متن نامه وارده به این شرح است
بسم الله الرحمان الرحیم
سالها است خیلی تلاش کردیم ، تفهیم کنیم که مشکل اصلی خشکی زاینده رود ، دستکاری ها و برداشت های آب در بالادست چم آسمان و سرشاخه های رودخانه و همچنین ، پرت و هدررفت حدودا 40 درصدی آب رودخانه در پایین دست چم آسمان تا تالاب گاوخونی است و باید بیشترین انرژی استان را معطوف حل این مشکلات بکنیم تا رودخانه احیا شود ، ولی نشد.
*فعالیت ها کردیم که تفهیم کنیم ، آمارهای وزارت نیرو نشان می دهد ، از 100% آبی که از چم آسمان وارد زاینده رود و اصفهان میشده است، از سال 77 به بعد 33% آن وارد میشود و 67% آن بصورت پمپاژ مستقیم ثابت و سیار از آب های سطحی و زیرزمینی بطور غیر قانونی(با یا بدون مجوز) و یا طرح های آبخیزداری جهادکشاورزی ، برداشت میشود . ولی نشد ( از سال 63 تا 77 سالانه 1592 میلیون مترمکعب آب از چم آسمان وارد اصفهان میشده ولی از سال 77 تا 93 این مقدار به 551 میلیون مترمکعب رسیده است و بعد از 93 از این مقدار هم کمتر شده است)
*بارها و بارها گفتیم حدود 40% از مقدار آبی که از چم آسمان وارد زاینده رود در اصفهان می شود ، در طول مسیر رودخانه تا شبکه مروان ، پرت میشود و به تالاب گاوخوني هم قطره ای نمیرسد و دلیل اصلی آن نیز برداشت از سفره های زیرزمینی بوسیله چاههای آب داخل حوضه و بردن سطح ایستابی آب های زیرزمینی حوضه به پایین تر از بستر قنوات و رودخانه میباشد در حالیکه در طول تاریخ، هر میزان آبی که از چم آسمان وارد حوضه زاینده رود در اصفهان میشد، بدلیل ساختار طبیعی حوضه و از طریق قنوات و چشمه سارها و زهکش ها و نشتی های آب اطراف به رودخانه ، آب موجود، چند بار مصرف میشد و نه اینکه هیچ آبی در طول رودخانه کم و یا گم نمیشد بلکه رودخانه زایش آب هم داشت و وجه تسمیه زاینده رود نیز همین بود ، اما نشد
*خیلی تلاش کردیم بفهمانیم که بطور متوسط حدود 1041 میلیون مترمکعب آب در بالادست چم آسمان در دو استان چهارمحال و اصفهان ، بطور غیر قانونی (با و یا بدون مجوز) ، برداشت میشود ، ولی نشد.
* زجرها کشیدیم که بگوییم اگر مشکل جلوگیری از برداشتهای بالادست چم آسمان را حل کنیم ، مانند این است که 9 تا تونل سوم اجرا کرده و آب آن را وارد اصفهان کرده ایم ، ولی نشد. ( طبق تابلو منابع و مصارف ، تونل سوم قرار است 120 میلیون مترمکعب آب وارد زاینده رود کند ، با این وصف 1041 میلیون مترمکعب حدودا معادل 9 تا تونل سوم است )
*جدیت فراوان کردیم که بگوییم اگر با ساماندهی و حفاظت و نظارت بر رودخانه حداقل حتی از 30% برداشتهای غیرقانونی بالادست چم آسمان ، جلوگیری شود ، معادل 312 میلیون مترمکعب آب به پایین دست اضافه میشود ( معادل 2.6 برابر تونل سوم) که همین مقدار آب تازه وقتی وارد پایین دست چم آسمان بشود ، بدلیل ساختار طبیعی حوضه زاینده رود، بطور چرخشی 2.5 تا سه مرتبه در مناطق مختلف حوضه ، مصرف میشود . اما نشد.
زیاد گفتیم که بفهمانیم اگر مجددا قنوات و چشمه ها و نشتی های آب به رودخانه، مجددا احیا شود معادل چندین تونل آب است که به حوضه زاینده رود انتفال داده شود. اما نشد.
