
با بررسي اجمالي تاريخ گذشته انقلاب فرازهاي بسياري را ميتوان يافت كه به رغم عزم دشمنان در تشديد فشارها و تهديدها و از خودباختگي برخي از فعالان داخلي اين انسجام و وحدت ملي در امتداد تصميمات و تدابير هوشمندانه بود كه آن فشارها و تهديدات را به فرصتي براي تحكيم اقتدار و تقويت وحدت و انسجام ملي تبديل كرده است.
ماجراي اين روزهاي شاخ و شانه كشيدن ترامپ عليه ملت ايران و پيامدهاي آن را بايد يكي از اين فرازها دانست. هفته گذشته و قبل از اعلام مواضع اخير مسئولان امريكايي عليه مردم ايران، ترامپ بعد از نشست با فرماندهان نظامي امريكا در مورد نحوه تعامل با ايران، در پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره فرجام برجام ميگويد: به زودي خبرهايي درباره ايران خواهيد شنيد. وي در پاسخ به سؤالي ديگر از آرامش قبل از توفان سخن به ميان آورد و گفت: ميدانيد اين جمع نماينده چه چيزي است؛ آرامش قبل از توفان. ترامپ كه قبل از آن نشست مشابه همان مواضع جمعه شب را عليه مردم ايران گرفته بود، در پاسخ به خبرنگاران كه پرسيدند چه توفاني، ميگويد كه ما نظاميان بزرگ دنيا را در اين سالن داريم به شما خواهند گفت. بعد از اين نشست بود كه رسانههاي امريكايي از تصميم ترامپ براي اعلام سپاه به عنوان يك گروه تروريستي سخن به ميان آوردند. اين مواضع تهديد گونه كافي بود كه برخي را در داخل با خود همراه كند و بترساند و بلرزاند و در روزنامه خود بنويسند كه در شب سخنراني ترامپ هيچ شهروند مطلعي را نميشود پيدا كرد كه بگويد استرس ندارد. خسته نيست و احساس ناامني را دوباره تجربه نميكند و ...
اما برخلاف نظر اين سرمقالهنويس كه روحيهاش بيانگر اثرپذيري از عمليات رواني ترامپ براي اثرگذاري بر دستگاه محاسباتي نخبگان و مسئولان است، در طول هفته گذشته مواضع صريح فرمانده كل سپاه خطاب به امريكاييها مبني بر قلمداد شدن ارتش امريكا همسنگ داعش در صورت قلمداد كردن سپاه به عنوان گروه تروريستي و يا ضرورت انتقال پايگاههايشان به فاصله 2هزار كيلومتري از مرزهاي ايران و پس از آن مواضع قاطعانه رئيسجمهور در حمايت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه در نوع خود كمنظير بود، سبب شد كه ترامپ در يك عقبنشيني آشكار ادعاي پيشين خود را انكار و البته تلاش كند از طريق وزارت خزانهداري، بخشهايي از سپاه را تحريم كند كه البته اين خود مغاير برجام است.
مروري بر مهملگويي ترامپ در سخنان جمعه شب خود عليه مردم ايران بيانگر اين حقيقت تلخ براي امريكاييهاست كه آنچه كه سبب اصلي عصبانيت امريكاييهاست نه تنها توان هستهاي يا موشكي ايران، بلكه شكست و ذلت امريكا در برابر گسترش حوزه نفوذ ايران و سردرگمي اين به ظاهر ابرقدرت جهاني در اتخاذ يك استراتژي روشن در مواجهه با تحولات منطقه است.
سخنان ترامپ نشان داد كه او و تيم هدايتكنندهاش هيچ شناختي از روند تحولات منطقه نداشته و در دام سناريوهاي مثلث صهيونيسم، ارتجاع عرب و منافقين گرفتار شدهاند. برخورد متكبرانه ترامپ با مردم فهيم ايران و تروريست قلمداد كردن آنها و در عين حال به كارگيري واژه مجعول براي خليج فارس، نشانگر اين است كه او نه تاريخ را مطالعه كرده و نه جغرافيا را ميشناسد. اما درعين حال تلاش دارد با فرافكني و انحراف توجه مردم امريكا از ضعفها و مشكلات فرهنگي، اقتصادي و سياسي، عملاً ناكارآمدي هيئت حاكمه امريكا را پنهان سازد.
