کد خبر: 918133
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۷ - ۰۰:۲۳
تحقیقات پلیس تهران برای رمزگشایی از مرگ مشکوک دختری که بعد از سقوط از خودروی پسر مورد علاقه‌اش در یکی از بزرگراه‌های تهران جان باخته در جریان است.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت‌۱:۳۰ بامداد دیروز قاضی ولی مرادی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب از مرگ مشکوک دختر نوجوانی در حوالی بزرگراه یادگار امام با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در محل حادثه که بعد از بلوار فرحزادی نرسیده به خیابان سرو بود با جسد دختر ۱۷‌ساله‌ای به نام سمیه روبه‌رو شدند که بررسی‌ها حکایت از این داشت لحظاتی قبل دختر فوت شده از داخل خودروی پسر مورد علاقه‌اش به طرز مشکوکی به بیرون پرت شده و جان باخته است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران راننده خودروی پراید را که پسر ۲۳‌ساله‌ای به نام احسان است بازداشت کردند.
صبح دیروز متهم به دادسرای امور جنایی منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت. وی در شرح حادثه گفت: من دانشجوی رشته حسابداری هستم و زمان بیکاری‌ام با خودروی پرایدم مسافرکشی می‌کنم. یک سال و نیم قبل سمیه که آن زمان نمی‌شناختمش مرا عضو گروه تلگرامی کرد که اعضای آن تعدادی از دوستانش بود. پس از چند بار ارتباط پیامکی متوجه شدم مدتی قبل یکی از دوستانم گوشی و خط تلفنش را به سمیه می‌دهد که شماره من جزو مخاطبینش بوده و از این طریق سمیه به من پیام داد و مرا عضو گروه تلگرامی دوستانش کرد. شش‌ماهی ارتباط پیامکی و تلفنی داشتیم و برای هم پیام‌های عاشقانه می‌فرستادیم تا اینکه بهم علاقه پیدا کردیم و یکدیگر را ملاقات کردیم. پس از اینکه همدیگر را دیدیم عاشق هم شدیم و از آن روز به بعد ارتباط ما بیشتر شد و تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. وقتی موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم آن‌ها قبول کردند، اما مدتی بعد سمیه رازی را برای من برملا کرد که خانواده‌ام مخالف ازدواج ما شدند. سمیه به من گفت که افغانی است و پدرش معتاد به مواد مخدر است و زندگی خوبی ندارند. من عاشق او شده بودم و تفاوتی نداشت که چه مذهبی دارد یا اهل کدام کشور است، اما خانواده‌ام سخت مخالف بودند. پس از این ارتباط مخفیانه ما ادامه داشت، اما هر روز سمیه افسرده‌تر و عصبی‌تر می‌شد که متوجه شدم پدرش همیشه او را در خانه کتک می‌زند و او را اذیت می‌کند به طوریکه چند باری او تصمیم به خودکشی گرفته بود، اما من و مادرش او را منصرف کرده بودیم. او سه‌خواهر و دو برادر داشت و همیشه از من می‌خواست هر چه زودتر با او ازدواج کنم و او را نجات دهم. از طرفی هم مادرش مخالف ارتباط ما بود و معمولاً ساعت‌هایی که مادر و پدرش خانه نبودند به دیدن من می‌آمد. روز حادثه ساعت ۲۰‌شب او را سوار خودروام کردم و به راه افتادم. سمیه خیلی عصبانی بود که تلفنش زنگ خورد. مادرش به او گفت: چند روزی است خواهرش به خانه نیامده است. وقتی این حرف را شنیدم به او اعتراض کردم که چرا مرا در جریان این موضوع قرار نداده‌است که سمیه بیشتر عصبانی شد و در را باز کرد و قصد داشت خودش را به پایین پرت کند که قفل مرکزی را زدم و مانع او شدم. او دوباره در را باز کرد و باز هم من مانع او شدم و دقایقی با او حرف زدم تا اینکه آرام شد، اما ناگهان قفل مرکزی را باز کرد و در حالی که حدود ۷۰ کیلومتر سرعت داشتم خودش را از داخل خودرو به بیرون پرت کرد.
متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان حادثه به دستور قاضی مرادی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. همچنین بازپرس پرونده دستور داد همزمان با بررسی فیلم دوربین مداربسته محل حادثه از تنها شاهد عینی این حادثه که یکی از اهالی محل است تحقیق شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار