با تعريف مركز آمار اگر شخصي در هفته يك ساعت كار كند كه با حداقل دستمزد سال 95 مصوب شوراي اشتغال درآمد آن كمتر از 5 هزار تومان است، شاغل به شمار ميرود، با اين مبناي آمارگيري هم شاهد رشد بيكاري به 12/7 درصد هستيم، حال اگر قرار باشد مبناي اشتغال افراد شاخصهاي صحيحتري باشد، بايد ديد اوضاع بيكاري در كشور به چه شكلي است.
اگر حداقل حقوق 812 هزار توماني سال 95 كارگران را تقسيم بر 176 ساعت موظفي كار، نيروي كار طبق قانون كار محاسبه كنيم، براي هر يك ساعت رقمي معادل 4 هزار و 613 تومان به دست ميآيد.
طبق مصوبه شوراي عالي اشتغال حداقل دستمزد ماهانه كارگر درسال 95 براي 176ساعت كار 812 هزار تومان است، اين در حالي است كه با همين دستمزد ميليونها كارگر نميتوانند امورات خود را بگذرانند اما مركز آمار شخصي را كه با يك ساعت كار در هفته از درآمد 4 هزار و 613 تومان (براساس قانون كار) برخوردار باشد را شاغل به حساب ميآورد.
نتايج طرح آمارگيري نيروي كار طبق گزارش رسمي مركز آمار ايران نشان ميدهد نرخ بيكاري جمعيت 10 ساله و بيشتر به 12/7 درصد رسيده كه بيشترين نرخ بيكاري در گروه سني 20 تا 24 ساله با 31/9 درصد بوده است.
طبق تعريف مركز آمار تمام افراد 10 ساله و بيشتر كه در طول هفته مرجع، اگر در يك هفته يك ساعت كار كرده باشند، شاغل ناميده ميشوند.
از نظر معيشتي و تأمين نيازهاي يك خانواده، اگر فردي در هفته طبق قانون كار 44 ساعت هم كار كند، امكان كسب درآمد بخشي از آن ميسر خواهد شد و نيروي كار در كشور با توجه به مشكلات اقتصادي و ركود قطعاً بايد بيش از اين ميزان را زمان صرف كند تا بتواند معيشت خانواده خود را تأمين كند و حتي برخي به شغلهاي دوم و سوم هم براي تأمين مخارج روي آوردهاند.
با يك حساب سرانگشتي اگر حداقل حقوق 812 هزار توماني سال 95 كارگران را تقسيم بر 176 ساعت موظفي كار، نيروي كار طبق قانون كار محاسبه كنيم، براي هر يك ساعت رقمي معادل 4هزار و 613 تومان به دست ميآيد، يعني با توجه به اينكه ميزان حداقل حقوق بر اساس قانون كار هر ساعت 4 هزار و 613 تومان اعلام شده است، طبق گزارش مركز آمار ايران، اگر فردي در هفته 4 هزار و 613 تومان درآمد داشته باشد، شاغل به حساب ميآيد و اين فرد شاغل حتماً بايد معيشت يك هفته خود و خانوادهاش را تأمين كند و اين نوع ارائه آمار به ديگر جوانب و مشكلات جامعه نميپردازد.