هدف اصلي ترامپ و تيم تصميمساز پشت سر او، در اين عمليات رواني و سياسي و اقتصادي، ايجاد تقابل و دوقطبي در داخل و رودررو قرار دادن مردم با سپاه و القاي اينكه اين سپاه است كه عامل اين شرايط و مشكلات و سختيهاي مردم است، اما به رغم آنها مواضع ترامپ و نوع مواجهه آنها با برجام، به تجربه ارزشمندي براي مردم ايران تبديل شد تا به اين حقيقت برسند كه دولت امريكا فاقد يك نظام تصميمساز و تصميمگير قابل اتكاست كه هرگونه اعتماد به وعدهها و قرارهاي آن سرابي بيش نيست.
روشن شدن ماهيت امريكا پس از سخنان ترامپ در عين ايجاد يك اجماع ملي در مواجهه با فزونخواهيهاي نظام سلطه انسجام ملي در حمايت از سپاه و ديگر نيروهاي انقلاب را به دنبال خود داشت كه در اين ميان سخنان آقاي روحاني و ظريف و ديگر مسئولان دولتي، عملاً خنثي كننده سناريوي طراحي شده دشمنان است.
آنچه كه به عبور قدرتمندانه از اين شرايط كمك ميكند توجه به چند نكته اساسي است:
1 ـ حفظ وحدت و انسجام ملي و پرهيز از تقابل و رودررويي نيروهاي داخلي مهمترين اصل در مواجهه با اين شرايط است. مقام معظم رهبري در 22 خرداد ماه امسال، بر اين نكته در مواجهه با امريكا تأكيد ميفرمايند كه اگر همه تلاش كرديم ميتوانيم بايستيم و ميتوانيم استقامت كنيم، ميتوانيم دشمنان را به زانو در بياوريم، اگر همه با هم باشيم.
2 ـ دشمن تلاش دارد برجام را به ابزاري براي به گرو كشيدن مردم ايران تبديل كند، بهانهجويي نسبت به عدم پايبندي ايران به برجام، تبديل آن به بستري براي تحريم نيروها و نهادهاي اثرگذار در كشور يا تلاش براي كشاندن ايران به پاي ميز مذاكره در عرصههاي ديگر و تضعيف توان موشكي و يا حمايت ايران از نيروهاي مقاومت، نشان از كاركرد معكوس برجام براي مردم ايران دارد. مواضع صريح آقاي روحاني و ظريف در مورد ترك برجام در صورت تداوم بدعهديها ميتواند گامي آغازين در توجه به ظرفيت و كاركرد واقعي اين توافق داشته و انتظار از آن متناسب با ظرفيتش باشد، نه فتحالفتوح و يا ...
3 ـ نقطه ثقل و تمركز دشمن بر تشديد تحريمها، وجود اين باور در آنان است كه با تشديد تحريمها قادر به ايجاد نارضايتي اجتماعي و به صحنه كشاندن مردم در مقابله با نظام هستند. اين امر اگر چه بطلاتش در ماهها و سالهاي اخير ثابت شده است، اما توجه و تمركز بر اقتصاد مقاومتي عملاً ميتواند اميد دشمن به اثرگذاري از اين طريق را نااميد كند. دشمن بايد به عينه ببيند كه كشور معطل و وابسته تصميمات او در برجام و غير برجام نيست.
4 ـ امريكاييها بايد با همه وجود احساس كنند كه مسئولان كشور در واكنش و اقدام متقابل در جايي كه پاي منافع و حقوق ملت در ميان باشد محكم ايستادهاند. مقام معظم رهبري در اين زمينه ميفرمايند: اگر ما در مقابل دشمني دشمنان با شجاعت و اقتدار نايستيم، ما را خواهند خورد. خواهند بلعيد ... ما مسئول كشوريم، مسئول ملتيم، مسئول تاريخيم، نبايد اجازه بدهيم.»