رژيم اشغالگر صهيونيستي دشمن اول و آخر كشور ماست در همه زمينهها، حتي در ورزش براي منزوي كردن ما نيز دست به هر كاري ميزند، لابي قدرتمندي هم دارد كه به تمام تلاشهايي كه ما تاكنون انجام ندادهايم، ميچربد. صهيونيستها مدتهاست دست به كار شدهاند، بهانههاي دهان پركني هم دارند، بهانههايي مثل روح المپيك و دوستي ملتها. كميته بينالمللي المپيك و فدراسيونهاي جهاني را هم كه در اختيار دارد، فقط ميماند به خدمت گرفتن ورزشكاراني كه خيلي راحت خود را ميفروشند. اين روزها آنها سفت و سخت به دنبال كشتيگيران روس و گرجستاني هستند تا با تغيير تابعيتشان تحت عنوان اين رژيم در ميادين جهاني حاضر شوند. از ردههاي پايين هم شروع كردهاند تا آينده را نيز براي خود تأمين كنند.
دشمن، دشمنياش را ميكند، كارش همين است، اما اين وسط ما چه كار كردهايم؟ عملاً هيچ كاري نكردهايم، فقط به تماشا نشستهايم. البته از حق نگذريم مسئولان ورزش كشور يك اقدام جالب توجه انجام دادهاند. همين اوايل خردادماه بود كه جلوي اعزام تيم واليبال دانشآموزي را به مسابقات جهاني گرفتند، چون احتمال ميرفت با تيم رژيم غاصب روبهرو شود. عجب راهحلي، آدم دلش ميخواهد از سر ذوق زوزه بكشد، چراكه نه، اصلاً هر جا آنها بودند ما نميرويم، حالا هر جا ميخواهد باشد؛ رقابتهاي جهاني، المپيك يا حتي جام جهاني، اگر روزي آنها صعود كردند ما قيد جام جهاني را هم ميزنيم!
اين سياست مسئولان ورزش ايران در برابر نقشههاي دشمن شماره يك ايران اسلامي است، يعني درست همان چيزي كه آنها ميخواهند، منزوي شدن و حذف نام ايران در رقابتهاي مهم بينالمللي.
مدتهاست كه رئيس فدراسيون كشتي فرياد ميزند كه بايد به داد ورزش رسيد، بايد مسئولان بلندپايه در اين خصوص وارد ميدان شوند. جالبتر اينكه حالا تأكيد دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامي بر پيگيري مشكلات كشتيگيران به تمامي دستگاههاي ذيربط هم رسانهاي شده، اما نه از وزارت ورزش خبري است، نه از كميته ملي المپيك و نه از ديگر نهادهايي كه بايد براي رايزني با مجامع بينالمللي وارد گود شوند. هيچ خبري نيست، تنها حركت همان حركت ناشیانه اوايل خرداد و عدم اعزام تيم واليبال دانشآموزي بود. كار دشمن، دشمني كردن است. آنها برنامههايشان را مو به مو اجرا ميكنند، در حالي كه اينجا مسئولان ما به فكر مسافرت رفتن هستند، امروز روسيه بعد جاكارتا و پس از آن هم امارات.
حالا وقت براي رسيدگي به مشكلات هست، آنها حل هم نشدند، نشدند. يك راهكار وجود دارد؛ نهايتش اين است كه هر جا آنها بودند ما نميرويم، ديگر غصه محروميت، جريمه و پاسخ دادن به مجامع بينالمللي و سندسازي براي مصدوميت و اين حرفها را هم نداريم. دشمن كارش را درست انجام ميدهد، برنامهاش را هم چيده است، آن هم در شرايطي كه مسئولان ما بيخيال داد و فريادها، بيخيال نگراني و دغدغههاي دلسوزان ورزش برنامه سفر ميچينند. به هر حال ورزشكاران در جام جهاني، بازيهاي آسيايي و جام ملتهاي آسيا نيازمند همراه هستند، همراهاني كه به آنها روحيه بدهند و اگر موفق شدند در عكسهاي يادگاري كنارشان باشند. البته در اين ميان اگر مشكلي به وجود آمد صددرصد مقصر آن كادر فني تيمها، رؤساي فدراسيونها و خود ورزشكاران هستند. اصلاً چه معني دارد مثلاً قرعه يك كشتيگير، يك تكواندوكار يا يك تيم به نمايندگان رژيم صهيونيستي بخورد، حتماً كادر فني كمكاري كرده يا شايد هم ورزشكار حواسش را جمع نكرده، وگرنه مسئولان طرح دادهاند جايي كه آنها باشند ما نميرويم!
دشمن، دشمنياش را ميكند و ما غافليم. مسئولان ورزش سرشان را مثل كبك زير برف كردهاند غافل از اينكه دشمن هم خوب ميداند اينجا و در داخل ايران هيچ طرحي براي مبارزه و مقابله با نقشههايش وجود ندارد. مسئولان مسافرتهايشان را ميروند و ورزش و ورزشكاران ايران جريمه و محروميتش را تحمل ميكنند.