کد خبر: 840827
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۹
به بهانه انتشار اثر «اسلام‌ستيزي غرب و كليسا»
اسلام‌هراسي يا به عبارت روشن‌تر اسلام‌ستيزي پديده جديدي در غرب مسيحي نيست....
آيت‌الله سيدهادي خسروشاهي
اسلام‌هراسي يا به عبارت روشن‌تر اسلام‌ستيزي پديده جديدي در غرب مسيحي نيست. از زمان ظهور اسلام به تعبير قرآن مجيد «احبار و رهبان» همواره در حال توطئه بر ضد اسلام و مسلمين بوده‌اند كه بعدها و از زمان‌هاي بسيار دور همچنان ادامه يافته و در دوران جنگ‌هاي صليبي و قتل‌عام مردم مسلمان به فتواي پاپ‌ها و مأموران كليساها به مرحله تكاملي! خود رسيده است... در عصر ما علاوه بر اينكه جنگ‌هاي صليبي نيابتي در اغلب كشورهاي اسلامي، عربي و آفريقايي ادامه دارد و همه روزه هزاران مسلمان بي‌گناه توسط مزدوران عرب و غرب با سلاح‌هاي اهدايي امپرياليسم غرب و صهيونيسم بين‌الملل قتل‌عام مي‌شوند، در اين ميان پدران روحاني و در رأس آنها عاليجناب پاپ به دعا و نيايش فقط براي مسيحيان و بركت‌بخشي و قديس‌سازي! مشغولند و گويا از اين فجايع ضد بشري هم‌كيشان خود اصولاً آگاه نيستند.
اسلام‌هراسي كنوني در غرب بر ضد هر كسي كه مسلمان ناميده مي‌شود يا فقط پوشش اسلامي دارد، به‌طور گسترده‌اي ادامه داشته و در عمل تبديل به اسلام‌ستيزي شده است... كه جناب ژوزف راتزينگر يا پاپ بنديكت شانزدهم و پاپ سابق با يك سخنراني بر ضد پيامبر اكرم(ص) در آلمان به اين دشمني جنبه رسمي و علني داد و جورج بوش كوچك، رئيس‌جمهور سابق امريكا همزمان و به صراحت از جنگ مقدس صليبي سخن گفت و پس از اين مقدمه‌چيني‌ها توطئه تجاوز رسمي و علني عليه كشورهاي اسلامي آغاز شد و صدها هزار نفر از مسلمانان در كشورهاي عراق، سوريه، افغانستان، يمن، ليبي، لبنان و... با هجوم وحشيانه جنايتكاران صليبي عصر ما قتل‌عام شدند كه هنوز هم اين جنايات به شكل روشن و آشكاري در اين كشورها ادامه دارد. رساله كوچكي كه به بهانه آن اين يادداشت قلمي شده، شامل چند بحث متفرقه است: متن يك سخنراني، يك مصاحبه، يك مقاله و دو سه يادداشت در‌باره اسلام‌هراسي كه با توجه به سنخيت مطالب در ضمن اين مجموعه، به بازچاپ آنها اقدام كرده‌ايم.
براي روشن‌تر شدن هدف ما از نشر اين رساله بي‌مناسبت نخواهد بود كه مطالبي را از يك شخصيت غربي نقل كنيم كه در مصاحبه با يك روزنامه معروف ايتاليايي مطرح شده است، شايد درباريان واتيكان! از آن مطالب آگاه شوند و چه بسا عبرت بگيرند، اما افسوس كه روح انسانيت در كل غرب مرده است و روح قدسي عيسي مسيح در بين پدران روحاني حاكم نيست و مسيحيت كليسا هم معنويت خود را از دست داده است و اين مطامع گوناگون اصحاب نزاع ايجاب مي‌كند به‌طور ناجوانمردانه‌اي اسلام‌هراسي را به مرحله تكاملي آن اسلام‌ستيزي ارتقا دهند، ولي به‌‌رغم تلاش‌هاي آنها همگان مي‌بينيم اين بار پاسخ ملت‌هاي مسلمان مطابق خواست و ميل امپرياليسم و كليسا نيست. اجازه بدهيد خلاصه‌اي از مطالب روژه‌ گارودي را در اين باره نقل كنيم كه ما را از توضيح بيشتر مستغني مي‌‌سازد. روژه گارودي، فيلسوف و شخصيت سياسي معروف فرانسوي كه نخست ماركسيستي برجسته بود و بعد يك مسيحي به شمار رفت و با پاپ ژان پل دوم هم روابط دوستانه‌اي داشت، در مصاحبه با يك روزنامه ايتاليايي درباره بنيادگرايي، خشونت‌ غربي و همگامي پاپ پيشين واتيكان با آن به نكاتي اشاره