آيتالله غياثالدين طهمحمدي گفت: در روزهاي اخير در فضاي رسانهاي و شبكههاي اجتماعي دو موضوع مرتبط با شيخالرئيس، بوعليسينا در عرصه داخلي و خارجي مطرح شد كه با همت و حمايت افكار عمومي و علاقهمندان به ميراث علمي كشور، واكنشهاي لازم به عمل آمد. وي حساسيت مثبت عامه مردم و به ويژه اهل فضل و فرهنگ و اقشار دانشگاهي در دفاع از هويت ايراني بوعليسينا را ستود و افزود: متأسفانه در سالهاي اخير به واسطه برخي تحريفهاي تاريخي، در يك مقطع ابنسينا را عرب معرفي كردند و از طرفي برخي كشورها مثل تركيه نيز او را حكيم ترك ميدانند كه بر اساس شواهد روشن تاريخي، هيچ وقت ابنسينا در طول عمر خويش در سرزمين اعراب و تركيه حضور نداشته است. آيتالله طهمحمدي دلايل اعراب و تركيه براي انتساب شيخالرئيس به خود را واهي ذكر كرد و بيان داشت: بوعلي كتابهاي خود را در قرن چهارم به اين دليل به زبان عربي نوشته كه زبان رسمي جهان اسلام بوده است و تمام علوم براي مخاطبان به اين زبان ارائه ميشده است، اين در حالي كه سير مهاجرت بوعلي از شهر فارسيزبان بخارا تا گرگان و ري و اصفهان و همدان، همه و همه در گستره جغرافيايي ايران بوده و هر آنچه به عنوان ميراث علمي و كتب فلسفي و پزشكي از او به جا مانده در اين خطه و با پشتيباني امراي شيعه آلبويه نگارش شده است. وي سپس در مورد انتساب بوعلي به عنوان حكيم ترك ادامه داد: در دوره شيخالرئيس گستره ايران از آسياي ميانه تا آناتولي بوده و سرزمين آسياي ميانه كه زادگاه بوعلي است، در داخل ايرانزمين قرار داشته است.
هماكنون هم با گذشت بيش از يك هزاره از تولد بوعليسينا، افشنه و بخارا به زبان فارسي صحبت ميكنند، بنابراين نميتوان گفت چون كشور جديدالتأسيس ازبكستان با زبان رسمي تركي ازبكي خود را معرفي ميكند، پس گذشته تاريخي آن سرزمين هم مربوط به تركان ازبك بوده است. رئيس بنياد بوعليسينا تصريح كرد: تركيه امروزي كه برآمده از فروپاشي عثماني است مدعي سروري و رياست همه سرزمينهايي است كه از آسياي ميانه تا كناره درياي سياه به گويشهاي مختلف زبان تركي تكلم ميكنند، هر چند از نظر نژادي ترك نيستند. وي گفت: تركيه خود را محق ميداند كه چون زادگاه بوعلي در كشور ازبكستان است، آن را به خود منتسب كند، در حاليكه هر دانشجوي تاريخ بر اين مسئله واقف است كه خود تركيه نيز محصول ترك مخاصمه جنگ جهاني اول است و هويت جديدش كمتر از يك قرن سابقه دارد.