به گزارش خبرنگار ما، ساعت 14 و 15 دقيقه روز شنبه، 13 آذرماه بود كه مأموران كلانتري 128 تهران‌نو از حادثه تيراندازي در ساختماني مسكوني در خيابان اشراقي با خبر و در محل حاضر شدند. بررسي‌ها نشان داد كه مرد جواني به نام هادي با اصابت گلوله اسلحه كمري به ناحيه سرش مجروح شده است كه به سرعت راهي بيمارستان شد.
بعد از آن بود كه تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي تهران به دستور قاضي ايلخاني در اين باره تحقيق كردند. كارآگاهان ساعتي بعد سه نفر از عاملان حادثه را بازداشت كردند. در حالي كه تحقيقات مقدماتي در جريان بود، صبح ديروز از بيمارستان خبر رسيد كه هادي به علت شدت جراحت فوت شده است بنابراين پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد.
دو نفر از متهمان بازداشت شدند. پدر و پسر و سومين مظنون دوست مشترك آنها بود كه روز گذشته به شعبه هشتم دادسراي امور جنايي تهران منتقل شدند. مرد ميانسال- نادر- در شرح ماجرا گفت: ما سه نفر و مقتول- هادي- و متهم فراري پرويز با هم روابط دوستانه‌ای داشتيم. هفته قبل بود كه هادي خودروي پرويز را براي انجام كاري امانت گرفت، اما در مسير تصادف كرد و خودرو خسارت زيادي ديد. از آنجا كه من و پسرم صافكار خودرو هستيم، هادي خودرو را به مغازه ما آورد تا آن را تعمير كنيم، اما گفت كه فعلاً پولي براي پرداخت دستمزد ندارد. من هم موضوع را با پرويز مطرح كردم كه از شنيدن خبر تصادف خيلي عصباني شد و با هادي مشاجره سختي كرد. البته آنها از قبل با هم مشاجره داشتند. هادي به من گفته بود كه پرويز قبلاً در جريان خريد و فروش دينار سر او را كلاه گذاشته است.
به هر حال مشاجره اين دو نفر ادامه داشت تا اينكه من پيشنهاد مصالحه دادم و همه را به خانه‌ام دعوت كردم. روز حادثه همراه هادي به خانه‌ام رفتيم كه پرويز هم از راه رسيد. من به دستشويي رفتم و پسرم هم براي انجام كاري به طبقه اول خانه‌ام رفته بود كه ناگهان صداي گلوله شنيدم. وقتي خودم را به اتاق پذيرايي رساندم، پرويز را ديدم كه با اسلحه شاه‌كش سر هادي را هدف قرار داده است. بعد پسرم از راه رسيد و به رفتار پرويز اعتراض كرديم. پرويز اما تهديد كرد اگر دخالت كنيم ما را هم به قتل مي‌رساند. بعد هم فرصتي پيدا كرد و توانست فرار كند. با فرار او بود كه ما هم از ترس فرار كرديم. حالا هم شنيده‌ام كه هادي در بيمارستان فوت شده است.
پسر متهم نيز حرف‌هاي پدرش را تأييد كرد و گفت كه حادثه را با چشم خودش نديده است. هومن، سومين مظنون هم به بازپرس گفت من در حال عبور از محل بودم كه ديدم جلوي خانه شلوغ است. من به آن خانه رفت و آمد داشتم. وقتي وارد شدم به مأموران پليس كه آن جا بودند، گفتم كه مقتول را مي‌شناسم، اما آنها من را بازداشت كردند در حالي كه اصلاً از ماجراي قتل خبر ندارم و بي‌گناه هستم.
در حالي كه تلاش‌ها براي بازداشت متهم فراري در جريان است، بررسي‌هاي بيشتر ادامه دارد.
