کد خبر: 837133
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
اختلال شخصيت مرزي، عاملي ناشناخته در پديده طلاق
يكي از بزرگ‌ترين معضلات جامعه امروز ما، آمار روزافزون طلاق يا منفور حلال است كه اين مهم با وجود بالا رفتن سن ازدواج و روند...
نويسنده: انسيه زارعان*
 
 
يكي از بزرگ‌ترين معضلات جامعه امروز ما، آمار روزافزون طلاق يا منفور حلال است كه اين مهم با وجود بالا رفتن سن ازدواج و روند نزولي آن قطعاً موضوعي قابل تحقيق و تفحص است. علاوه بر اين پيش‌تر جامعه‌شناسان و روانشناسان پنج سال اول زندگي را سال‌هاي پر‌خطر براي تداوم زندگي مشترك مي‌دانستند كه اكنون با توجه به دگرگوني‌هاي فرهنگي و اجتماعي ملاحظه مي‌شود كه اين روند گسترده‌تر شده و حتي در ميان خانواده‌هايي با قدمت 20 سال و بيشتر هم ديده مي‌شود. پرداختن به علل و عوامل ريشه‌اي اين معضل، اولين قدم در شناسايي دلايل طلاق و نهايتاً پيشگيري از اين اتفاق خواهد بود كه همين مي‌تواند منجر به جلوگيري و كم كردن بسياري از آسيب‌هاي رواني و اجتماعي ناشي از طلاق شود. از جمله عواملي كه به گسترش روند طلاق دامن زده است اختلالات شخصيتي است. اختلال شخصيت مرزي به دلايل خاص خود از مهم‌ترين آنها شمرده مي‌شود.
 
 

شخصيت چيست؟


شخصيت اگر‌چه از نظر روانشناسان با رويكردهاي مختلف، با اشكال گوناگوني تعريف شده اما يك تعريف كلي آن كه مورد تأييد اكثر پژوهشگران اين حوزه مي‌باشد عبارت است از: «الگوهايي مشخص از هيجان، تفكر و رفتار كه فرد در تعامل با محيط مادي و اجتماعي‌اش به صورت يك سبك شخصي به كار مي‌برد.»


در حقيقت مجموعه‌اي از صفات هيجاني، رفتاري يا منش و خصوصياتي كه در شرايط معمولي معرف شخص بوده و براي هر فردي نسبتاً ثابت و قابل پيش‌بيني است، شخصيت اطلاق مي‌شود. گاهي اين صفات شخصيتي به حدي ناسازگار و انعطاف‌ناپذير مي‌شوند كه در عملكرد فرد اختلال به وجود آورده و باعث ناكارآمدي نسبي يا كلي فرد مي‌شود. كساني كه دچار اختلالات شخصيت هستند در برابر فشارهاي رواني عاجز بوده، توان برخورد صحيح با موقعيت را ندارند و قادر به حل مسائل نيستند.


پيچيدگي اختلال شخصيت مرزي


اختلالات شخصيت متعددي وجود دارد كه بنابر نظر روانشناسان اختلال شخصيت مرزي پيچيده‌ترين و در عين حال شايع‌ترين آنهاست. اين اختلال به دليل آنكه در مرز بين نوروتيك «افراد سالم» و سايكوتيك «افراد بيمار» قرار دارد، مرزي گفته مي‌شود.


ويژگي اصلي اين اختلال، نوسان افراطي در خلقيات و روابط و ادراك خويش است. اين بي‌ثباتي خلقي و عاطفي ممكن است از چند ساعت تا چند روز طول بكشد. خلق گرفته اين بيماران به شد  ت تحت تاثير دوره‌هايي از خشم، وحشت‌زدگي و نااميدي قرار مي‌گيرد كه احتمالاً به علت واكنش‌پذيري در برابر عوامل پر تنش بين فردي است، برانگيختگي هيجاني كه باعث بي‌ثباتي رفتاري و كنترل ضعيف بر هيجان، برانگيختگي فيزيولوژي، علائم چهره‌اي و ارتباطات بين فردي مي‌شود.


از مشخص‌ترين ويژگي‌هاي اين اختلال احساس مزمن پوچي و بيهودگي و آشفتگي در خويشتن‌شناسي است. رفتارهاي خود آسيب‌رسان مانند بريدن و خراش پوست، كوبيدن سر به ديوار، سوزاندن با سيگار و خود‌زني‌هاي مكرر تنها نمونه‌هايي از آسيب‌هاي عمدي بيماران مبتلا است. تهديد و اقدام به خودكشي در بين مبتلايان به وفور ديده مي‌شود كه گرچه بيشتر جنبه نمايشي دارد اما بايد جدي گرفته شود. در اين بيماران همچنين احتمال اختلالات حادي چون اختلال اضطراب فراگير، افسردگي، سوء‌مصرف مواد و... ديده مي‌شود.


