرالدین از فرماندهان مقاومت برگزار شده بود، با اشاره به تحریم‌های مالی امریکا علیه حزب‌الله اظهار داشت: «این تحریم‌ها باعث فشار‌های روانی شده است، ولی هیچ تأثیر مالی و مادی بر حزب‌الله ندارد... بودجه، هزینه‌ها، خورد و خوراک، موشک و سلاح [حزب‌الله]توسط جمهوری اسلامی ایران تأمین می‌شود. تا زمانی که ایران پول دارد، ما نیز پول داریم. بیش از این شفاف بگویم. پولی که برای ما تصویب شده است به صورت مستقیم و نه از طریق بانک‌ها در اختیار ما قرار می‌گیرد، همانطوری که این موشک‌ها که با آن اسرائیل را تهدید می‌کنیم، در اختیار ما قرار گرفته است. هیچ قانونی نمی‌تواند مانع رسیدن این پول به ما شود. نیرو‌ها و طرفداران و ملت مقاومت از امام خامنه‌ای امام امت (دام‌ظله‌الشریف) و مسئولان جمهوری اسلامی ایران، رئیس‌جمهور، دولت، پارلمان، مراجع و ملت شریف این کشور به دلیل حمایت کریمانه آنان از مقاومت در طول سال‌های مقاومت تشکر فراوان دارند و این حمایت‌ها همچنان ادامه دارد... (۱۴)».

نتیجه
ایران اسلامی-که روزگاری برای داشتن ابتدایی‌ترین تجهیزات دفاعی، نیازمند کشور‌های بیگانه بود- اکنون و با جلب نصرت الهی و در طول آن، تکیه بر ظرفیت‌های بومی خود، به حدی از توانمندی در عرصه تجهیزات نظامی رسیده که نه تنها نیاز داخلی خود را مرتفع می‌کند، بلکه محور مقاومت را نیز در مواجهه نظامی با رژیم‌صهیونیستی، تسلیح و پشتیبانی می‌کند.
چنین زایش بزرگی در حوزه نظامی، بی‌شک نتیجه نصرت الهی در حق ملت ایران است؛ ملتی که به حکم تقابل دائمی حق و باطل تا مقطع ظهور امام عصر (ارواحنا فداه) خود را در چالش دائمی با استکبار جهانی می‌بیند، اما به خوبی این حقیقت را درک کرده است که اگر در این مسیر، دین خدا را یاری کرده و بندگی خالصانه خود را به درگاه خدای متعال اثبات کند، خدای تعالی نیز او را نصرت کرده، توان و قوایش را در مقابله با جبهه ابلیس، چندین برابر خواهد کرد، به نحوی که اگر روزگاری، محتاج تأمین اولیات خود برای دفاع از خاکش بود، امروز نه تن‌ها خاک خود را تمام و کمال حفظ کرده، بلکه عمق راهبردی خود را نیز افزایش داده و جبهه مقاومت را با توان نظامی بومی خویش تجهیز کرده است؛ موضوعی که به درستی در بیاینه گام دوم انقلاب از سوی مقام معظم رهبری به آن اشاره شده است: «ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالش‌های مستکبران روبه‌رو است، اما با تفاوتی کاملاً معنی‌دار... اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاح‌های پیشرفته ایرانی به نیرو‌های مقاومت است.» (۱۵)

منابع:
۱- وَإذْ قَالَ رَبک للْمَلَائکة إنی جَاعلٌ فی الْأَرْض خَلیفَةً (بقره/۳۰)
۲- بقره/۳۴.
۳- جالب است بدانیم این آیه، یکی از پرتکرارترین آیه‌های قرآن در کلام رهبر معظم انقلاب است!
۴- در این خصوص، ر. ک. به: پیام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به محضر مقام معظم رهبری در خصوص پایان سیطره داعش بر سرزمین‌های اسلامی، خبرگزاری تسنیم، منتشرشده در ۳۰ آبان ۱۳۹۶.
۵- بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس «محبان اهل‌بیت (ع) و مسئله تکفیری‌ها»، دوم آذر ۱۳۹۶.
۶- بیانات در سومین کنفرانس حمایت از حقوق مردم فلسطین، ۲۵ فروردین ۱۳۸۵.
۷- بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در «کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، چهارم آذر ۱۳۹۳.
۸- بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) و اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های اسلامی، ۲۶ مرداد ۱۳۹۴.
۹- بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۷۴.
۱۰- کتت کروز، ترجمه علیرضا قاسم‌آقا، «انتقال سلاح و مدیریت بحران: مطالعه موردی جنگ ایران و عراق»، مجله سیاست دفاعی، تابستان ۱۳۷۹، ص ۱۳.
۱۱- ناصر آراسته، چرا و چگونه باید از جنگ بدانیم، تهران: ایران سبز، ۱۳۹۲، چاپ اول، ص ۳۱.
۱۲- عماد آبشناس، «تن‌ها منبع تسلیحاتی مقاومت فلسطین ایران است»، خبرگزاری اسپوتنیک، منتشر شده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۸ م.
۱۳- «مشروح مصاحبه روزنامه القدس مصر با آقای عزت الرشق»، مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین، منتشرشده در سوم مارس ۲۰۱۸ م.
۱۴- مشروح سخنان سیدحسن نصرالله به مناسبت چهلمین روز شهادت مصطفی بدرالدین، خبرگزاری صداوسیما، منتشرشده در چهارم تیر۱۳۹۵.
۱۵- بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران، منتشرشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۷.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار