به گزارش خبرنگار ما، ساعت 12:30 ظهر روز يكشنبه پنجم ارديبهشتماه امسال بود كه درگيري خونين دو مرد در حوالي منطقه خزانه بخارايي به مأموران پليس گزارش شد. مأموران پس از حضور در محل حادثه دريافتند دو مرد 53 ساله و 26 ساله به نامهاي حميد و پيام كه همسايه هستند درگيري خونيني رقم زدهاند كه در جريان آن حميد با ضربات ميلهآهني كه پيام به سرش زده، فوت شده است. پیام ساعتی بعد از حادثه بازداشت و در بازجوييها مدعي شد كه مرد همسايه با همسرش ارتباط تلفني داشته و همسرش را فريب داده است و به همين دليل با همدرگير شدهاند و او را به قتل رسانده است.
متهم به قتل گفت: چند سال قبل با همسرم ازدواج كردم و حاصل زندگي ما دختر شش سالهام است. من خياط هستم و درآمد خوبي دارم و از زندگيام راضي بودم تا اينكه حدود چهار ماه قبل سكته كردم و خانهنشين شدم. در اين مدت به رفتارهاي همسرم مشكوك شدم و احتمال دادم با حميد كه در آپارتمان ما زندگي ميكرد، ارتباط دارد. من خيلي تلاش كردم تا به اين موضوع فكر نكنم، اما فايدهاي نداشت. مدتي گذشت و هر روز به همسرم بيشتر مشكوك ميشدم تا اينكه در نهايت فهميدم او با مرد همسايه ارتباط تلفني و خياباني دارد. حتي متوجه شدم كه همسرم چند بار با حميد به بازار رفته و براي او خريد كرده است. وي ادامه داد: چند روز قبل همسرم همراه دخترم به مسافرت رفتند و من در خانه تنها شدم. موضوع ارتباط همسرم با مرد همسايه مرا هر لحظه آزار ميداد به طوري كه فكر كردم از او انتقام بگيرم، اما از طرف ديگر دوست نداشتم باور كنم كه همسرم به من خيانت كرده و با مرد غريبهاي ارتباط برقرار كرده است تا اينكه روز قبل به سراغ رم گوشيام رفتم تا داخل آن موسيقي بريزم و گوش كنم. مقداري فايل موسيقي داخل رم كپي كردم. در حال گوش دادن به موسيقي بودم كه به فايل صوتي مشكوكي برخورد كردم. وقتي با دقت گوش دادم متوجه شدم صداي ضبط شده صداي همسرم و حميد است كه داخل مغازهاي در حال خريد هستند. با شنيدن صداي آنها احساس كردم زندگيام به پايان رسيده است. خيلي عصباني شدم و بلافاصله با همسرم تماس گرفتم. او ابتدا منكر ارتباط با مرد همسايه بود تا اينكه گفت مرد همسايه او را فريب داده است و با او ارتباط تلفني دارد و چند باري هم براي تفريح و خريد به بازار رفتهاند.
وقتي به ارتباط همسرم با مرد همسايه به يقين رسيدم تصميم گرفتم او را تنبيه كنم. متهم در ادامه درباره روز حادثه توضيح داد: روز حادثه جلوي در آپارتمان منتظر حميد شدم تا از محل كارش به خانه برگردد. ساعت 21 بود كه او را ديدم و وقتي خواست وارد آپارتمان شود از او خواستم براي حرف زدن به خانه من بيايد، اما او فهميده بود كه من چه نقشهاي در فكرم دارم به همين دليل قبول نكرد و با من درگير شد. او قصد فرار داشت كه با ميله آهني ضربهاي به سرش زدم و خونين روي زمين افتاد. من قصد كشتن او را نداشتم و به همين خاطر پس از حادثه با اداره پليس تماس گرفتم تا از او به اتهام ارتباط با همسرم شكايت كنم، اما تلفن اداره پليس مشغول بود تا اينكه تصميم گرفتم با خودروي سواري پرايدي كه از آنجا عبور ميكرد از محل فرار كنم. ساعتي داخل پاركي در حوالي سه راه افسريه استراحت كردم تا اينكه آرام شدم و بعد به كلانتري مشيريه رفتم و گفتم كه با مرد همسايهمان به نام حميد به خاطر ارتباط با همسرم درگير شدهام و او را با ميله آهني زخمي كردهام. مأموران مرا بازداشت كردند و ساعتي بعد فهميدم حميد فوت كرده است.
پس از تحقيقات تكميلي متهم صحنه قتل را بازسازي كرد تا اينكه چند روز قبل قاضي مديرروستا كيفرخواست متهم را به جرم قتل عمد مرد ميانسال صادر كرد. متهم به زودي در دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه ميشود.