حذف كارت منزلت، تأخير در پرداخت حقوق بازنشستهها، يكسان نبودن حقوق بازنشستهها، اقدام گزينشي در پرداخت وام و در تازهترين اتفاق حذف «حق عائلهمندي» از فيش حقوقي برخي بازنشستگان سبب شده است تا اين گروه جهانديده كه سالهاي جواني خود را در محيطهاي كاري سپري كردهاند در ايام بازنشستگي نتوانند از اندك پشتوانه و اندوختههاي خود استفاده كنند.
بازنشستگان به حذف ناگهاني حق اولاد و عائلهمندي از فيش حقوقيشان بدون اطلاع قبلي معترضند و اين موضوع سبب شده تا در ماههاي پاياني سال كه بازنشستهها بيشتر به حقوق و مزاياي خود نياز دارند، دچار سرگرداني شوند؛ هرچند در اين خصوص مدير كل امور مالي صندوق بازنشستگي كشوري توضيحاتي ارائه كرد و گفت: آن دسته از بازنشستگاني كه دچار مشكل شدهاند هرچه سريعتر كد ملي افراد تحت تكفل خود را به دستگاه اجرايي زمان خدمتشان اعلام كنند.
هرچند به گفته اين مدير مسئول صحت اطلاعات ثبت شده در سايت صندوق، بر عهده ذيحسابان دستگاههاي اجرايي است، صندوق بازنشستگي كشوري ماهانه ۱۲۰ ميليارد تومان بابت حق اولاد و عائلهمندي بازنشستگان تحت پوشش خود پرداخت ميكند كه رقم قابل ملاحظهاي است؛ بنابراين، اجراي اين طرح، ضمن جلوگيري از هدررفت منابع صندوق و بيتالمال، دفاع از حقوق ساير بازنشستگان كشوري نيز محسوب ميشود، بر اين اساس جاي اين سؤال باقي ميماند كه آيا مسير ديگري به جز قطع مزاياي بازنشستگان وجود نداشته است كه اين اقدام عملي شده است؟
قصه دراز غصه بازنشستهها گويا تمامي ندارد و هر از چندگاهي فشارهاي جديدي به اين افراد كه بيشتر آنان آسيبپذير هستند، وارد ميشود. اين اتفاقات در حالي صورت ميگيرد كه همواره اعلام شده است آرامش روحي و رواني اولين نياز افراد براي حفظ سلامتي است. پرداخت با منت حقوق و حتي حق بيمه به جاي تكريم بازنشستهها بعضاً سبب شده است تا اين افراد از نظر سلامت جسمي هم در معرض تهديد و تشديد بيماريها قرار بگيرند. در حقيقت اين نوع برخورد با جهانديدگان به نوعي برخورد با افراد صاحب تجربهاي است كه سالهاست چرخ كشور را در حوزههاي مختلف به گردش درآوردند و حالا مسئولان پاداش آنان را يا بهتر است گفته شود حق آنان را هم كجدار و مريز ميدهند!
سايه سنگين بوروكراسيهاي اداري و نبود سازوكارهاي حمايتي با توجه به پرداختهاي بازنشستگان در زمان اشتغال سبب شده است تا بازنشستگان همواره در تيررس آماج تغيير و تحولات قرار گيرند. درحقيقت دولت در سالهاي اخير به جاي زنده نگهداشتن نور اميد در دل اين افراد كه در سنين كهولت قرار دارند، هرازگاهي آنان را در مسيرهاي پرپيچ و خمي قرار ميدهد و به جاي حمايت از اين افراد كه بعضاً هنوز نانآور خانواده هستند، نان آنان را تكهتكه ميكند.