این روزها همه متوجه حساس بودن شرایط و آمادگی فضا برای تبدیل کوچکترین مشکلات به بحران هستند. موضوع اقوام نیز از جمله مواردی است که خیلی راحت میتواند زمینهساز شکاف و بحران و دلخوری جمعی هموطنان شود.
با نگاهی به اقدامات مثبت و چالشساز یاد شده، باید دید مدیران رسانه ملی تا چه حد آمادگی دارند با ضوابط و اعمال نظارتهای جدی بر روند برنامهسازیها، نه تنها مانع از تکرار اشتباهات و اقدامات دردسرساز شوند بلکه زمینهساز وحدت و همبستگی و تقلیل چالشهای دیگر شوند.
وقتی مردم خرمشهر به خاطر نداشتن آب آشامیدنی به خیابانها آمدند، صداوسیما با پخش چندین باره کلیپ عربی متفاوت مهدی یراحی تلاش کرد آبی بر آتش بیآبی باشد، این رویکرد اگر به جای موسمی بودن، راهبردی و متوازن باشد، آثار زیادی دارد. ایران رنگینکمان اقوام است و اگر کمی هوشمندانه عمل کنیم حضور آنان فرصت است، نه تهدید.
دو دهه پیش یکی از نخستین سریالهای پربیننده تلویزیونی که لهجه مشخصی بر آن غالب شد، «قصههای مجید» ساخته کیومرث پوراحمد بود که بر پایه کتابی با همین نام از هوشنگ مرادیکرمانی ساخته شده بود. این سریال در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ از شبکه اول سیما پخش شد. مجید با بازی زیبای خود، نوایی دلانگیز از لهجه یک پسربچه اصفهانی را در ذهن مردم ایران به یادگار گذاشت یا به عنوان مثال یکی از محبوبترین سریالهای تاریخ تلویزیون با نام «روزی روزگاری» توسط امرالله احمدجو در اوایل دهه ۷۰ ساخته و پخش شد. بعضی از دیالوگهای این سریال بعد از سالها هنوز هم استفاده میشود؛ دیالوگهایی که لهجه و زبان متفاوتی دارد. احمدجو درباره نقش لهجهها گفته بود: «لهجهها بسیار دلنشین و زیبا هستند و باید به این نکته توجه کنیم که مورد سوءاستفاده برخی از مردم قرار نگیرد. در روزی روزگاری من از یک لهجه و قوم استفاده نکردم، اما از شیوه دیگری استفاده کردم. در این سریال هفت برادر نماینده هفت قوم ایرانی بودند. پوشش لباسهایشان و لهجههای ترکیبی هر کدام آنها مختص یک شهر بود.».
اما برنامه خندوانه نیز این روزها توانسته با برخی حرکتهای مثبت در این زمینه نقشآفرینی کند. خندوانه با شخصیت عروسکی خود به نام جناب خان که توانایی حرف زدن به لهجهها، گویشها و زبانهای مختلف ایران را دارد و با فرهنگ و شعرهای آنها آشناست، حرکت مثبتی را رقم زده است.
نمونه اخیر نگاه مثبت تلویزیون به اقوام ریشهدار ایرانی مجدداً در برنامه خندوانه نمود پیدا کرد. در شبی که علیرضا بیرانوند، سعید عزتاللهی و میلاد محمدی- بازیکنان تیم ملی کشورمان- مهمانان برنامه «خندوانه» بودند جناب خان یک دست لباس لُری را به علیرضا بیرانوند هدیه داد. دروازهبان تیم ملی که فرزند قوم لُر است نیز لباسی که به او هدیه داده شده بود را پوشید و گفت: خیلی دوست داشتم با لباس لُری در یک برنامه تلویزیونی حاضر شوم. وی در ادامه خاطر نشان میکند: بعد از قهرمانی تیم پرسپولیس تصمیم گرفتم با لباس لُری جایزه این قهرمانی را دریافت کنم، اما اسپانسر برنامه، این اجازه را به من نداد. من افتخار میکنم که لُر هستم. دروازهبان تیم ملی فوتبال کشورمان در همین برنامه از رامبد جوان درخواست کرد اگر دوست دارد یک برنامه را با لباس لُری اجرا کند.
همچنین حضور تعدادی از اهل سنت سیستان و بلوچستان در برنامه خندوانه در سال ۹۴ و نیز در شهریور سال ۹۵ که خندوانه میزبان مهمانانی از کردها بود، نمونه موفقی از ایجاد اتحاد بین مذاهب مختلف بوده است.
سریال پایتخت نیز که ابتدا با مقاومتها و اعتراضاتی از سوی مازندرانیها مواجه بود، حالا بعد از پخش پنج فصل خود، یکی از محبوبترین و موفقترین آثاری است که در قالب طنز، به زبان یکی از اقوام کشور سخن گفته میشود.
پخش موسیقیهای محلی از شبکههای مختلف تلویزیونی و همچنین شبکه رادیویی آوا با پخش فولکلورهای زیبا، بخشی از این موفقیتها هستند که میتواند بیانگر رویکرد مثبت در مواجهه رسانه ملی با رنگارنگی اقوام باشد.
هر چند همه عملکرد صداوسیما در این سالها به این موارد ختم نمیشود و مواردی هم بوده که به دلیل کمدقتی برخی برنامهسازان و تغافل مدیران برنامههایی از شبکههای مختلف صداوسیما پخش شده که باعث بروز برخی حساسیتهای قومی و زبانی شده است، اما رویکرد مثبت برنامههایی مانند خندوانه پالسهای مثبتی را از اصلاح برخی تنگنظریهای بلاوجه در مورد اقوام متنوع کشورمان به مخاطبان مخابره میکند.