مي‌كند كه هدف مورد نظر ما را به‌خوبي روشن مي‌سازد: «حملات نژادپرستانه، به‌ويژه عليه مسلمانان ادامه دارد. ما هنوز در عصر هجوم صليبي‌ها هستيم. فرانسه را نگاه كنيد. امام جماعت مسجد بزرگ پاريس را كه يك انسان هوادار ديالوگ و يك انديشمند اسلامي است و فرهنگ‌هاي ديگر را هم رد نمي‌كند، بازداشت كرده‌اند. خب اين، خطر هجوم مردم شمال آفريقا بر ضد غرب را اعلام مي‌كند. در مورد تهديد بنيادگرايي اسلامي اعتقاد دارم بنيادگرايي واقعي از آنِ غرب است كه درصدد تحميل فرهنگ و حاكميت خويش است و به همين دليل موجب واكنش مشابه در اسلام مي‌شود. اصولاً غرب در ذات خود تمايل به قتل‌عام كردن مردم دارد. چه نمونه‌هايي را مثال بزنم؟ نابودي سرخ‌پوستان امريكا؟ برده‌فروشي؟ فاجعه هيروشيما؟ و در آخر حمله به عراق با تبليغات صندوق بين‌المللي پول و زير پرچم امريكا براي سركوب و قتل‌عام مردم! اين خلاصه تمدن غرب است. آيا مي‌دانيد 80 درصد ثروت و سرمايه جهان توسط 20 درصد جمعيت جهان كنترل و مصرف مي‌شود؟ دهها ميليون نفر در سال از فقر و محروميت مي‌ميرند و در واقع يعني هر روز يك واقعه هيروشيما! در اين ميان پاپ هم با فتاوي خود اتحاديه نژادپرست غرب را استحكام مي‌بخشد. پاپ ژان پل دوم يك نمونه و مدل از بنيادگرايي كنوني است. به ياد بياوريد كه وي ژنرال پينوشه را تبرك كرد و تنها كسي بود كه ديكتاتور نظامي هائيتي را به رسميت شناخت و همگام با سيا الهيات رهايي‌بخش را تحريم و محكوم كرد. در مورد جلوگيري از ازدياد نسل بينش او نژادپرستانه است. او در تاريكي جمود سنتي فرو رفته است. واقعاً اين يك رسوايي است كه پاپ در قتل‌عام سارايه و شريك غرب باشد. آيا اين پاپ نبود كه براي به رسميت شناختن كرواسي و اسلوني سر از پا نمي‌شناخت. آن هم تنها به دلايل قومي - كاتوليكي؟! اينها نظير فرانسه در رواندا و امريكا در هائيتي عمل مي‌كنند. اول آتش را روشن مي‌كنند و سپس براي خاموش كردن آن اداي مأموران آتش‌نشاني را در‌مي‌آورند! كليساي كاتوليك به‌جاي كمك به صلح جهاني خود آتش‌بيار معركه شده است. البته مشخصاً پاپ جانشين سنت پيترو را مي‌گويم! متأسفانه خط ژان پل دوم همچنان در دربار پيتر باقي خواهد ماند، زيرا او اسقف‌ها و كاردينال‌ها را در كل جهان تغيير داده است و همگي افراد جديد را از خط خود انتخاب كرده است».(1)
بدين ترتيب روژه گارودي با صراحت خاص خود چگونگي بنيادگرايي واقعي و اتحاد نامقدس و شوم نژادپرستانه غربي‌ها (كليسا و امپرياليسم) را نشان داده است و ماهيت تمدن! غرب را روشن مي‌سازد. قتل‌عام توده‌ها، غارت ثروت ملت‌ها، تحميل فرهنگ و سلطه سياسي خود بر ديگران، دفاع از روش‌هاي ضد‌انساني به خاطر انگيزه‌هاي نژادپرستانه قومي - مذهبي و در واقع تهاجم تمام‌عيار بر ضد مسلمانان در سراسر دنيا حتي در مورد اقليت‌هاي مسلمان درون كشورهاي به اصطلاح آزاد! و دموكراتيك غرب!
و اكنون بايد بدون پرده‌پوشي بپرسيم: موضع‌گيري واقعي پاپ بنديكت قبلي و پاپ فعلي فرانسيس و كل كليسا و واتيكان در قبال اين توطئه‌ها چيست؟ متأسفانه واتيكان در قبال اسلام‌هراسي و اتهامات بر ضد مسلمانان نه تنها موضع قاطع و رسمي نمي‌گيرد، بلكه خود به نحوي پنهان يا آشكار با همكاري امپرياليسم آتش‌بيار معركه است و آن‌وقت بايد پرسيد چگونه از گفت‌وگوي بين اديان و حوار مسيحي - مسلمان سخن مي‌گويد؟ داوري را به عهده خوانندگان محترم مي‌گذاريم.
