حجم و ابعاد رفتار و مواضع توهينآميز برخي از مقامات غربي و شيوخ منطقهاي عليه جمهوري اسلامي به قدري گسترده شده كه نميتوان نسبت به آن بيتفاوت بود و از مسئولان دستگاه سياست خارجه اين مطالبه را بار ديگر مطرح نكرد كه نسبت به گستاخيها و تهديدهاي ساير كشورها پاسخي در خور توجه دهند.
در عرف روابط بينالمللي چنانچه مقامات كشورها در يك مقطع زماني مشخص به صورت هدفمند عليه يك جامعه يا كشور معين، تهديدات گسترده يا توهينهاي مستمر را صورت دهند، كشور مورد هدف بايد به همان ميزان واكنش نشان داده و نسبت به موضعگيريهاي آن كشور پاسخ هم سطح و هموزن را صورت دهد؛ اتفاقي كه طي سه سال اخير به شدت فقدان آن در دولت يازدهم احساس ميشود و در مواجهه با رفتارهاي گستاخانه مقامات ساير كشورها موضع غالباً مدارا بحثبرانگيز بوده است.
از جمله آخرين نمونههايي كه طي آن مقام رسمي يك كشور به جمهوري اسلامي ايران حمله كرده و با ادبيات نامناسب مسئولان كشورمان را مورد خطاب قرار داده است اظهارات «ايمن الصفدي» وزير خارجه جديد اردن است. وي با تأكيد بر اينكه اين به نفع ايران است كه با كشورهاي عربي همكاري كند، تأكيد ميكند: «اردن دخالت ايران در امور داخلي كشورهاي منطقه را نميپذيرد.»
الصفدي در اظهارات ديگري در حاشيه كنفرانس داووس به شبكه «سيانبيسي» گفت: اردن شبكه روابط محكمي با كشورهاي عربي دارد و بر اساس يك راهبرد واضح كه بر پايه صلح، ثبات و روابط محكم بنا شده، با يكديگر تعامل دارند.
وي تأكيد كرد: اولويتهاي سياست اردن واضح و مربوط به پروندههاي مختلفي است كه بارزترين آنها مسئله فلسطين، راهكار دو دولتي و از سرگيري مذاكرات صلح است. ما معتقديم هيچ ثبات و امنيتي در منطقه حاصل نخواهد شد مگر با حل مسئله فلسطين بر اساس راهكار دو دولتي، ايجاد دولت مستقل فسلطيني با مركزيت قدس.
در نمونه ديگر «زهير الحارثي» رئيس كميسيون روابط خارجي در مجلس شوراي عربستان از «دونالد ترامپ» رئيسجمهور امريكا درخواست كرد تحريمهاي لغو شده عليه ايران را در صورت عدمپايبندي تهران بازگرداند.
وي به وبگاه «الخليج آنلاين» گفت: خطر ناشي از مداخلات ايران در امور كشورهاي همجوار و بيثبات كردن آنها بايد درك شود. در صورتي كه ايران بندهاي توافق هستهاي را نقض كند، واشنگتن بايد تحريمهايش عليه ايران را بازگرداند.»
وي در ادامه به اظهارات «ركس تيلرسون» سناتور جمهوريخواه امريكايي در هفته جاري اشاره كرد كه گفته بود: «اولويتهاي واشنگتن در خاورميانه، نابودي گروه داعش و تمركز بر حاميان گروههاي تروريستي مانند ايران، القاعده و اخوانالمسلمين است، اسلام افراطي نماينده اسلامي حقيقي نيست.»
الحارثي اين اظهارات را «مثبت» ارزيابي و ابراز خوشبيني كرد دولت جديد امريكا در سياستهاي خود در قبال منطقه بازنگري كند.
در هفته گذشته نيز عادل الجبير وزير خارجه عربستان طي سخناني در مجمع جهاني اقتصادي در داووس با تلاش براي ايجاد شبهه در توانمنديهاي امنيتي ايران و فرافكني در اين باره ادعا كرد: «آنچه جالب توجه است اين است كه تقريباً تمامي كشورهاي جهان به جز ايران در معرض حملات داعش و القاعده قرار گرفتهاند. چرا؟»
چند هفته پيش هم ترزا مي، نخستوزير انگليس طي سخنراني خود در سي و هفتمين نشست سران كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس بيان ميكند: «كشورش آماده است با كشورهاي عضو شورا براي عقب راندن آنچه به ادعاي وي «اقدامات تهاجمي ايران در منطقه» است، همكاري كند.»
در مواجهه با اين سخنان توهينآميز نخستوزير قاعدتاً رئيسجمهور يا وزير امور خارجه كشورمان بايد موضعي قاطع و متناسب با گفتههاي ترزا مي اتخاذ ميكرد كه اين اتفاق روي نداد و سخنگوي دستگاه ديپلماسي تنها با اداي برخي جملات كلي، نه تنها نميتواند مطالبات عمومي را در اين جهت برآورده كند بلكه حجم انتقادات از وزارت امورخارجه را نيز افزايش ميدهد.
جالب است در پاسخ به اظهارات خصمانه نخستوزير انگليس معاون اول رياست جمهوري به اين جملات بسنده ميكند: «در اين اجلاس نخستوزير بريتانيا را دعوت كردند تا از زبان او چند جمله عليه ايران گفته شود. آنها به اين فكر نميكنند كه تحقير ملت خودشان تا چه حد؟ جغرافيا قابل تغيير نيست. ايران بزرگ منطقه است و اينكه يك نفر از آن سر دنيا به اينجا بيايد تا حرفي مداخلهجويانه و بيارتباط درباره ايران بزند، آيا براي شما اميد درست ميكند؟ شما فكر ميكنيد حريف ايران هستيد و ميتوانيد امنيت ايران را مخدوش كنيد؟!»
همانطور كه اشاره شد، اتخاذ چنين رويكردي در ابتداي روي كارآمدن دولت يازدهم شكل جدي به خود گرفت، آنجايي كه بارها مقامات غربي موازي با مذاكرات هستهاي به جامعه ايراني توهين كرده و حتي نژاد ايراني را نيز زير سؤال بردند.
پس از اتمام مذاكرات ژنو3 خانم وندي شرمن بلافاصله در اظهاراتي بيادبانه و شرمآور بيان ميكند: «فريب و نيرنگ بخشي از DNA ايرانيان است... ما به دنبال حذف تحريمهاي وسيع عليه ايران نخواهيم بود و تنها به ايران فرصت ميدهيم براي از بين بردن نگرانيهاي ما، مدتي «استراحت» كند.»
وندي شرمن همچنين چند هفته، توزيع سبد كالا در ايران را صدقه امريكاييها به مردم ايران عنوان کرد و سپس با تحقير رئيسجمهور كشورمان گفت: «شما در اخبار ديديد كه ايران اخيراً به طور قابل مشاهدهاي غذا به مردم فقير در جامعه داد كه به نوعي نشاندهنده اين است كه كاهش هدفمند و محدود تحريمها تأثير مستقيم بر مردم اين كشور داشته است، همانطور كه روحاني قول داده بود اين پول صرف اهداف ديگر نشود.»
بيانيه رسمي و تهديدآميز وزارت امور خارجه امريكا كه محور آن مداخله در امور داخي كشورمان در همان سال 92 نمونهاي ديگر از گستاخي امريكايي به شمار ميآيد كه در آن بيانيه دولت ايالاتمتحده خواهان رفع حصر خانگي سران فتنه شده بود: «سه سال پيش در چنين روزي حكومت ايران نامزدهاي پيشين انتخابات رياست جمهوري و رهبران مخالفان، مهدي كروبي، ميرحسين موسوي و همسرش، فعال حقوق زنان، زهرا رهنورد را بدون تفهيم رسمي هرگونه اتهامي تحت حصر خانگي قرار داد. ما در محكوم كردن ادامه حبس آنها و آزار اعضاي خانوادهشان و در طلب آزادي فوريشان، به جامعه جهاني ميپيونديم.»
از جمله نمونه ديگر مداخلههاي بيشرمانه در امور داخلي واكنش نسبت به سفر محمدجواد ظريف به لبنان برسر مزار عماد مغنيه حاضر بود كه پس از اين اتفاق «كيتلين هايدن» سخنگوي شوراي امنيت ملي كاخ سفيد در واكنش به اداي احترام ظريف به مغنيه، با صدور بيانيهاي آن را محكوم، حزبالله لبنان را به اقدامات خشونتآميز متهم كرده و تصميم ظريف براي گلگذاري در مزار فردي كه او و سازمانش تروريستي هستند، «پيامي غلط ارسال ميكند» و «به تشديد تنشها در منطقه منجر ميشود.»
سقوط هيبت و عظمت نظام جمهوري اسلامي ايران نگرانياي است كه طي 41ماه گذشته به شدت در ميان جامعه ايراني احساس شده است، آنگونه كه رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز با اشاره به لزوم پاسخ مناسب وزارت امور خارجه نسبت به تهديدات و گستاخي مقامات ساير كشورها درسال 93 ميفرمايند: «... مسئولان سياست خارجي و مذاكرهكنندگان بايد خطوط قرمز و اصلي را به دقت رعايت كنند و همزمان با ادامه مذاكرات، بايد از عظمت و هيبت ملت ايران نيز دفاع كنند و زير بار هيچ تحميل، زور، تحقير و تهديدي نروند.»
بدون ترديد موضعگيري قاطع و توأم با شجاعت در مقابل تهديدات و گستاخي مقامات غربي و شيوخ منطقه مؤلفهاي مؤثر است كه در صورت تحقق ميتواند از سقوط هيبت و عظمت يك ملت جلوگيري كند، آن هم در شرايطي كه تهديدات و گستاخيها طي 5/3 سال گذشته به بيش از 100بار رسيده است.
اينكه جامعه ايراني توقع داشته تا مقامات اصلي دولت در واكنش به چنين اظهاراتي پاسخي در خور و همسطح بدهند، انتظاري منطقي و مبتني بر اصول ابتدايي روابط يك كشور با ساير دولتهاست.
به هر روي هژموني بينالمللي جمهوري اسلامي ايران به راحتي به دست نيامده و نتيجه سالها رشادت و شهادت و شجاعت است كه مداراهاي احساسي ميتواند اصل گفتمان انقلاب اسلامي را هم مخدوش كرده و روحيه نشاط و اعتماد به نفس عمومي را نيز سركوب كند.