صحبتهاي محمد ناظم الشريعه تلخ است. او ميگويد كسي حواسش به فوتسال نيست و همه گوشها پيش كرش و شاگردان او است، مربياي كه حاشيهها و جنجالهايش تمامي ندارد و هر چند وقت يكبار به بهانهاي استعفا ميدهد و بعد امتياز ميگيرد و حرفش را پس ميگيرد. آن سو اما شايد از حجب فوتساليهاست كه آنها مانند سرمربي پرتغالي نيستند و ميانهاي با جنجال و هوچيگري ندارند. مربي شان، تيم ملي فوتسال را براي اولين بار به عنوان سومي جام جهاني رسانده، اما در فدراسيون فوتبال نه براي او، بلكه براي كرش فرش قرمز پهن ميشود و تمامي خواستههايش مو به مو اجرا ميشود.
اما براي فوتساليها از اين خبرها نيست، آنها سوم جهان شدهاند، اولين رشته توپي بودهاند كه مدال جهاني گرفتهاند اما باز هم شرايط برايشان تغيير نكرده است، نگاه همان نگاه تبعيض آميز قبل از جام جهاني كلمبيا است و فدراسيون به اهميت افتخار بزرگي كه فوتساليها كسب كردهاند، انگار هنوز پي نبرده است. همين است كه چند ماه از پايان جام جهاني و مقام تاريخي فوتسال ميگذرد اما شرايط شاگردان ناظم الشرييعه تغييري نكرده است، بازيهاي تداركاتي شان لغو ميشود، خبري از پرداخت همان پاداشهاي ناچيز مهدي تاج هم نيست، فدراسيون در حالي برگه تمديد قرارداد را روبهروي مربي تيم سوم جهان قرار داده كه حتي يك ريال هم همان قرارداد اندكش بالا نرفته است و قرارداد مربي تيم سوم جهان با سرمربي پرتغالي زمين تا آسمان تفاوت دارد تا تبعيض همچنان حرف اول را در فدراسيون فوتبال بزند. هر چه باشد تبعيض نشان دهنده واقعيت غيرقابل انكار سيستم مديريتي حاكم بر فدراسيون فوتبال كشورمان است، سيستمي كه تنها فوتبال و آن هم تيم ملي بزرگسالان برايش اهميت دارد و حتي اگر فوتسال تاريخ ساز هم شود، باز هم به چشم يك برادر نانتي نگاهش ميكنند تا تلخي گلايههاي ناظم الشريعه بيشتر از قبل شود.