صحبتهای مشاور سازمان خصوصیسازی به بازپخش سریالی تکراری میماند، سریالی خستهکننده که آخر آن را همه میدانند و دلیلی برای تماشای دوبارهاش نمیبینند!
گفته میشود رئیسجمهور با کلیات واگذاری پرسپولیس و استقلال موافقت کرده و بر همین اساس نامهای از وزارت اقتصاد به هیئت دولت برای بازنگری مصوبه قبلی ارسال شده و اینطور تصور میشود که ظرف هفتههای آینده هیئت وزیران با شروع روند خصوصیسازی دو باشگاه موافقت کند که البته نحوه و شرایط کار بعد از گرفتن این موافقت است که بیان میشود. در مصوبه قبلی گویا این دو باشگاه فرهنگی تلقی میشدند و بر همین اساس واگذاری آنها از دستور کار خارج شده بود، اما حالا به نظر میرسد با اندکی تغییر شرایط واگذاری مهیا خواهد شد.
حرفها همه تکراری است، تکراری و نخنما شده که قبل از برگزاری هر جلسهای در هیئت دولت، نتیجه نهایی آن را با اطمینان میتوان نوشت. این داستان سالهاست که تکرار میشود، به وقت همه انتخاباتهایی که پشت سر گذاشته؛ از شورای شهر گرفته تا مجلس و حتی ریاست جمهوری. حالا، اما در این گیر و دار که بحران اقتصادی مهمترین دغدغه جامعه است و ورزشکارانی که نمیدانند آیا به مسابقات میروند یا بهخاطر نبود بودجه لازم باید گزینش و بهترینهایشان راهی شوند، پیش کشیدن چندباره بحث خصوصیسازی سرخابیهای پایتخت سؤالی بیجواب است، حتی بدون هیچ توجیه منطقی و قانعکنندهای، خصوصاً که آخرین بار بعد از سالها بالا و پایین شدن و بررسی و مطرح کردن مکرر این مسئله، گویا هیئت دولت به مصوبهای برمیخورد که نشان از فرهنگی بودن این دو باشگاه دارد و بعد از تطبیق این مصوبه با مصوبات دولت و قوانین مجلس، واگذاری سرخابیها از دستور کار خارج میشود، آن هم در شرایطی که چندین مزایده نیز برگزار شده بود. انگار تا پیش از آن، کسی اطلاعی از فرهنگی بودن دو باشگاه پرطرفدار پایتخت نداشت و بیتوجه به این اصل مهم پرونده واگذاری آنها مطرح شده بود.
امروز، بار دیگر این پرونده باز و مطرح شده، آن هم بدون هیچ زمینه سازی قبلی و بدون هیچ برنامهریزی اصولی. البته امروز با توجه به شرایط نابسامان اقتصادی، بدهیهای کلان این دو تیم دیگر نباید ارقام درشتی برای خریداران احتمالی باشد. خریدارانی که بیشک هیچ جایگاهی، چون تصاحب مالکیت پرسپولیس و استقلال نمیتواند نام آنها را سر زبانها بیندازد و شهرتی باور نکردنی برایشان در پی داشته باشد.
مطرح شدن بحث خصوصیسازی سرخابیهای تهران، دیگر نهتنها خوشحالکننده نیست و معنای پایان سلطه دولتیها را بر دو تیم مطرح پایتخت ندارد که نگرانکننده است، نه فقط، چون پرسپولیس و استقلال دو تیم مطرح فوتبال ایران با هواداران میلیونی هستند، بلکه از آن جهت که تجربه خصوصیسازی در فوتبال ایران چیزی فراتر از افتضاح بوده و هیچ نقطه مثبتی برای فوتبال نداشته است و تیمهای واگذار شده را به ورطه نابودی هم کشانده، به طوری که امروز دیگر هیچ نام و نشانی نمیتوان از تیمهای خصوصی شده لیگ دید. تیمهایی که سابقهای طولانی و چندین ساله داشتند، اما حالا جز خاطراتی دور و دراز چیزی از آنها بجا نمانده، چراکه هیچ نگاه کارشناسانهای برای واگذاری آنها نبوده و هیچ مبنای اصولی برای اجرای واگذاری آنها اجرا نشد تا امروز نشانی از آنها نباشد. به همین دلیل واگذاری سرخابیها آینده تاریکی را برای آنها رقم میزند. البته اگر قصد آقایان اینبار از واگذاری جدی باشد و مثل تمام دفعات قبل مطرح کردن آن حربهای برای منحرف کردن اذهان عمومی برای رسیدن به اهدافی دیگر نباشد!
واقعیت، اما کوچکترین شباهتی به آنچه که مشاور سازمان خصوصیسازی میگوید، ندارد و پرسپولیس و استقلال برخلاف ادعاهای مطرح شده، خصوصی نخواهند شد، نه، چون هیچ برنامه و راهکاری در این راستا وجود ندارد، از آن جهت که تجربه ثابت کرده مطرح کردن این پرونده، هیچ دلیلی جز بازیهای تبلیغاتی و سیاسی ندارد. حالا یک سؤال بسیار مهم و البته بیپاسخ مطرح میشود که آقایان اینبار به دنبال چه هستند؟ امروز که همه اقشار جامعه از ورزشی گرفته تا غیرورزشی به طور مستقیم و غیرمستقیم درگیر مسائل اقتصادی هستند و چشم به دست آقایان برای ارائه راهکاری کارگشا دارند، این مسئله بر اساس کدام اولویت و به چه دلیلی مطرح شده است؟