اين اختلال مطابق آخرين آمارها 2 درصد از جامعه عمومي را درگير خود كرده كه از اين ميزان دو سوم جمعيت بيماران را زنان تشكيل مي‌دهند. برخي پژوهشگران اين تفاوت جنسيتي را به دليل تفاوت‌هاي مزاجي يا خلق و خويي مي‌دانند، چراكه زنان در مقايسه با مردان خلق و خوي بي‌ثبات‌تر و مزاجي تندتر دارند.


علت‌شناسي اختلال شخصيت مرزي


درباره علل اين اختلال ديدگاه‌هاي مختلفي ارائه شده است كه به برخي از آنها مي‌پردازيم.
عوامل عصبي - زيستي: تحقيقات نشان داده است كه ژن‌ها در مؤلفه‌هاي اين اختلال نظير تكانش‌پذيري و سوء‌ تنظيم هيجاني نقش دارند.


عوامل اجتماعي: احتمال آن كه بيماران اختلال مرزي سابقه جدايي از والدين يا پرورش‌دهندگان متعدد، بدرفتاري كلامي و عاطفي داشته باشند بسيار است.


نظريه روابط موضوعي: اين نظريه گونه مهمي از نظريه روان تحليلي است و بر اين موضوع كه كودكان به چه شيوه‌اي تصورات خود را از اشخاصي كه برايشان اهميت دارند دروني مي‌كنند، تمركز دارد. موضوع اصلي در اين نظريه همانندسازي كودك با افرادي است كه دلبستگي قوي نسبت به آنها دارد و تعارض‌هايي كه در اين ميان براي كودك در بزرگسالي به وجود مي‌آيد.


نظريه بيماري‌پذيري - فشار رواني «لينهان»: مارشال لينهان مطرح مي‌كند كه اين بيماري زماني پديد مي‌آيد كه اشخاص داراي بيماري زيستي «احتمالاً ژنتيكي» در مهار هيجان‌هايشان مشكل دارند و در محيط خانوادگي بي‌اعتبار‌كننده، بزرگ مي‌شوند.


اختلال در ايجاد رابطه


بيماران شخصيت مرزي اغلب با افراد مهم و محبوب جامعه به نوعي ايده‌آل‌سازي كرده و به آنها نزديك مي‌شوند و از آنجا كه خود هويت روشني ندارند با نزديك شدن به آنها سعي در به دست آوردن هويت وابسته‌اي دارند، اما به محض نزديك شدن و با ديدن كوچك‌ترين ناملايمتي فرد مورد نظر را به شدت تخريب مي‌كنند. از نگاه اين بيماران همه چيز و همه كس سياه و سفيد ديده مي‌شود و قادر به اتخاذ ديدگاهي ميانه‌رو نيستند. اين افراد عموماً در ابتدا بسيار جذاب، پرشور و هيجان و بدون حد و مرز ظاهر مي‌شوند كه هيچ گونه رفتار ناخوشايندي ندارند و به همين دليل داراي جذابيت‌هاي خاصي به چشم مي‌آيند، اما به محض اينكه با شخص مورد نظر وارد رابطه شده و به نوعي احساس سلطه‌گري‌شان بر فرد مورد نظر ارضا شد، سياست دوري‌گزيني را اتخاذ مي‌كنند. آنها دائماً در بيم و هراس وابستگي و طردشدگي در نوسان هستند. واكنش‌هاي تند به ويژه هنگام احساس طردشدگي به خاطر نگاه سياه و سفيد آنها به روابط است.


قبل از ازدواج مبتلايان را بشناسيد


از آنجا كه ازدواج به عنوان يكي از محوري‌ترين ارتباطات پذيرفته شده هر اجتماع محسوب و افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نيز به طور معمول وارد اين ارتباط مي‌شوند، شناسايي اين افراد پيش از ازدواج مي‌تواند بهترين گزينه براي پيشگيري باشد. عده‌اي از روانشناسان و روانپزشكان معتقدند كه چون مبتلايان به اين اختلال در حقيقت افراد نوروتيك (روان رنجور) هستند كه در شرايط بحراني حالات و نشانه‌هاي سايكوتيك (روان پريش) را از خود نشان مي‌دهند احتمال درمانشان وجود دارد، ليكن اكثر آنها معتقد هستند اين اختلال يك اختلال مادام‌العمر و غير‌قابل درمان است.


* روانشناس و مدرس دانشگاه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر