
سريال تلويزيوني «آرام ميگيريم» به كارگرداني روحالله سهرابي و تهيهكنندگي فرهاد گلي كه پخش آن از 25 دي آغاز شده است، با شروعي قدرتمند مخاطبان تلويزيون را غافلگير كرد. با توجه به انتقادات چند ماهه اخير به تلويزيون در خصوص سطح سريالهاي توليد شده، «آرام ميگيريم» به موقع به كمك مديران اين سازمان آمد.
اين سريال 48 قسمتي تكليف خود را از همان آغاز با مخاطب مشخص كرده در همين چند قسمت ابتدايي بازخوردهاي مثبت فراواني ايجاد كرده است. «آرام ميگيريم» همانگونه كه از اسمش پيداست، بهرغم التهابات و تعليق پيوستهاي كه در بطن قصه دارد، به واقع آرامش خاصي را به مخاطب تشنه خود القا ميكند. آرامش از جنس اميدواري مخاطب به زندگي و همراه شدن با نگرانيهايي كه عميقاً ارزشمند هستند. نوع روابط موجود ميان خانوادهها و باورپذير بودن تك تك ارتباطات و تعاملها بين شخصيتهاي مختلف از برگهاي برنده اين سريال خوش ساخت و خوشرنگ و لعاب است كه البته از ديد مخاطب باهوش امروز كه زير بمباران اطلاعات و اتفاقات رسانهاي است، پوشيده نمانده است.
در سريال «آرام ميگيريم» سنين مختلف از كوچك و بزرگ تا زن و مرد، شخصيتي و خطي از زندگي شبيه به خود را ملاحظه ميكنند و باعث بسي خوشحالي است كه سرانجام پس از سالها مديران تلويزيون متوجه اين واقعيت شدهاند كه همه مردم ايران داراي خانههاي مجلل و ماشينها و زندگيهاي متمولانه آنچناني نيستند و هستند كساني كه در خانههاي عادي زندگي ميكنند. اين سريال برعكس بسياري از سريالهاي چند سال اخير با اين واقعيت كاملاً واقعبينانه برخورد كرده و زندگي اكثريت مردم را دستمايه قصهها و اتفاقات قرار داده، نه زندگي درصدِ بسيار كمي كه احتمالاً هيچوقت فرصت تماشاي سريالهايي را كه درباره خودشان ساخته شده است، نيز ندارند. آنچه در سريال «آرام ميگيريم» كاملاً مشهود است تأثير كارگردان بر روند محتوايي اثر است؛ تأثيري كه پيشتر از اين كارگردان در فيلم سينمايي «خاكستر و برف» ديده بوديم. اتهام هميشگي عدم اشراف فني و تخصصي نيروهاي ارزشي و متعهد با همين يك سريال بيشتر به طنز ميماند، چراكه با يك مقايسه ساده بين سريال «آرام ميگيريم» و سريالهاي ديگري كه متأسفانه توسط افراد نه چندان متعهد در سيما توليد شده است، به خوبي ميتوان دريافت «روحالله سهرابي» با فاصلهاي معنادار جلوتر از جريان خاص فرهنگي و هنري حاكم بر سريالسازي تلويزيون در حركت است و اينك حجت بر مديران تلويزيون در خصوص استفاده از نيروهاي ارزشي و انقلابي براي توليد آثار نمايشي تمام است.