*تلاشها کردیم ، بگوییم که اگر مشکل بالادست چم آسمان تا سرشاخهها در دو استان چهارمحال و اصفهان و ورودی بین حوضه ای حل نشود ، مانند 4 تونل قبلی ( اول و دوم کوهرنگ و چشمه لنگان و خدنگستان ) که با اجرای آنها قرار بود که 647 میلیون مترمکعب به آب آوری طبیعی رودخانه زاینده رود اضافه شود ، ولی شاهدیم که بر عکس انتظار ، علیرغم ورود 4 تونل ، همان آب رودخانه طبیعی هم دیگر به اصفهان نرسید و به همین دلیل ، اگر مشکل لجام گسیختگی رودخانه در بالادست چم آسمان در دو استان چهارمحال و اصفهان ، حل نشود ، تونل سوم کوهرنگ نیز به همان سرنوشت دچار میشود و البته هر منبع دیگری هم به رودخانه اضافه شود به همان سرنوشت دچار خواهد شد ، ولی نشد.
*تلاش کردیم بفهمانیم که وزارت نیرو از سال 1352 به بعد معادل 1976 میلیون مترمکعب آب از آبهای سطحی رودخانه و بیش از 40 هزار حلقه چاه حریمی و غیر حریمی ( حدود 5 میلیارد مترمکعب) از آبهای زیرزمینی در حوضه زاينده رود، تخصیص داده ولی ظرفیت انتقال 384 میلیون مترمکعب آب به حوضه زاینده رود را ایجاد کرده است و مطابق قانون و مصوبات شورای عالی آب ، باید برای مازاد تخصیص خود از زاینده رود ، چاره اندیشی کند و از محل حقابه ها برداشت نکند ، ولی نشد
*هر چه گفتیم پساب فاضلاب شهرستان اصفهان که از سال 1332 بر اساس تصویبنامه 4322 مورخ 5/3/1333 هیئت وزیران وقت متعلق به حقابه داران شرق اصفهان بوده و تصمیم به دادن این حق مسلم بعد از 64 سال ، نه رودخانه را احیا میکند و نه محیط زیست و تالاب را و نه معوض حقابه های کشاورزان میباشد بلکه فقط اقدامی است که سالها پیش باید انجام میشد.ولی نشد
*بارها داد زدیم که هیچ رودخانه ی خشکی ، از انتها و پایاب ، احیا نشده و زاینده رود هم از این قاعده مستثنی نیست و معطوف کردن تمام فکر و انرژی استان برای پساب فاضلاب و غفلت از پیگیری مشکلات بالادست و پايين دست چم آسمان و حقابه ها ، فقط ایجاد حاشیه امن و حیات خلوت برای متخلفین و متجاوزین به رودخانه زاینده رود در استان های چهارمحال ، اصفهان و یزد برای ادامه تخلفات و همچنین ایجاد راه فرار برای وزارت نیرو و دولت جهت تعیین تکلیف برای جبران تخصیص های اضافی و منحرف کردن ذهن کشاورزان و مردم اصفهان برای مطالبه حقابه های کشاورزی و محیط زیست و تالاب گاوخونی میباشد ، ولی نشد.
*به هر زبانی گفتیم که بفهمانیم آب برداشتی از رودخانه برای مصارف شهری و صنعتی که حجم آن هم بیش از 500 میلیون مترمکعب میباشد ، مصرف نشده ، بلکه تبدیل به پساب میشود و در حوضه کم آبی مانند زاینده رود ، باید این حجم پسآب پس از استفاده در بخش شرب و مصارف شهری و صنعتی ، با تصفیه کامل به چرخه طبیعی و چند بار مصرفی خود باز گردد اما نشد.
همه تلاش خود را کردیم که بگوییم قانون اجرا شود و مسئولین در همه سطوح ملی و استانی و شهرستانی ، قضائی و مقنن و اجرایی ، بجای اجرای قانون ، از نقطه نظرات مدیریتی خود جواب ما را ندهند ، ولی نشد.
*خلاصه اینکه زیاد متذکر شدیم که اصفهان تاریخی ، که با وجود زاینده رود ، اصفهان شده و بدون آن نمیتواند اصفهان نامدار باقی بماند را نمی توان بخاطر یک سری توسعه های ناپایدار ( صنعتی و باغی و زراعی) به شهر و دیار سوخته تبدیل نمود.
*چکار کنیم که مردممان هم به محض شنیدن چند کلمه جذاب ، کف و سوت و هورا کشان ، حقوقشان فراموششان می شود و دلیل اصلی ادامه دار شدن تضییع حقشان و به یغما رفتن حقابه هایشان ، جلوی چشمان آنها نیز همین است ، اما نشد.
در پایان نماینده محترم ولی فقیه در استان ، نمایندگان محترم مردم شریف استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی ، استاندار محترم استان ، مدیران محترم دستگاه های قضایی ، اجرایی ، سیاسی ، امنیتی ، نظامی و انتظامی ، را به حرمت این ایام قسم میدهم ، برای احقاق حق کشاورزان و احیای رودخانه ، فقط فرمان الهی و قانون را اجرا کنید.