*پي‌نوشت‌ در سرويس تاريخ جوان موجود است. ‎
اسلام‌هراسي يا به عبارت روشن‌تر اسلام‌ستيزي پديده جديدي در غرب مسيحي نيست. از زمان ظهور اسلام به تعبير قرآن مجيد «احبار و رهبان» همواره در حال توطئه بر ضد اسلام و مسلمين بوده‌اند كه بعدها و از زمان‌هاي بسيار دور همچنان ادامه يافته و در دوران جنگ‌هاي صليبي و قتل‌عام مردم مسلمان به فتواي پاپ‌ها و مأموران كليساها به مرحله تكاملي! خود رسيده است... در عصر ما علاوه بر اينكه جنگ‌هاي صليبي نيابتي در اغلب كشورهاي اسلامي، عربي و آفريقايي ادامه دارد و همه روزه هزاران مسلمان بي‌گناه توسط مزدوران عرب و غرب با سلاح‌هاي اهدايي امپرياليسم غرب و صهيونيسم بين‌الملل قتل‌عام مي‌شوند، در اين ميان پدران روحاني و در رأس آنها عاليجناب پاپ به دعا و نيايش فقط براي مسيحيان و بركت‌بخشي و قديس‌سازي! مشغولند و گويا از اين فجايع ضد بشري هم‌كيشان خود اصولاً آگاه نيستند.
اسلام‌هراسي كنوني در غرب بر ضد هر كسي كه مسلمان ناميده مي‌شود يا فقط پوشش اسلامي دارد، به‌طور گسترده‌اي ادامه داشته و در عمل تبديل به اسلام‌ستيزي شده است... كه جناب ژوزف راتزينگر يا پاپ بنديكت شانزدهم و پاپ سابق با يك سخنراني بر ضد پيامبر اكرم(ص) در آلمان به اين دشمني جنبه رسمي و علني داد و جورج بوش كوچك، رئيس‌جمهور سابق امريكا همزمان و به صراحت از جنگ مقدس صليبي سخن گفت و پس از اين مقدمه‌چيني‌ها توطئه تجاوز رسمي و علني عليه كشورهاي اسلامي آغاز شد و صدها هزار نفر از مسلمانان در كشورهاي عراق، سوريه، افغانستان، يمن، ليبي، لبنان و... با هجوم وحشيانه جنايتكاران صليبي عصر ما قتل‌عام شدند كه هنوز هم اين جنايات به شكل روشن و آشكاري در اين كشورها ادامه دارد. رساله كوچكي كه به بهانه آن اين يادداشت قلمي شده، شامل چند بحث متفرقه است: متن يك سخنراني، يك مصاحبه، يك مقاله و دو سه يادداشت در‌باره اسلام‌هراسي كه با توجه به سنخيت مطالب در ضمن اين مجموعه، به بازچاپ آنها اقدام كرده‌ايم.
براي روشن‌تر شدن هدف ما از نشر اين رساله بي‌مناسبت نخواهد بود كه مطالبي را از يك شخصيت غربي نقل كنيم كه در مصاحبه با يك روزنامه معروف ايتاليايي مطرح شده است، شايد درباريان واتيكان! از آن مطالب آگاه شوند و چه بسا عبرت بگيرند، اما افسوس كه روح انسانيت در كل غرب مرده است و روح قدسي عيسي مسيح در بين پدران روحاني حاكم نيست و مسيحيت كليسا هم معنويت خود را از دست داده است و اين مطامع گوناگون اصحاب نزاع ايجاب مي‌كند به‌طور ناجوانمردانه‌اي اسلام‌هراسي را به مرحله تكاملي آن اسلام‌ستيزي ارتقا دهند، ولي به‌‌رغم تلاش‌هاي آنها همگان مي‌بينيم اين بار پاسخ ملت‌هاي مسلمان مطابق خواست و ميل امپرياليسم و كليسا نيست. اجازه بدهيد خلاصه‌اي از مطالب روژه‌ گارودي را در اين باره نقل كنيم كه ما را از توضيح بيشتر مستغني مي‌‌سازد. روژه گارودي، فيلسوف و شخصيت سياسي معروف فرانسوي كه نخست ماركسيستي برجسته بود و بعد يك مسيحي به شمار رفت و با پاپ ژان پل دوم هم روابط دوستانه‌اي داشت، در مصاحبه با يك روزنامه ايتاليايي درباره بنيادگرايي، خشونت‌ غربي و همگامي پاپ پيشين واتيكان با آن به نكاتي اشاره مي‌كند كه هدف مورد نظر ما را به‌خوبي روشن مي‌سازد: «حملات نژادپرستانه، به‌ويژه عليه مسلمانان ادامه دارد. ما هنوز در عصر هجوم صليبي‌ها