پسر جوانی که پس از بزمی شبانه مرتکب قتل شدهبود با اعلام گذشت اولیایدم فرصتی دوباره برای زندگی پیدا کرد.
ساعت۲۱ شامگاه ششمخرداد سال۹۳ بود که به مأموران کلانتری۱۱۵ رازی خبر رسید درگیری خونینی در یکی از محلهها اتفاق افتاده است. با حضور مأموران کلانتری در محل مشخص شد که سه سرنشین یک خودروی عبوری با مردی رهگذر درگیر شدند و او را با ضربات چاقو هدف قرار داده و گریختهاند. همچنین مشخص شد مجروح حادثه که حامد نام داشت بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داده است. همزمان با تشکیل پرونده با موضوع قتل عمد سرنشینان خودرو تحت تعقیب قرار گرفتند. مأموران پلیس آگاهی تهران بزرگ که به دستور قاضی، مأمور رسیدگی به پرونده شده بودند ساعتی بعد موفق شدند راننده خودرو را که مردی به نام نیما بود شناسایی و بازداشت کنند. نیما در بازجوییها به درگیری خونین اعتراف کرد و دو همدست خود علی و رامین را به پلیس معرفی کرد که هر دو بازداشت شدند. علی در جریان تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: شب حادثه بعد از بزمی شبانه سوار خودروی نیما شدیم تا در خیابان گشت بزنیم. حوالی میدان راه آهن بود که از خودرو پیاده شدیم و شروع به ایجاد مزاحمت برای رهگذران کردیم. همان لحظه یک موتور سیکلت توقف کرد و راکب و دو سرنشین آن پیاده شدند و به ما اعتراض کردند که با آنها درگیر شدیم. در جریان درگیری بود که من چاقو کشیدم و زمانی که حامد مقابلم قرار گرفت ضربهای پرتاب کردم که کشته شد. با کامل شدن تحقیقات علی به اتهام مباشرت در قتل و دو همدستش به اتهام معاونت در قتل مجرم شناخته شدند و پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی شد. سه متهم در جریان محاکمه بار دیگر ماجرای شب حادثه را شرح دادند و هیئت قضایی به درخواست اولیایدم، علی را به قصاص و دو همدست او را به حبس محکوم کردند. بعد از تأیید حکم در دیوان عالی کشور و انجام تشریفات قانونی اجرای حکم، علی در آستانه مرگ قرار گرفت و چند روز قبل از سلول خود در زندان رجاییشهر کرج به پای طنابدار منتقل شد. در حالی که طناب دار روی گردن متهم قرار گرفته بود با تلاش تیم صلح و سازش اولیایدم از قصاص او اعلام گذشت کردند.