به گزارش خبرنگار ما، دو هفته قبل بود كه زني با اداره پليس تماس گرفت و گفت ساعتي قبل دو سارق ناشناس به خانهاش دستبرد زده و پس از سرقت ميليوني از آنجا گريختهاند.
پس از اعلام اين خبر تيمي از مأموران كلانتري به محل حادثه كه خانه ويلايي در شهرك دانشگاه در غرب تهران بود اعزام شدند. بررسيها حكايت از اين داشت زن ميانسال مدتي است پس از فوت شوهرش در اين خانه تنها زندگي ميكند تا اينكه ساعتي قبل دو سارق نقابدار وارد خانهاش ميشوند و اموال قيمتي او را سرقت ميكنند.
سارقان نقابدار 100 ميليون تومان سرقت كردند
شاكي در توضيح ماجرا گفت: ساعتي قبل زنگ خانهام نواخته شد. وقتي آيفون را برداشتم مردي گفت كه از طرف دخترم آمده است تا مقداري از لوازم باقي ماندهاش را از انباري بردارد و به او تحويل بدهد. از آنجايي كه قرار بود دخترم وسايل باقي ماندهاش را به خانهاش ببرد به او اطمينان كردم و در را باز كردم. لحظاتي بعد دو مرد نقابدار وارد خانهام شدند و با تهديد چاقو دست و پايم را با طناب و پارچهاي بستند. آنها مرا تهديد به مرگ كردند و از من خواستند محل نگهداري اموال قيمتيام را به آنها نشان دهم كه از ترس محل نگهداري طلاها و پولهايم به آنها گفتم. دو سارق پس از سرقت بيش از 100ميليون تومان طلا و پول بدون اينكه دست و پاي مرا باز كنند از محل گريختند. پس از اين به سختي دستهايم را باز كردم و با اداره پليس تماس گرفتم.
پس از ثبت اين شكايت تيمي از مأموران پليس آگاهي به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسراي ويژه سرقت براي شناسايي و دستگيري سارقان نقابدار وارد عمل شدند.
ردپاي داماد طعمكار در سرقت
در حالي كه سارقان هيچ ردي از خود برجاي نگذاشته بودند مأموران در تحقيقات ميداني و بررسي دوربينهاي مداربسته محدوده سرقت به خودروي پرايد مشكوك شدند كه بررسي پلاك آن نشان داد خودروي پرايد متعلق به داماد شاكي است.
بنابراين مأموران همزمان با ادامه تحقيقات چند روز بعد داماد زن ميانسال را كه مرد جواني به نام فرشيد است به عنوان مظنون اين حادثه بازداشت كردند.
متهم ابتدا مدعي شد كه عاملان سرقت از خانه مادر زنش را نميشناسد اما وقتي با دلايل و مدارك روبهرو شد به جرم خود اقرار كرد و اعتراف كرد كه دو سارق را او براي سرقت از خانه مادر زنش اجير كرده است.
صبح ديروز متهم براي تحقيق به دادسراي ويژه سرقت منتقل شد و به جرم خود اقرار كرد.
مادر زنم ارثيه همسرم را نميداد
متهم با اظهار پشيماني گفت: پدر زنم مرد پولداري بود و من و همسرم نيز زندگي خوبي داشتيم تا اينكه او فوت كرد و پس از مدتي هم من از كار بيكار شدم و مشكلات مالي ما شروع شد. همه ارثيه در اختيار مادر زنم بود و او هم به ما كمكي نميكرد. زماني كه درخواست ميكردم ارثيه همسرم را بدهد ميگفت تا زماني كه من زندهام ارثيه تقسيم نميشود. او وضع مالي خوبي داشت اما ما هر روز با مشكلات مالي دست و پنجه نرم ميكرديم تا اينكه چند روز قبل از حادثه با دو سارق حرفهاي آشنا شدم و آنها را براي سرقت اموال مادر زنم اجير كردم. آن روز با خودروام سارقان اجارهاي را تا نزديكي خانه مادر زنم بردم و بعد به خانهام برگشتم و منتظر سارقان بودم اما خبري از آنها نشد كه فهميدم آنها مرا فريب داده و پس از سرقت اموال مادر زنم به مكان نامعلومي گريختهاند.
متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي پرونده در اختيار مأموران پليس قرار گرفت. جستوجو براي شناسايي و دستگيري سارقان اجارهاي از سوي كارآگاهان پليس آگاهي ادامه دارد.