هستيم. فرانسه را نگاه كنيد. امام جماعت مسجد بزرگ پاريس را كه يك انسان هوادار ديالوگ و يك انديشمند اسلامي است و فرهنگ‌هاي ديگر را هم رد نمي‌كند، بازداشت كرده‌اند. خب اين، خطر هجوم مردم شمال آفريقا بر ضد غرب را اعلام مي‌كند. در مورد تهديد بنيادگرايي اسلامي اعتقاد دارم بنيادگرايي واقعي از آنِ غرب است كه درصدد تحميل فرهنگ و حاكميت خويش است و به همين دليل موجب واكنش مشابه در اسلام مي‌شود. اصولاً غرب در ذات خود تمايل به قتل‌عام كردن مردم دارد. چه نمونه‌هايي را مثال بزنم؟ نابودي سرخ‌پوستان امريكا؟ برده‌فروشي؟ فاجعه هيروشيما؟ و در آخر حمله به عراق با تبليغات صندوق بين‌المللي پول و زير پرچم امريكا براي سركوب و قتل‌عام مردم! اين خلاصه تمدن غرب است. آيا مي‌دانيد 80 درصد ثروت و سرمايه جهان توسط 20 درصد جمعيت جهان كنترل و مصرف مي‌شود؟ دهها ميليون نفر در سال از فقر و محروميت مي‌ميرند و در واقع يعني هر روز يك واقعه هيروشيما! در اين ميان پاپ هم با فتاوي خود اتحاديه نژادپرست غرب را استحكام مي‌بخشد. پاپ ژان پل دوم يك نمونه و مدل از بنيادگرايي كنوني است. به ياد بياوريد كه وي ژنرال پينوشه را تبرك كرد و تنها كسي بود كه ديكتاتور نظامي هائيتي را به رسميت شناخت و همگام با سيا الهيات رهايي‌بخش را تحريم و محكوم كرد. در مورد جلوگيري از ازدياد نسل بينش او نژادپرستانه است. او در تاريكي جمود سنتي فرو رفته است. واقعاً اين يك رسوايي است كه پاپ در قتل‌عام سارايه و شريك غرب باشد. آيا اين پاپ نبود كه براي به رسميت شناختن كرواسي و اسلوني سر از پا نمي‌شناخت. آن هم تنها به دلايل قومي - كاتوليكي؟! اينها نظير فرانسه در رواندا و امريكا در هائيتي عمل مي‌كنند. اول آتش را روشن مي‌كنند و سپس براي خاموش كردن آن اداي مأموران آتش‌نشاني را در‌مي‌آورند! كليساي كاتوليك به‌جاي كمك به صلح جهاني خود آتش‌بيار معركه شده است. البته مشخصاً پاپ جانشين سنت پيترو را مي‌گويم! متأسفانه خط ژان پل دوم همچنان در دربار پيتر باقي خواهد ماند، زيرا او اسقف‌ها و كاردينال‌ها را در كل جهان تغيير داده است و همگي افراد جديد را از خط خود انتخاب كرده است».(1)
بدين ترتيب روژه گارودي با صراحت خاص خود چگونگي بنيادگرايي واقعي و اتحاد نامقدس و شوم نژادپرستانه غربي‌ها (كليسا و امپرياليسم) را نشان داده است و ماهيت تمدن! غرب را روشن مي‌سازد. قتل‌عام توده‌ها، غارت ثروت ملت‌ها، تحميل فرهنگ و سلطه سياسي خود بر ديگران، دفاع از روش‌هاي ضد‌انساني به خاطر انگيزه‌هاي نژادپرستانه قومي - مذهبي و در واقع تهاجم تمام‌عيار بر ضد مسلمانان در سراسر دنيا حتي در مورد اقليت‌هاي مسلمان درون كشورهاي به اصطلاح آزاد! و دموكراتيك غرب!
و اكنون بايد بدون پرده‌پوشي بپرسيم: موضع‌گيري واقعي پاپ بنديكت قبلي و پاپ فعلي فرانسيس و كل كليسا و واتيكان در قبال اين توطئه‌ها چيست؟ متأسفانه واتيكان در قبال اسلام‌هراسي و اتهامات بر ضد مسلمانان نه تنها موضع قاطع و رسمي نمي‌گيرد، بلكه خود به نحوي پنهان يا آشكار با همكاري امپرياليسم آتش‌بيار معركه است و آن‌وقت بايد پرسيد چگونه از گفت‌وگوي بين اديان و حوار مسيحي - مسلمان سخن مي‌گويد؟ داوري را به عهده خوانندگان محترم مي‌گذاريم.

*پي‌نوشت‌ در سرويس تاريخ جوان موجود است. ‎
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر